سیاست یکسانی در دخترانه و پسرانه کردن رشته‌ها در دانشگاه‌ها وجود ندارد
دکتر وحید شالچی
مدرس جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی
موانعی که برای حضور زنان در دانشگاه از سال‌ها قبل آغاز شده بود، در سال گذشته و امسال نیز تشدید شده است. در این سال‌ها حضور زنان موجب بروز نگرانی میان برخی از دست‌اندرکاران شده است. در واقع ورود روزافزون زنان به دانشگاه‌ها به دلیل افزایش آگاهی‌ها و مهارت‌های اجتماعی آنان امری مثبت تلقی می‌شود‌. آن چیزی که نگران‌کننده است تمایل دختران به تحصیلات آکادمیک نیست بلکه بی‌رغبتی پسران برای ورود به دانشگاه است. این بی‌رغبتی نیز نتیجه مشکلات ساختاری در نظام آموزش عالی و ساختار اقتصادی کشور است؛ رابطه اشتغال با تحصیل در جامعه ما نشان می‌دهد علم‌آموزی در دانشگاه باعث موفقیت در بازار کار، کسب امتیازات اجتماعی و مهم‌تر از همه کسب ثروت نمی‌شود. در ساختار اقتصادی کشور نیز وضع به گونه‌ای است که کمتر به تخصص افراد توجه می‌شود. در بخش دولتی که بیشترین سهم را به خود اختصاص داده است نیز لزوما به کارایی فرد توجه نمی‌شود و مسائل قومی، خویشاوندی، وفاداری و... تخصص افراد را درجه دوم اهمیت قرار می‌دهد. در چنین شرایطی سیاست‌هایی مانند سهمیه‌بندی جنسیتی حکم مسکنی را دارد که با آن بخواهیم بیماری را درمان کنیم. برخی از سیاست‌ها ممکن است در کوتاه‌مدت موثر باشد، اما بدون برطرف کردن مشکلات ساختاری تنها به عنوان تب‌بر عمل خواهند کرد. استدلال موافقان طرح‌هایی همچون سهمیه‌بندی جنسیتی این است که زنان باید بیشتر همان نقش‌های سنتی در نظر گرفته شده در خانواده را به عهده بگیرند. به تعبیر مخالفان این طرح آنان قصد خانه‌نشین کردن زنان را دارند. به نظر می‌رسد این دست افراد بیش از آنکه دغدغه یافتن چاره بی‌رغبتی پسران برای ورود به دانشگاه باشند، سعی در پاک کردن صورت مساله با محدود کردن زنان در وظایف خانگی و کمرنگ کردن حضور زنان در دیگر عرصه‌های اجتماعی دارند. در بین کشورهای شرقی از جمله ایران، طبیعی است که بسیاری دغدغه مادری داشته باشند. مادری در این فرهنگ جایگاه مهمی دارد و اگرچه برخی به این نگاه نقد دارند اما نمی‌توان منکر وجود آن شد. امروز آنچه ورود زنان به دانشگاه و بازار کار را ناگزیر می‌کند علاوه بر بحث‌های هویت‌یابی و بروز استعدادها، ضرورت اقتصادی نیز هست. در بسیاری از کشورها و به خصوص در ایران با توجه به متوسط درآمد، حقوق و مزایا، دیگر امکان خانه‌نشینی زنان وجود ندارد. باید دید در شرایط کنونی نقش مادری چگونه تحقق می‌یابد. باید برای زنان تسهیلاتی قائل شویم تا آنها بتوانند نقش‌های مختلف را انجام دهند. جامعه باید به کمک زن شاغل بیاید، نه اینکه او را از ایفای یک نقش بازدارد. اعمال محدودیت علیه زنان علاوه بر ایرادات حقوقی از لحاظ اجتماعی نیز ممکن نیست. در خصوص ضرورت اجرای طرح سهمیه‌بندی میان موافقان نیز نظرهای متفاوتی وجود دارد، اما مسلم است که زنان تحصیلکرده عموما در نقش مادری موفق‌تر از زنان بی‌سواد و کم‌سواد هستند.
از سوی دیگر موافقان این طرح نیز معتقدند که دانشگاه نه تنها کمکی برای ایفای نقش مادری نمی‌کند، بلکه با به تعویق انداختن آن، مشکل‌زا است. عده‌ای نیز پایه تحصیلی بالاتر زنان را عامل اختلافات زناشویی می‌دانند. در واقع در اینجا باید این سوال را مطرح کرد که آیا تحصیلات دانشگاهی در تقابل با نقش مادری و همسری قرار دارد؟ برای پاسخ به این باید گفت، هرچند دانشگاه به صورت رسمی و تحت عنوان واحد درسی مشخص به نقش مادری کمکی نمی‌کند اما یک فرهنگ است و بر کسانی که در آن چند سالی تنفس کرده باشند، تاثیرگذار، اما برخلاف تصور عده‌ای این فرهنگ ضد مادری نیست. اگرچه تحصیل در اولویت‌های زندگی زن تغییر ایجاد می‌کند، اما جامعه نیز باید برای زنان تسهیلات خاص قائل شود. در گذشته این باور عمومیت داشت که زن باید از نظر تحصیلات در سطحی پایین‌تر از مرد قرار داشته باشد و فهم تحصیلکردگان از زندگی و دنیای اجتماعی با افرادی که وارد دانشگاه نشده بودند، بسیاد متفاوت بود. اما امروزه با رشد و گسترش رسانه‌ها الزاما اینچنین نیست. فرهنگ ایرانی در همین یک دهه اخیر نیز تغییرات زیادی داشته است. امروز باورهای فرهنگی به نحوی خود را سازگار کرده است که دیگر لازم نیست برای موفقیت زندگی زناشویی، مرد تحصیلات بالاتری از زن داشته باشد. تغییر ترکیب جنسیتی در دانشگاه‌ها قطعا تبعات مختلفی در حوزه‌های گوناگون اجتماعی و اقتصادی خواهد گذارد. یکی از این تغییرات در تغییر بافت بازار کار خود را نشان می‌دهد. البته همچنان وضعیت به شکلی نیست که زنان همانند مردان بتوانند از فرصت‌ها و مزایای شغلی برابر برخوردار باشند، اما با حضور در دانشگاه به بازار کار وارد شده‌اند و هنوز در مشاغلی که مزایای بیشتری دارند چه از نظر پرستیژ اجتماعی و چه درآمد، سهم زنان کمتر از مردان است. این مساله در دیگر کشورها نیز با نسبت‌های مختلف وجود دارد، اما در ایران علاوه بر نقش باورها و هنجارها، تربیت نیروی کار شامل زنان متخصص خود را در سال‌های آینده نشان می‌دهد. ادامه این روند طی ۱۰ سال آینده را می‌توان در حضور پررنگ زنان در سطوح مدیریت، وزارت و ریاست جمهوری دید. حتی امروز هم بسیاری از محیط‌های شغلی زنانه شده است، مثلا اگر ۲۰ سال پیش وارد بانک می‌شدید چند نفر کارمند زن می‌دید و امروز چند نفر می‌بینید؟ اگرچه زنان ایرانی هنوز در قاعده هرم شغلی قرار دارند، اما ادامه این روند ناگزیر زنان را به راس هرم شغلی می‌آورد. از سال گذشته علاوه بر طرح سهمیه‌بندی شاهد دخترانه و پسرانه کردن برخی از رشته‌ها بودیم. اجرای همزمان این دو طرح در واقع سعی در دخالت مستقیم در سرنوشت دانشجویان دارد. جزییات تصمیم دخترانه و پسرانه کردن رشته‌ها توسط روسای دانشگاه‌های کشور اتخاذ شده و ظاهرا سیاست یکسانی در این خصوص وجود ندارد. آنگونه که گفته شده در برخی از رشته‌ها یک سال تنها پسر پذیرش می‌شود و سال دیگر دختر. بنابراین تاثیری در ترکیب جنسیتی بازار کار نخواهد داشت، اما ظرفیت‌های خالی در وزارت علوم آنقدر زیاد است که طرح‌های اینچنینی چندان تغییری در ورود کل دختران نخواهد داشت. به هر حال اگر آنها از ورود به یک رشته یا دانشگاه خاص منع شوند، رشته و دانشگاه دیگری را انتخاب خواهند کرد. در هر صورت بخش عمده دانشجویان کشور دختران خواهند بود و مساله اساسی نیز نه ورود دختران به دانشگاه بلکه بی‌رغبتی پسران برای ورود به دانشگاه است. اگر مسائل ساختاری را که وضعیت فعلی را به وجود آورده است برطرف کنیم، دیگر نباید نگران بی‌رغبتی پسران باشیم.


حاشیه
تا چند سال پیش، افزایش حضور زنان در دانشگاه‌ها یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی بود، دستاوردی که نشان از یک تلاش برای رسیدن به برابری زنان و مردان در حوزه‌های مختلف داشت، اما این امر در سال‌های اخیر تبدیل به یک مساله برای دست‌اندرکاران مدیریت و سازماندهی امر آموزش عالی شده است؛ تا جایی که از سال 82 حضور گسترده زنان در دانشگاه‌ها تبدیل به چالشی عمده شده است. از همان سال طرح سهمیه‌بندی، بحث داغ مجلس ششم و دوره‌های بعدی مجلس شورای اسلامی شد. مخالفان این طرح در میان نمایندگان مجلس، جامعه‌شناسان، حقوقدانان، اساتید دانشگاه و... اگرچه نگرانی‌هایشان را به تفصیل مطرح کردند، اما امروز بخت با موافقان این طرح یار شده است. با این همه، هرچند محدودیت‌هایی برای ورود دختران به دانشگاه‌ها در نظر گرفته شده است، اما هنوز هم ترکیب جنسیتی دانشگاه‌ها خبر از حضور پررنگ دختران می‌دهد. بررسی علل و عواقب حضور گسترده دختران در دانشگاه‌ها، نیاز به کنکاش و مطالعات مختلف دارد. از طرف دیگر نحوه برخورد درست با این پدیده خود بحثی مفصل است.