دشواری‌های ایرانی تلویزیون خصوصی
میثم هاشم‌خانی
عضو گروه اندیشه
«تلویزیون خصوصی» در ایران؟ به حق چیزهای ندیده و نشنیده! مگر مدیران ارشد رسانه‌ای کشور حاضرند به «دشواری»های ناشی از فعالیت شبکه‌های تلویزیونی خصوصی تن داده و خود را در معرض انواع اتفاقات غیرمنتظره ناشی از افزایش سطح رقابت رسانه‌ای قرار دهند؟
گشوده شدن مجدد پرونده «تلویزیون خصوصی» در بازدید اخیر محمود احمدی‌نژاد از صدا و سیما، می‌تواند بهانه‌ای باشد برای اندیشیدن به پرسش فوق. باید توجه کنیم که درست همان‌قدر که امروز فعالیت تلویزیون خصوصی در ایران دور از ذهن به نظر می‌رسد، فعالیت بانک‌های خصوصی یا سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در حوزه مخابرات هم در دهه ۱۳۶۰ دور از ذهن به نظر می‌رسید. حدود ۲ دهه طول کشید تا هم شرایط خاص اقتصاد جنگی به پایان برسد و هم نگرش شدیدا بدبینانه دهه ۶۰ نسبت به سرمایه‌گذاران خصوصی، اصلاح شود. اما چند سال طول می‌کشد تا متوجه شویم همان‌طور که مهم‌ترین سم تخریب‌کننده کیفیت در تولید هر محصولی «انحصار» است، چنین قاعده‌ای برای تولیدات تلویزیونی هم صدق می‌کند؟
هرچند پاسخ این پرسش مشخص نیست؛ اما باید گفت که تجربه دو قرن اخیر علم اقتصاد، به وضوح مبین آن است که در مسیر دستیابی به هدف تقویت توان رقابتی تولیدات ملی و دستیابی به محصولات باکیفیت و مخاطب‌پسند در حوزه‌های مختلف، هیچ مانعی محکم‌تر و مهلک‌تر از «انحصار» وجود ندارد. اصلا مگر افزایش مستمر مشتریان شبکه‌های نه چندان مناسب ماهواره‌ای خارجی فارسی‌زبان در سال‌های اخیر و بروز انواع خلاقیت‌ها در برنامه‌های شبکه‌های ماهواره‌ای به منظور جذب مخاطب بیشتر، موتور محرکه‌ای به جز رقابت سنگین بین این شبکه‌ها داشته است؟