ظرفیت ایران در تبدیل به هاب غلات

بر این اساس تولید گندم ایران که در سال ۲۰۲۱ بیش از ۱۰ میلیون و ۱۰۰‌هزار تن اعلام شده بود در سال ۲۰۲۲ با افزایش ۲ میلیون و ۹۰۰‌هزار تنی مواجه شد و به ۱۳ میلیون تن رسید. تولید شلتوک برنج در ایران نیز ۵۰۰‌هزار تن افزایش یافت و از ۳ میلیون تن به ۳ میلیون و ۵۰۰‌هزار تن در سال ۲۰۲۲ رسید.

تولید سایر غلات ایران نیز در سال ۲۰۲۱ بالغ بر ۳ میلیون و ۲۰۰‌هزار تن بوده که این رقم در سال ۲۰۲۲ به ۴میلیون و ۱۰۰‌هزار تن افزایش یافته است. این گزارش همچنین از افزایش ۶درصدی ذخیره غلات ایران خبر داده و اعلام کرده است ذخایر غلات ایران در پایان سال ۲۰۲۲ به ۱۲میلیون و ۴۰۰‌هزار تن رسیده است. ایران با این حجم ذخایر غلات در رتبه هشتم جهان قرار گرفته است. چین با ذخایر غلات ۳۹۷ میلیون تنی در رتبه اول قرار داشته است. هند با ۶۶ میلیون تن و آمریکا با ۵۷ میلیون تن به ترتیب رتبه‌‌‌های دوم و سوم را از این نظر به خود اختصاص داده‌‌‌اند. ایران در حالی رتبه هشتم جهان در ذخیره‌سازی غلات را دارد که هجدهمین کشور پرجمعیت جهان محسوب می‌شود. به منظور بررسی بیشتر وضعیت فعلی تولید و واردات کالاهای اساسی و محصولات کشاورزی و چالش‌‌‌های این بخش سراغ کاوه زرگران، رئیس انجمن غلات رفتیم تا آخرین وضعیت صنعت کشاورزی را جویا شویم.

کاوه-removebg-preview copy

پس از جنگ اوکراین و روسیه بسیاری از تحلیلگران بخش کشاورزی اعم از کارشناسان داخلی و خارجی معتقد هستند ایران می‌تواند هاب غلات منطقه خاورمیانه شود، نظر شما به عنوان رئیس انجمن غلات ایران در این خصوص چیست؟

طی دو سال اخیر با توجه به وقوع جنگ بین اوکراین و روسیه شاهد وضع تحریم‌‌‌های گسترده علیه روسیه به عنوان بزرگ‌ترین صادرکننده غلات جهان بوده‌‌‌ایم همین امر این ذهنیت را به وجود آورد که مسیر ترانزیتی ایران می‌تواند بهترین جایگزین برای صادرات غلات این کشور از دریای سیاه و مدیترانه باشد.

طبیعتا مسیر ترانزیتی ایران می‌تواند برای روس‌‌‌ها دستیابی به بازارهای کشورهای خلیج فارس، پاکستان و کشورهای غربی و جنوبی آسیا را مقرون به صرفه کند چون برای آنها این مسیر ترانزیتی امنیت بیشتری نسبت به دریای سیاه و مدیترانه دارد. کشورمان نیز می‌تواند علاوه بر اینکه به عنوان یکی از بزرگ‌ترین مصرف‌کنندگان غلات، دانه‌‌‌های مورد نیاز خود را تامین کند، بتواند از مزایای تجاری صادرات غلات به دیگر کشورها نیز برخوردار شود.

اما پر واضح است که در حال حاضر تجهیزات، زیرساخت‌‌‌ها و پتانسیل‌‌‌های کشورمان برای تبدیل شدن به هاب غلات منطقه کم است، از این رو کشورمان باید زیرساخت‌‌‌های بزرگی برای تسهیل این امر ایجاد کند.

به طوری که ما شاهد آن هستیم سال‌هاست کریدور شمال و جنوب در دست بهره‌‌‌برداری و اجراست ولی راه‌‌‌اندازی این پروژه منتظر پروژه رشت- آستاراست که گفته می‌شود چند سال دیگر به بهره‌‌‌برداری می‌‌‌رسد.

تکمیل این پروژه و توسعه دیگر زیرساخت‌‌‌ها می‌تواند ایران را هاب غلات منطقه خاورمیانه کند به‌‌‌طوری که بسیاری از همسایگان کشورمان خصوصا کشورهای عربی خلیج‌فارس به دلیل وضعیت آب و هوایی و مناطق متعدد بیابانی خود از کشت غلات عاجز بوده و به‌‌‌شدت ناچار به واردات هستند از این رو می‌توان غلات روسیه را به این کشورها صادر کرد و از مزایای تجاری آن بهره برد.

با توجه به اینکه در بسیاری از کشورهای جهان با بحران امنیت غذایی یا به عبارت دیگر جنگ غذا روبه‌‌‌رو هستیم، وضعیت ذخایر کالاهای اساسی کشورمان را چطور می‌‌‌بینید؟

خوشبختانه تا اواخر سال گذشته میزان ذخایر کالاهای اساسی کشورمان با توجه به تولید گسترده و واردات کالاهای اساسی مناسب بود ولی در چند ماه اخیر با توجه به اینکه بانک مرکزی ارزی به واردات کالاهای اساسی اختصاص نداده، نگرانی‌های وجود دارد که امیدواریم با رفع این مشکل از التهابات بازار در ماه‌‌‌های آینده جلوگیری کنیم.

در زمینه روغن، کشورمان سالانه به یک میلیون و 500‌هزار تن روغن برای مصارف صنف و صنعت نیاز دارد که با توجه به افزایش تولید کلزا و سویا در کشورمان می‌توان دورنمای مناسبی برای این صنعت متصور شد.

قیمت روغن در سال گذشته در بازار جهانی روند کاهشی به خود گرفت که متناسب با این افت شاهد کاهش قیمت‌ها در بازار ایران هم بودیم. اما رویکرد مسوولان در حال حاضر واردات روغن خام است این در حالی است که باید رویکرد واردات دانه‌‌‌های روغنی به کشور باشد تا از ظرفیت صنایع و کارخانه‌ها روغن‌‌‌کشی در کشور استفاده کرد که این امر با افزایش تعرفه واردات روغن خام نسبت به واردات دانه‌‌‌های روغنی میسر است.

در مورد گندم هم پیش‌بینی شده امسال تولید شرایط خوبی داشته باشد.البته نباید فراموش کرد که به دلیل شرایط سیاسی کشور ما باید ذخیره مناسبی از این محصول استراتژیک داشته باشیم. بر اساس پیش‌بینی‌‌‌های انجام‌‌‌شده حجم ذخایر گندم تا فصل برداشت جوابگوی نیاز کشور است. در زمینه گندم اینکه گفته می‌شود هم‌‌‌اکنون گندم در مرز عراق و افغانستان به قیمت هر کیلوگرم 20 تا 30‌هزار تومان به صورت قاچاق فروخته می‌شود ساده‌‌لوحانه است، چون اولا قاچاق گندم به دیگر کشورها با توجه به قیمت‌های جهانی این محصول توجیه اقتصادی ندارد و درنهایت قیمت همان 16 یا 17 هزارتومان است. از طرف دیگر گندم کالایی نیست که بتوان به مقادیر زیاد آن را قاچاق کرد بنابراین می‌توان گفت این شایعه پراکنی‌‌‌ها در مورد قاچاق گندم صرفا اهرم فشاری برای دولت و وزارت جهاد کشاورزی در تعیین نرخ خرید تضمینی گندم باشد. با این حال کشورمان سالانه به 10میلیون و 500‌هزار تن تا 12 میلیون تن گندم نیاز دارد که از این میزان 8 تا 9 میلیون تن آن به مصرف خبازی‌‌‌ها می‌‌‌رسد. واردات ذرت دامی کشور 8 میلیون و 500‌هزار تن تا 9 میلیون تن است و یک میلیون تن مصرفی دیگر نیز از طریق تولید داخل تامین می‌شود از این رو مصرف کلی ذرت دامی در کشورمان 10 میلیون تن است. سالانه به 3میلیون و 500‌هزار تا 4میلیون تن کنجاله سویا نیز برای مصرف داخل نیازمندیم که 2 میلیون آن از طریق واردات و مابقی از تولید داخل به دست می‌‌‌آید.