هویت شهری ما کجاست

 اگر در شیراز هر نقطه از شهر شبیه یک نقطه از کشور است و شما را یاد نقاط دیگر می‌اندازد؛ نشان از انعطاف پذیر بودن ذهنیت مردم شهر است و اگر در اصفهان همه چیز شبیه اصفهان است؛ این نمایانگر تفکر عمومی شهر در ثابت قدم بودن و عدم دخالت فرهنگ دیگری است. هرچند اصفهان در سال‌های اخیر از این تفکر و فرهنگ خود در نقاطی عبور کرده و برخی مناطق شمال و جنوب و شرق و غرب شهر میزبان ساختمان‌هایی شده اند که تفاوتی ندارد این ساختمان در اصفهان ساخته شده باشد یا در مراغه و یا در زنجان؛ یعنی ساختمان‌هایی با فرهنگ شهرکی که هیچ هویتی از بافت مرکزی و تفکر عمومی مردم ارث نبرده اند. تداوم این روند اصفهان و دیگر شهرهای این چنینی را تبدیل به سکونتگاه‌هایی بی روح و سخت می‌کند که تفاوت میان شهر‌ها را از بین می‌برد.

تصور کنید اگر در یک شهرک اطراف اصفهان زندگی کنید و بازار نقش جهانی نباشد که به آن سر بزنید، دیگر چه تفاوتی دارد که در کدام بخش کشور زندگی می‌کنید؟ در این نقطه تفاوت‌ها تنها در آب و هوا و دسترسی‌های جغرافیایی قابل رویت هستند. اصفهان و دیگر شهر‌ها نیازمند رسیدن به یک هویت مشخص در توسعه شهری هستند. توسعه ای که تنها چهاردیواری‌های سرد و رسمی نسازد و نمای مسکن مهر را به فراموشی بسپارد. نمایی که باید نه تنها در خانه‌ها بلکه در مراکز تجاری و ساختمان‌های اداری نیز بروز و ظهور داشته باشد تا در سال‌های آینده بتواند به عنوان یک دستاورد معمارگونه از این دوره از آن تقدیر کرد. زمانیکه به ساختمان‌های ساخت دهه پنجاه نگاه می‌کنید و کارکرد معمارانه آن شما را شگفت زده می‌کند؛ باید به فکر آینده باشید که در آینده چه اثری برای نمایش داریم؟ وقتی در کوچه باغ به قدم می‌زنیم ساختمان کتابخانه قرمز رنگ برای شما هیجان انگیز است یا آپارتمان‌های سر به فلک کشیده و گران؟