دوم اینکه بازار کار نقش مهمی در تخصیص استعدادها دارد و افراد با مهارت‌ها و انتظارات خاص را به فرصت‌های شغلی مناسب، بهینه‌سازی بهره‌وری و کارایی در بخش‌های مختلف متصل می‌کند. این همسویی منجر به ایجاد مزیت رقابتی هم برای کارفرمایان و هم برای افرادی که می‌توانند از استعدادهای خود استفاده کنند می‌شود.

علاوه بر این، بازار کار، نوآوری و کارآفرینی را تقویت کرده که بستری را برای کارآفرینان مشتاق برای ایجاد مشاغل فراهم می‌کند و منجر به ایجاد شغل و توسعه محصولات و خدمات نوآورانه می‌شود. بازار کار پویا، فرهنگ خلاقیت، ریسک‌پذیری و کارآفرینی را پرورش می‌دهد که برای پیشرفت اقتصادی و پیشرفت‌های تکنولوژیکی حیاتی هستند.

بازار کار همچنین به‌طور قابل‌توجهی بر انسجام و ثبات اجتماعی تاثیر می‌گذارد. بازار کار قوی باعث کاهش بیکاری و کاهش نابرابری‌های اجتماعی می‌شود و به افراد امنیت مالی، هدف و منزلت اعطا کرده و به رفاه کلی و رضایت روانی آنها کمک می‌کند. در مقابل، در صورتی که بازار کار با مشکل همراه باشد، می‌تواند منجر به ناآرامی اجتماعی، افزایش نرخ فقر و نابرابری‌های اجتماعی شود.

در نهایت، بازار کار با آموزش و توسعه مهارت ارتباط نزدیکی دارد. این امر بر انتخاب‌های آموزشی و تصمیمات آموزشی افراد تاثیر می‌گذارد، زیرا آنها به دنبال کسب مهارت‌هایی هستند که مورد تقاضاست. یک بازار کار پویا، بینش‌های ارزشمندی را در مورد گرایش‌ها و مشاغل در حال ظهور ارائه می‌دهد و به سیاستگذاران، موسسات آموزشی و افراد در تصمیم‌گیری آگاهانه در مورد توسعه برنامه درسی، برنامه‌های آموزشی و انتخاب شغل کمک می‌کند.

در نتیجه، بازار کار هم برای افراد و هم برای اقتصاد کلان اهمیت زیادی دارد. سلامت و سرزندگی آن بر رشد اقتصادی، تخصیص استعداد، نوآوری، انسجام اجتماعی و آموزش تاثیر می‌گذارد. ایجاد بازار کار قوی و فراگیر برای ارتقای رفاه، کاهش نابرابری‌ها و ساختن آینده‌ای پایدار برای افراد، جوامع و ملت‌ها بسیار مهم است. گزارش حاضر به بررسی بازار کار در تابستان ۱۴۰۲ با توجه به اطلاعات منتشرشده توسط مرکز آمار ایران خواهد پرداخت.

نرخ مشارکت اقتصادی

مطابق آمارهای بانک مرکزی، در تابستان 1402، جمعیت 15ساله و بیشتر کشور به حدود 4 /64 میلیون نفر رسیده که این رقم در مقایسه با تابستان 1401 افزایش 754 هزارنفری را تجربه کرده است. عامل اصلی افزایش جمعیت (2 /1 درصد) در تابستان 1402 نسبت به تابستان 1401؛ مشارکت 1 /1 واحددرصدی جمعیت فعال و 1 /0واحددرصدی جمعیت غیرفعال است. جمعیت فعال کشور طی مدت مذکور حدود 689 هزار نفر افزایش یافته که ناشی از افزایش حدود 355 هزارنفری جمعیت فعال زنان و افزایش حدود 344 هزارنفری جمعیت فعال مردان است. ترکیب سهم جمعیت فعال زنان و مردان در تابستان 1402 در مقایسه با مدت مشابه سال قبل با افزایش 9 /0واحددرصدی در سهم زنان و کاهش همین میزان در سهم مردان مواجه شده و به ترتیب به 6 /17 درصد و 4 /82 درصد رسیده است.

ارقام متناظر برای جمعیت 15ساله و بیشتر طی این مدت نشان می‌دهد مشارکت اقتصادی بیشتر از رشد جمعیت افراد در سن کار، افزایش یافته است. این رویداد بیش از هر چیز ناشی از افزایش 907 هزارنفری تعداد شاغلان کشور طی یک سال اخیر بوده است. در کنار افزایش جمعیت فعال، جمعیت بیکار طی بازه مورد بررسی با کاهش 218 هزارنفری همراه بوده است.

هنگامی که جمعیت فعال افزایش می‌یابد، به این معنی است که افراد بیشتری با جست‌وجوی کار یا دردسترس بودن برای کار، فعالانه در بازار کار شرکت می‌کنند که می‌تواند به دلیل عوامل مختلفی مانند رشد جمعیت و نرخ مشارکت بیشتر نیروی کار رخ دهد. کاهش جمعیت بیکار نیز نشان می‌دهد افراد کمتری بیکار هستند. این کاهش نیز می‌تواند ناشی از عواملی مانند ایجاد شغل، رشد اقتصادی یا سیاست‌های موفق دولت با هدف کاهش بیکاری باشد. کاهش تعداد افراد بیکار حاکی از بهبود شرایط بازار کار و کاهش بالقوه نرخ بیکاری است. اثر ترکیبی افزایش جمعیت فعال و کاهش جمعیت بیکار به بزرگی نسبی این تغییرات و سایر عوامل موثر بر بازار کار بستگی دارد و می‌تواند تحت چند سناریو مطرح شود.

سناریوی اول: اگر افزایش جمعیت فعال با ایجاد شغل و فرصت‌های شغلی کافی جذب شود، می‌تواند به گسترش سالم بازار نیروی کار منجر شود که می‌تواند به رشد اقتصادی کمک کند، زیرا کارگران بیشتری به بهره‌وری و تولید کمک می‌کنند. کاهش جمعیت بیکار در این شرایط زمانی رخ می‌دهد که رونق اقتصادی وجود داشته باشد.

سناریوی دوم: اگر افزایش جمعیت فعال از ایجاد شغل یا فرصت‌های شغلی موجود پیشی بگیرد، می‌تواند منجر به رقابت بیشتر برای مشاغل شود و به‌طور بالقوه منجر به افزایش نرخ بیکاری شود. این وضعیت می‌تواند برای جویندگان کار چالش‌هایی ایجاد کند و به‌طور بالقوه منجر به سطوح بالاتر بیکاری شود.

با توجه به سناریوهای فوق در تابستان 1402 افزایش جمعیت فعال و کاهش جمعیت بیکار در کشور را می‌توان به رشد اقتصادی 2 /5درصدی غیرنفتی کشور در بهار 1402 (مطابق با آمارهای بانک مرکزی) نسبت داد. نرخ مشارکت اقتصادی جمعیت 15ساله و بیشتر کشور در تابستان 1402 6 /41 درصد است که نسبت به تابستان 1401 حدود 6 /0 واحد درصد افزایش یافته که دلیل آن افزایش همزمان نرخ مشارکت اقتصادی زنان و مردان به میزان 2 /0 واحد درصد و 9 /0 واحد درصد است.

111

نرخ بیکاری

نرخ بیکاری در تابستان 1402 به 9 /7 درصد رسیده که نسبت به تابستان 1401 حدود یک واحد درصد کمتر بوده که ناشی از کاهش توام 8 /1 واحددرصدی جمعیت بیکار زنان و یک واحددرصدی جمعیت بیکار مردان طی مدت مذکور است. درواقع جمعیت زنان بیکار در تابستان 1402 نسبت به مدت مشابه سال 1401 حدود 23 هزار نفر کاهش یافته و به حدود 725 هزار نفر رسیده؛ جمعیت مردان بیکار نیز در تابستان 1402 با کاهش حدود 194 هزارنفری نسبت به مدت مشابه سال قبل به 4 /1 میلیون نفر رسیده است. در تابستان 1402 همچنین سهم زنان از کل جمعیت بیکار 15ساله و بیشتر حدود 3 /34 درصد بوده که نسبت به تابستان 1401 افزایش 2 /2 واحددرصدی را تجربه کرده و سهم مردان از 9 /67 درصد در تابستان 1401 به 7 /65 درصد (کاهش 2 /2 واحد درصد) در تابستان 1402 رسیده است.

وضعیت جوانان و فارغ‌التحصیلان دانشگاهی در بازار کار

برخلاف روند گذشته، وضعیت متغیرهای بازار کار برای جوانان و فارغ‌التحصیلان دانشگاهی بهتر شده و نرخ بیکاری این گروه افراد با کاهش در تابستان 1402 در مقایسه با تابستان 1401 همراه بوده است.

 در تابستان 1402، جمعیت جوانان بیکار 18 تا 35 سال حدود 5 /1 میلیون نفر بوده که نسبت به تابستان 1401 حدود 123 هزار نفر کاهش یافته که دلیل اصلی آن کاهش توام جمعیت بیکار مردان و زنان به ترتیب حدود 111 هزار نفر و 11 هزار نفر بوده است. از جمعیت 8 /1 میلیون‌نفری جمعیت جوانان بیکار 18 تا 35ساله در تابستان 1402، سهم زنان و مردان به ترتیب حدود 63 درصد و 37 درصد بوده است. به دلیل کاهش 7 /2 واحددرصدی و 1 /1 واحدی‌درصدی نرخ بیکاری زنان و مردان در این گروه سنی در تابستان 1402 نسبت به تابستان 1401، نرخ بیکاری جوانان 18 تا 35 سال با کاهش 2 /1 واحددرصدی طی بازه مذکور همراه بوده و در تابستان 1402، به 15 درصد رسیده است. شایان ذکر است، در تابستان 1402 حدود 72 درصد بیکاران کشور متعلق به گروه سنی 35-18ساله بوده که از این میزان حدود 69 درصد را مردان تشکیل می‌دهند (سهم بیکاران مرد فارغ‌التحصیل از کل بیکاران مرد کشور).

بیکاران جمعیت 15ساله و بیشتر فارغ‌التحصیلان آموزش عالی کشور در تابستان 1402 حدود 905 هزار نفر هستند که این رقم در مقایسه با تابستان 1401 با کاهش 50 هزارنفری مواجه شده است. در میان زنان فارغ‌التحصیل آموزش عالی کشور، نرخ بیکاری در تابستان 1402 با کاهش 5 /2 واحددرصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل به 7 /20 درصد رسیده و نرخ بیکاری مردان این گروه نیز طی مدت مذکور رقم 1 /8 درصد را تجربه کرده که نسبت به تابستان 1401، حدود 7 /0 واحد درصد کاهش یافته است. سهم فارغ‌التحصیلان آموزش عالی 15ساله و بیشتر از کل جمعیت بیکار در تابستان 1402 حدود 43 درصد بوده که 31 درصد از کل مردان بیکار و 66 درصد از کل زنان بیکار کشور را تشکیل می‌دهند.

ترکیب اشتغال بر حسب بخش‌های اقتصادی

در میان بخش‌های مهم اقتصادی در تابستان 1402 بیشترین سهم از اشتغال جمعیت 15ساله و بیشتر متعلق به بخش خدمات با سهم 5 /50 درصد بوده و پس از آن بخش‌های صنعت و کشاورزی به ترتیب با سهم 34 درصد و 5 /15 درصد قرار دارند. در مدت زمان ذکرشده در مقایسه با تابستان 1401 از سهم بخش کشاورزی حدود 3 /0 واحد درصد کاسته‌شده و در مقابل به سهم بخش‌های صنعت و خدمات به ترتیب 2 /0 واحد درصد و 1 /0 واحد درصد افزوده شده است. همان‌طور که مشاهده می‌شود در میان سه بخش اصلی اقتصاد، خالص اشتغال ایجادشده در تابستان 1402 نسبت به تابستان 1401 برای هر سه بخش خدمات، صنعت و کشاورزی مثبت و به ترتیب 483 هزار نفر، 371 هزار نفر و برای بخش کشاورزی 59 هزار نفر بوده که در مجموع باعث مثبت شدن کل خالص اشتغال ایجادشده کشور در تابستان 1402 نسبت به مدت مشابه سال قبل شده است.

بازار کاری که به صورت مستمر با افزایش جمعیت فعال و کاهش جمعیت بیکار همراه است و در عین حال مشارکت زنان و جوانان را افزایش می‌دهد، می‌تواند چندین پیامد مثبت داشته باشد:

اول اینکه، افزایش جمعیت فعال نشان‌دهنده تعداد فزاینده‌ای از افراد مایل و قادر به کار است که می‌تواند منجر به افزایش بهره‌وری و رشد اقتصادی شود. کارگران بیشتر به معنای پتانسیل بیشتر برای نوآوری، تخصص و توسعه صنایع جدید است که می‌تواند به نرخ‌های کلی اشتغال بالاتر و بهبود استانداردهای زندگی کمک کند.

دوم اینکه، کاهش جمعیت بیکار نشان‌دهنده کاهش بیکاری و یافتن تعداد بیشتری از افراد برای فرصت‌های شغلی مناسب است که می‌تواند منجر به کاهش وابستگی به برنامه‌های رفاه اجتماعی، کاهش نرخ فقر و بهبود ثبات اقتصادی شود. علاوه بر این، نرخ‌های پایین بیکاری اغلب منجر به افزایش هزینه‌های مصرف‌کننده می‌شود و رشد اقتصادی را بیشتر تحریک می‌کند.

سوم اینکه، ترویج مشارکت زنان و جوانان در بازار کار می‌تواند مزایای اجتماعی متعددی داشته باشد. افزایش نمایندگی نیروی کار زنان می‌تواند به پر کردن شکاف‌های جنسیتی، ارتقای برابری جنسیتی و توانمندسازی اقتصادی زنان کمک کند. همچنین می‌تواند تنوع را در محل کار افزایش دهد و محیطی فراگیرتر و پویاتر را تقویت کند. تشویق به اشتغال جوانان می‌تواند تجربه شغلی ارزشمند، توسعه مهارت و استقلال اقتصادی را فراهم کند و آنها را در مسیر موفقیت شغلی بلندمدت قرار دهد.

با این حال، مهم است که اطمینان حاصل شود که گسترش بازار کار با ایجاد شغل مناسب، فرصت‌های شغلی باکیفیت و شرایط کاری مطلوب همراه است. سیاست‌ها باید بر توسعه مهارت‌ها، آموزش و برنامه‌های آموزشی متمرکز شوند تا افراد به‌ویژه زنان و جوانان را به ابزارهای لازم برای موفقیت در بازار کار در حال تحول مجهز کنند. به‌علاوه، تلاش‌ها برای ارتقای دستمزد برابر، تعادل بین کار و زندگی و شیوه‌های غیرتبعیض‌آمیز برای حفظ رشد فراگیر و کاهش نابرابری‌ها حیاتی هستند.

نکته قابل‌تامل در خصوص اقتصاد ایران این است که در تابستان 1402، برخلاف روندهای گذشته، مطابق با آمارهای منتشرشده توسط مرکز آمار، وضعیت بازار کار بهبود یافته که باید این مساله مورد توجه قرار گیرد که آیا با توجه به شرایط اقتصادی کشور، این بهبود می‌تواند در فصل‌های آینده تداوم داشته باشد یا خیر.