فضای کار اشتراکی؛ چالش‌ها  و فرصت‌ها

 نمونه  آن صنعت فضای کار اشتراکی که در دوران کرونا بیش از هر کسب‌وکار  دیگری به داد کسب‌وکارهای کوچک و استارت‌آپ ها رسید تا دست در دست هم از دوران پاندمی عبور کنند. فضاهای کار اشتراکی یا Co-working Spaces، امروزه به‌عنوان بخش مهمی از زیرساخت‌های لازم برای رشد و توسعه استارت‌آپ‌ها، شرکت‌های نوپا و ایده‌های نوآورانه محسوب می‌شوند. این فضاها با ارائه امکانات اداری به‌صورت اشتراکی و قیمت مناسب، زمینه را برای رشد ایده‌های نوآورانه و کسب‌وکارهای کوچک فراهم می‌کنند. صنعت فضاهای کار اشتراکی طی دهه گذشته رشد چشمگیری در سطح جهان داشته است. بر اساس آمارهای موجود، تعداد فضاهای کار اشتراکی در سال ۲۰۲۰ به بیش از ۴۰ هزار مورد در سراسر جهان رسیده که نسبت به سال ۲۰۱۵ حدود ۱۴۰ درصد رشد داشته است. همچنین انتظار می‌رود تا سال ۲۰۲۴ این رقم به ۵۸ هزار مورد نیز برسد.

از همین رو دنیای اقتصاد گفت‌وگویی با  محمد مرتضوی، موسس و مدیرعامل یکی از فضاهای کار اشتراکیِ خصوصی شهر اصفهان انجام داده که در ادامه مشروح آن را می‌خوانید:

فلسفه اصلی و مزیت رقابتی اصلی فضای کار اشتراکی چیست که افراد به‌جای کار در خانه با پرداخت هزینه به فضای کار اشتراکی می‌آیند؟

 مزیت اصلی فضای کار اشتراکی نسبت به خانه شبکه‌سازی بسیار راحت و سریع است. در این فضاها افراد بامهارت ها، تحصیلات، قومیت‌ها و… مختلفی حضور دارند که باعث می‌شود شما از محیط یکنواخت و انفرادی خانه فاصله بگیرید.

در کل عمده‌ترین عوامل رشد این صنعت در جهان شامل کاهش هزینه‌ها، افزایش انعطاف‌پذیری، تسهیل شبکه‌سازی و تعاملات اجتماعی و تغییر الگوهای کاری ناشی از پاندمی کووید-۱۹ هستند.

چه عواملی باعث می‌شود که این صنعت جذاب شده و رشد کند؟

 اگر دقت کرده باشید اکثر فضاهای کار اشتراکی در مکان‌هایی هستند که نزدیک ایستگاه‌های حمل‌ونقل عمومی مانند مترو و اتوبوس‌اند که نشان از تأثیر مثبت بر محیط شهری و کاهش آلودگی‌های زیست‌محیطی دارد. در این فضاها به خاطر تعامل بالای افراد میزان خلاقیت، نوآوری، همکاری و تیم سازی بین افراد بیشتر است. مورد دیگر جمع شدن افرادی با خلاقیت بالا و پر پتانسیل در یک فضا دور همدیگر است. البته موانعی وجود دارد که باعث شده این صنعت نه‌تنها جذابیت خود را در ایران از دست بدهد بلکه ازنظر سودآوری به پایین‌ترین حد ممکن نیز برسد.

چگونه یک صنعت که سرعت رشد جهانی آن بالاست در ایران حتی سودآور هم نیست؟

 اولین مورد، عدم آشنایی کافی جامعه با این صنعت است که ارگان‌های دولتی هیچ فعالیتی برای معرفی این فضاها انجام نداده است. بدتر از آن عدم آشنایی ارگان‌های دولتی با این کسب‌وکار است که حتی نمی‌دانند چیست، چه برسد به اینکه با نحوه کار آن آشنا باشند یا مشکلات آن را بدانند. مورد دیگری که باعث شده اقتصاد این صنعت شکلی نامتوازن به خود بگیرد حضور فضاهای کار اشتراکی دولتی درصحنه است. من به‌عنوان یک فضای کار اشتراکی خصوصی هزینه‌هایی برای خودم دارم. قسمت جالب داستان اینجاست که بروکرات های  دولتی برای این هزینه‌ها از دولت بودجه می‌گیرند و مدیران آن حقوق‌بگیر دولت‌اند، نه مثل من که از درآمد همین فضا امرارمعاش می‌کنم. اگر فضای من خالی باشد یعنی نداشتن درآمد و فضاهای دولتی اگر خالی باشند مدیر آن درآمدش تغییری نمی‌کند. پس قیمت‌گذاری‌ها هم‌شکل متفاوتی خواهند داشت و به این شکل مردم سراغ فضاهایی می‌روند که به خاطر حمایت‌های دولتی یک‌سوم ما قیمت دارند. مورد دیگر هم عدم‌حمایت متوازن دستگاه‌های دولتی است که بازهم تمام و کمال در اختیار فضاهای اشتراکی دولتی است و تسهیلاتی در اختیار من که فضای کار اشتراکی کاملا خصوصی هستم قرار نمی‌گیرد. همین موارد باعث شده که ریسک سرمایه‌گذاری خصوصی در این کار به‌شدت بالا برود و افراد خیلی کمی نسبت به سرمایه‌گذاری رغبت داشته باشند. این مورد را هم باید یادآوری کنم که اصلی‌ترین بخش یک فضای کار اشتراکی ساختمان است. دولت باید برای صدور مجوز چنین فضاهایی مجوز تغییر کاربری ملک را راحت‌تر صادر کند و حتی تسهیلاتی برای ملک‌هایی که به فضای کار اشتراکی تبدیل می‌شوند قرار دهد.

سال پیش نامه‌ای درباره امکان فعالیت شرکت‌های دانش‌بنیان در منزل مسکونی ابلاغ شد که شرکت‌ها می‌توانند در منزل مسکونی هم فعالیت کنند. فضاهای کار اشتراکی جز شرکت‌های دانش‌بنیان محسوب نمی‌شوند؟

من خودم خیلی پیگیر این موضوع بودم. متاسفانه نتوانستیم مانند بسیاری دیگر از فضاهای کار اشتراکی دیگری که دانش‌بنیان هستند، مجوز را بگیریم. چون درواقع زیرمجموعه معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری نبودیم. چون آن‌ها به استارت‌آپ‌های پذیرفته‌شده از طرف خود معاونت خدمات ارائه می‌کنند به‌عنوان دانش‌بنیان هم شناخته می‌شوند ولی ما که به استارت‌آپ هایی که زیر نظر معاونت نیستند خدمات می‌دهیم، ما را دانش‌بنیان نمی‌دانند، درحالی‌که ما هم تابه‌حال تیم‌های دانش‌بنیان در مجموعه خودمان داشته‌ایم و طبق همان قوانین ما هم می‌توانیم دانش‌بنیان شناخته شویم.

ما حتی در بحث صدور مجوزها نیز مشکل‌داریم. آمار دقیقی که اصلا وجود ندارد ولی حدود ۴۰۰ الی ۵۰۰ فضای کار اشتراکی در کل کشور داریم که مجوزهایشان از نهادهای مختلف صادرشده. خود من مجوز از وزارت کار دارم. برخی مجوز از معاونت دارند و جالب‌تر اینکه گروهی نیز هستند که بدون مجوز فعالیت می‌کنند.

شما آینده  این صنعت را در ایران چطور می‌بینید؟

 ازنظر من این بیزینس پتانسیل تبدیل‌شدن به یونیکورن را دارد. یعنی رسیدن ارزش شرکت‌های فعال در این صنعت به بالای یک میلیارد دلار. من این ادعا را بر اساس چند دلیل دارم. اول اینکه بازار ایران نیاز بالقوه‌ای به فضاهای مدرن کار اشتراکی برای استارت‌آپ‌ها و کارآفرینان دارد و در آینده نه‌چندان دور کارآفرینان خیلی بیشتر به سمت چنین فضاهایی می‌آیند. دومین دلیل این است که فضاهای ما هنوز ازنظر کیفی به حد استاندارد جهانی نرسیده‌اند و جای کار زیادی وجود دارد. دلیل سوم این است که دولت جذابیتی برای حضور در بخش کارآفرینی و استارت‌آپ ها ایجاد نکرده است و کارآفرینان ما هنوز برای نیازهای اولیه خود چالش‌های جدی دارند و با رفع شدن آن‌ها بازار فضاهای کار اشتراکی جان تازه‌ای می‌گیرند. دلیل آخر هم ارزان بودن هزینه‌های زمین و ساخت ساز نسبت به دیگر کشورهاست که خودش باعث جذابیت برای سرمایه‌گذاران خارجی هم می‌شود.

پیشنهادی برای افرادی که می‌خواهند وارد این حوزه شوند دارید؟

 افراد زیادی مشورت کردند برای تاسیس و سرمایه‌گذاری در فضای کار اشتراکی. ما با تمام وجود تلاش خود را می‌کنیم اما مشکلات زمینه‌ای و جدی‌ای که خدمتتان عرض کردم وجود دارد که فعلا این حوزه را از حالت سودآوری خارج کرده. اگر این حوزه جایی برای تاسیس فضای کار اشتراکی جدید در اصفهان داشت قطعا خودم نفر اول بودم برای تاسیس شعبه دوم اما به نظرم در حال حاضر و با این شرایط به صلاح نیست کسی در این زمینه سرمایه‌گذاری کند.