شفافیت فروشگاه‌های زنجیره‌ای در نظام توزیع و فروش

 در برخی کشورها از جمله ژاپن فروشگاه‌های زنجیره‌ای سهمی بیش از ۹۰درصد را در نظام توزیع خرده‌فروشی به خود اختصاص داده‌اند. همچنین در ترکیه ۷۰درصد، آمریکا ۸۵درصد و کشورهای اروپای غربی نیز ۸۵ درصد از نظام توزیع خرده‌فروشی به فروشگاه‌های زنجیره‌ای اختصاص دارد. این آمار بیانگر شکاف زیاد توزیع فروشگاه‌های زنجیره‌ای در کشور با بسیاری از کشورها است؛ چرا که در ایران این سهم کمتر از ۱۵درصد است و اگرچه در سال‌های اخیر روند فعالیت فروشگاه‌های زنجیره‌ای صعودی بوده؛ اما کماکان این فاصله در مقایسه با کشورهای دیگر زیاد است.

حسین صبوری، مدیرعامل فروشگاه‌های زنجیره‌ای کورش در این گفت‌وگو ضمن تشریح وضعیت کنونی فروشگاه‌های زنجیره‌ای در کشور به بیان عوامل اثرگذار بر رشد فروش و توسعه فروشگاه‌های زنجیره‌ای در سال‌های اخیر در کشور پرداخته است. وی همچنین ضمن بررسی قابلیت‌ها و مزیت‌های فروشگاه‌های زنجیره‌ای، مشکلات و موانع پیش روی این فروشگاه‌هارا تشریح کرده است. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

در حال حاضر با توجه به شرایط اقتصادی و معیشتی، به نظر می‌رسد به طور کلی میزان خریدها کاهش یافته است. بسیاری از افراد نیازهای روزمره خود را از طریق خرید از فروشگاه‌های زنجیره‌ای تامین می‌کنند و از سوی دیگر نبود نقدینگی باعث شده تا فروشگاه‌ها نیز در تامین نیازهای خود دچار شرایط سختی باشند. تحلیل شما از این وضعیت چیست؟

مساله‌ای که مطرح کردید، دو بخش دارد. بخش نخست مربوط به کاهش قدرت خرید جامعه ناشی از تورم است. «تورم» بیماری مزمن اقتصاد ایران است که طی چند سال گذشته تشدید هم شده است و ریشه اصلی آن در سیاستهای پولی کشور است. این موضوع قدرت خرید مردم را کاهش داده و مشکلاتی را برای کسب‌ وکارها به وجود آورده است. در چنین شرایطی، طبیعتا مردم بیشتر مراقب دخل و خرج خود هستند و با دقتی مضاعف خرید می‌کنند آن هم در حد رفع نیازهای ضروری.

از آنجا که فروشگاه‌های زنجیره‌ای به دلیل سیستم توزیع مدرن می‌توانند اجناس را با قیمت کمتر و در فضایی واحد عرضه کنند، طبیعتا افراد تمایل بیشتری برای خرید از آنها دارند. بنابراین باید توجه داشت که ممکن است در شرایط سخت اقتصادی و مشکلات معیشتی، رغبت مردم به خرید از فروشگاه‌های زنجیره‌ای و به‌ طور خاص فروشگاه‌های «تخفیف‌محور» به سبب وجود شرایط خرید به‌صرفه (میزان مبلغ پرداختی کمتر از سوی مشتری) افزایش یابد. همین موضوع می‌تواند منجر به رشد فروش و توسعه فروشگاه‌های زنجیره‌ای شود.

تلاش و چانه‌زنی برای بهبود قیمت و دسترس‌پذیری فروشگاه‌ها و همچنین اجرای طرح‌های «فروش ویژه» و «ارائه تخفیفات جذاب»، «بهبود فرآیندهای مالی»، «بهبود مدیریت موجودی» و «کنترل هزینه‌ها» از سوی فروشگاه‌ها نیز می‌تواند شرایط بهتری را برای مردم رقم بزند.

البته اقبال مردم به فروشگاه‌های زنجیره‌ای علت دیگری نیز دارد و آن را باید در تغییر سبک زندگی جست‌وجو کرد که یکی از مصادیق آن، ترجیح دادن خرید از فروشگاه‌های زنجیره‌ای است که ترکیب کالای بهتری را عرضه می‌کنند. این مزیت باعث شده تا هم در زمان شهروندان صرفه‌جویی شود و هم قدرت انتخاب آنها افزایش یابد.

در عین حال، بدیهی است که شرایط اقتصادی کشور به خصوص عدم ثبات اقتصادی بر وضعیت بنگاه‌های اقتصادی تاثیرگذار است که دامنه این تاثیر در بنگاه‌های خصوصی، که از حمایت‌های بیرونی نیز برخوردار نیستند، به ‌صورت مضاعف مشاهده می‌شود.  در این بین، فروشگاه‌هایی که امکان خرید اعتباری دارند، با برخورداری از توان خرید اقلام در حجم گسترده می‌توانند عملکرد بهتری از خود بروز دهند. افزون بر این، برخی فروشگاه‌های زنجیره‌ای با داشتن سیستم‌های کارآمد و برخط، زنجیره تامین قوی و متنوع و همچنین با بهره‌گیری از تجربیات فروشگاه‌های زنجیره‌ای بین‌المللی معتبر اقلام و کالاها را منظم، با کمترین افزایش قیمت و به‌ صورت انبوه تامین می‌کنند.

این موضوعات باعث شده تا فروشگاه‌های زنجیره‌ای در طول زنجیره تامین نیز درگیر مسائلی از قبیل بدهی‌ها و چک‌های خرید کالا به تامین‌کنندگان شوند. در حال حاضر شرکت‌های پخش و تولیدکنندگان می‌گویند که فروشگاه‌های زنجیره‌ای، کالاها را با قیمت پایین می‌خرند و مدت‌دار پول را برمی‌گردانند. در این‌باره چه نظری دارید؟

مساله به همین سادگی نیست. طبیعی است که برخی فروشگاه‌های زنجیره‌ای بدهی‌هایی داشته باشند، اما اینکه تامین‌کنندگان انتظار داشته باشند فروشگاه‌ها با آنها به‌صورت نقدی تسویه کنند با سازوکارفعالیتهای اقتصادی و فعالیت فروشگاه‌های زنجیره‌ای همخوانی ندارد. فروش اعتباری درکانالهای موازی و سنتی نیز (جز در شرایط کمبود کالا) کاملاً نرمال و روال متداول و جاری است. در شرایط عادی و متداول، تولیدکنندگان کالاهای خود را اعتباری به شرکتهای پخش و شرکتهای پخش به صورت اعتباری به مغازه‌ها می‌فروشند. پس خرید اعتباری یک روال کاملاً عادی و نرمال است. یک نگاه مختصر به بخش بدهی جاری ترازنامه‌ی شرکتهای زنجیره‌ای و شرکتهای پخش حاضر در بورس به گویاترین شکل ممکن این موضوع را آشکار می‌کند.

تداوم همکاری تولیدکنندگان با فروشگاه‌های زنجیره‌ای نیز نشان دهنده‌ی منافع این همکاری برای تولید کنندگان است. طبیعی است درصورت فزونی زیان همکاری با فروشگاه‌های زنجیره‌ای بر منافع آن، شاهد قطع گسترده همکاری تولید کنندگان با شرکتهای زنجیره‌ای خواهیم بود.

برخی معتقدند که فروشگاه‌های زنجیره‌ای از حالت استاندارد یک فروشگاه بزرگ خارج شده‌اند و به بقالی‌های زنجیره‌ای تقلیل یافته‌اند. از نظر شما این موضوع تا چه اندازه صحیح است و چه عوارضی ایجاد می‌کند؟

منظور از بقالی زنجیره‌ای چیست ؟ اگر متراژ آنها از حدی کوچکتر شد، باید چنین تعبیری را برای آنها به کار برد؟ بیان این موضوع نشان دهنده عدم اشراف و اطلاع از گونه‌های مختلف فروشگاه‌های زنجیره‌ای است، زیرا بر اساس این نگاه اطلاق زنجیره‌ای صرفاً به فروشگاه‌های هایپر تعلق می‌گیرد، درحالیکه در دنیا انواع بسیار متفاوتی از فروشگاه‌های زنجیره‌ای وجود دارد.  فروشگاه‌هایی که ممکن است چند ده هزار شعبه داشته باشند، اما شعب آنها در حد ۴۰ تا ۵۰ متر باشد. همچنین تعداد زیادی از فروشگاه‌های زنجیره‌ای دنیا در مدلی کار می‌کنند که فضای فروشگاهی‌ آنها بین ۲۰۰ تا ۵۰۰ متر است. بنابراین آن دسته از فروشگاه‌های زنجیره‌ای‌ بزرگ، صرفا هایپرها هستند که بخشی ازکل بازار فروشگاه‌های زنجیره‌ای را در دنیا تشکیل می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند.

در عین حال، علیرغم وجود مدلهای تعریف شده فروشگاه‌های زنجیره‌ای، باز هم فرمت نهایی هر فروشگاه زنجیره‌ای را تقاضای بازار مشخص می‌کند. در هر شرایطی ممکن است تنوع و ترکیب محصولات مورد نیاز مشتریان متفاوت شود. از طرفی در سال‌های گذشته قیمت ملک و مسکن افزایش چشمگیری داشته که باعث می‌شود فروشگاه‌های زنجیره‌ای نرخ بهره‌وری فضا را افزایش دهند که قاعدتا ممکن است در برخی موارد فروشگاه‌های با متراژ کمتر این نیاز را برطرف کند.  از سوی دیگر ممکن است در برخی مناطق شهری، امکان اینکه شعبه یک فروشگاه در متراژی بزرگ تجهیز شود، وجود نداشته باشد. طبیعتا نباید ساکنان آن محله یا منطقه از دریافت کالاهای متنوع با قیمت مناسب محروم شوند، این موضوع اساسا از عدالت اجتماعی به دور است از این رو باید نزدیک‌ترین ملک به استانداردهای فروشگاه‌های زنجیره‌ای در همان محل برای فروشگاه تجهیز شود. و این ابدا به معنای عدول از استانداردها نیست؛ بلکه تلاشی است برای عرضه کالا در همه مناطق شهری و حتی کم‌برخوردار با هدف افزایش دسترسی‌پذیری شهروندان.

دولت فروشگاه‌های زنجیره‌ای را چندان در اقتصاد دخیل نمی‌بینید و هنوز متوجه نقش سیستم‌های متمرکز فروش نشده است. برای همین به نظر می‌رسد برخی سیاست‌های سختگیرانه را برای فروشگاه‌های زنجیره‌ای در نظر می‌گیرند که اغلب استقبال خریداران را از این فروشگاه‌ها کاهش می‌دهند. نظر شما در این زمینه چیست؟

در سا‌ل‌های اخیر، با افزایش اقبال مردم به فروشگاه‌های زنجیره‌ای مخالفتها با فروشگاه‌های زنجیره‌ای کاهش پیدا کرده است. فروشگاه‌های زنجیره‌ای استانداردهای بالاتری نسبت به کانالهای موازی برای تامین کالا، بهداشت، عرضه با قیمت مناسب و... دارند. شرایط رقابت بین فروشگاه‌ها نیز همه بازیگران این اکوسیستم را به تلاش برای بهتر شدن سوق می‌دهد. نتیجه این موضوع نیز چیزی جز افزایش رفاه شهروندان نخواهد بود. بر همین اساس معتقدم که تسهیل‌گری در فعالیت این فروشگاه‌ها می‌تواند زمینه رقابت و بروز خلاقیت را هم در میان فروشگاه‌های زنجیره‌ای و هم میان کانالهای مختلف توزیع بیش از پیش فراهم کند و باعث شکوفایی بیشتر اقتصاد شود. ممکن است برخی رویکردهای کلان اقتصادی، تبعاتی برای فروشگاه‌های زنجیره‌ای داشته باشد و منجر به توقف توسعه‌ی فروشگاه‌های زنجیره‌ای به دلیل عدم سودآوری شود که در سال‌های گذشته شاهد مواردی بوده ایم. اما هر گونه تسهیل در توسعه فروشگاهها ی زنجیره‌ای منجر به خدمات بهتر به مردم خواهد شد.

با توجه به شفافیتی که فروشگاه‌های زنجیره‌ای در نظام توزیع و فروش خود دارند، می‌توانند در شرایط اقتصادی خاص، به عنوان بازوی کمکی دولت و حامی مردم، جهت بهبود مدیریت توزیع و ایجاد عدالت، عمل کنند. این توانمندی می‌تواند یکی از بزرگ‌ترین دغدغه‌های دولت را در زمینه توزیع عادلانه سهمیه‌ها و اقلام اساسی مرتفع کند.

در برابر چالش‌های تغییرات سریع قیمت‌ها و افزایش هزینه‌های گوناگون در خرید و تامین کالاها، چه مشکلی در مسیر فروشگاه‌های زنجیره‌ای وجود دارد؟

مسلما فروشگاه‌های زنجیره‌ای متعهدند که کالاها را حداکثر با قیمت درج شده روی محصول به فروش برسانند و افزایش قیمت‌ها باعث تقدم و تاخر قیمت اجناس طی زنجیره می‌شود. تلاش در فروشگاه‌های زنجیره‌ای بر این است که آخرین حلقه‌ی‌ چرخه‌ی خرده‌فروشی باشد که افزایش قیمت‌ها را لحاظ می‌کند. یعنی این اتفاق با یک تاخیر زمانی رخ دهد و حتی تا زمان اتمام موجودی، کالا با قیمت قدیم عرضه شود. البته این اقدام چابکی بخش عملیات را می‌طلبد؛ زیرا این چالش وجود دارد که بتوانیم قیمت را به ‌روز کرده و موجودی و میزان خواب کالاها را تنظیم کنیم. در عین حال این موارد می‌تواند از طریق پیش‌بینی تقاضا و موجودی، مذاکرات قوی‌تر با تامین‌کنندگان و بهبود و چابکی فرآیندهای لجستیکی مدیریت شود.