«آرین» مقابل بازار مرغ؟

 با توجه به مشکلاتی که در ادامه بدان پرداخته شده است، دور نیست که بهای تمام‌شده محصول تولیدشده (گوشت مرغ) در کشور، از قیمت فروش محصول سایر کشورها فزونی گیرد و سیاستگذار به‌جای پرداختن به علت مشکل، نسبت به واردات گوشت مرغ ارزان از همسایگان اقدام کند  و این سیکل معیوب باعث تضعیف بیش از پیش این صنعت شود.

در همین راستا انوشیروان کریمی‌زند، مدیر توسعه کسب و کار شرکت سپیدماکیان پاسخگوی سوالات ما حول چالش‌های  عرضه و تقاضای مرغ گوشتی بوده است.

به عقیده بسیاری از کارشناسان  و فعالان حوزه مرغ گوشتی توسعه نژاد لاین بومی‌ یک اشتباه استراتژیک بوده است. نگاه شما به این موضوع چیست؟

بنده هم همسو با کارشناسان ایمان دارم یکی از این اشتباهات استراتژیک، سرمایه‌گذاری برای توسعه نژاد لاین بومی‌(آرین) بوده است که همچون بسیاری دیگر از سیاست‌ها به‌جای آنکه از طریق ارتقای عملکرد نژاد و نیز جلب نظر مرغداران با سیاست‌های حمایتی همراه باشد، از سیاست‌های دستوری استفاده شده است که تجربه این موضوع در صنایع دیگر نظیر خودرو نشان داده است که عملا نتیجه عکس داده  و به کاهش رقابت‌پذیری تولیدکننده ایرانی در عرصه جهانی و پسرفت صنعت در عرصه داخلی منجر شده است. همچنین فضای حمایتی ایجادشده برای این نژاد نیز به‌دلیل عدم اقبال مرغداران داخلی برای جوجه‌ریزی که ناشی از عملکرد ضعیف آن در مقایسه با سایر نژادهاست، به فضایی برای ایجاد رانت و تقلب تبدیل شده است و روزی نیست که اخباری در خصوص خرید و فروش صوری جوجه آرین برای سوءاستفاده از حمایت‌ها یا مخلوط کردن جوجه نژادهای دیگر با نژاد آرین و فروش آن با عنوان نژاد خارجی در این صنعت شنیده نشود.

در این حوزه پیشنهاد فوری برای اصلاح وضع موجود چیست؟

در این حوزه پیشنهاد می‌شود  سیاستگذاران مرتبط با درس گرفتن از سرنوشت صنعت خودرو و تمام صنایعی که با ایجاد انحصار و شعار حمایت تولید داخل، بدون رقیب به حال خود رها شده‌اند، احیای نژاد بومی ‌را فارغ از تمام مسائل سیاسی، با نگاه کارشناسی بررسی کنند و با اتخاذ سیاست‌های حمایتی به‌جای اجبار، مرغداران را ترغیب کنند تا ضمن استفاده از نژاد آرین در کنار سایر نژادها، از این حمایت‌ها بهره‌مند شوند. از سوی دیگر تحقیق و توسعه در نژاد آرین باید شتاب بیشتری بگیرد تا عقب‌ماندگی خود را جبران کند و افزایش سهم این نژاد متناسب با پیشرفت در این حوزه باشد.

در ادامه همین مبحث برخی فعالان اشتباه دیگر را که مرتبا در فضای سیاستی کشور تکرار می‌شود،  اشتباه در برنامه‌ریزی واردات نهاده‌های تولید می‌دانند. نگاه شما به این موضوع چیست؟

در وهله اول باید گفت ابزارهای واردات نها‌ده‌های دامی‌ کامل در دست حاکمیت است، اما  نداشتن شناخت مناسب از نیازمندی‌های صنعت، مشکلات تامین ارز و تغییر مکرر مدیران مربوطه، مرتبا صنعت را با بحران و کمبود روبه‌رو ساخته است. مرور اخبار چندسال گذشته که این نهاده‌ها در زمره مشمولان ارز ترجیحی قرار گرفتند، نشان می‌دهد همواره کمبود ذرت یا کنجاله سویا ریسک زیادی بر این صنعت تحمیل کرده است و از سوی دیگر بازار سیاه این محصولات  داغ‌تر شده  است. جای تعجب است که انتظار می‌رود که مرغدار نهاده‌های تولید خود را یک تا دو ماه بعد از فروش محصول خود تحویل بگیرد و بازار سیاهی در این خصوص وجود نداشته باشد.

از سوی دیگر ایجاد انحصار واردات نهاده‌ها برای شرکت‌های خاص از طریق وضع قوانین و مقررات و همچنین ایجاد موانع برای سایر واردکنندگان، باعث شده است کیفیت نهاده‌های وارد‌شده مطابق انتظار مرغداران نباشد و زیان سنگینی به آنان وارد سازد. همچنین اختلاف قیمت فاحش بین قیمت سهمیه‌ای و بازار آزاد، جذابیت برای هرگونه تقلب و کم‌فروشی را برای واردکنندگان ایجاد کرده است. حال آنکه اگر خود تولیدکنندگان در قالب زنجیره‌ها یا اتحادیه‌ها و انجمن‌های مرتبط می‌توانستند به واردات بپردازند یا مستقیما با واردکنندگان قرارداد امضا کنند، می‌توانستند از این تبعات جلوگیری کنند.

راه‌حل این معضل چیست؟

راه‌حل این مشکل این است که دولت خود را ملزم به تامین و تخصیص ارز برای همه واردکنندگان واجد شرایط بداند و این تخصیص ارز در زمان ثبت سفارش اتفاق افتد و نه در زمان تخلیه بار در گمرک. این موضوع باعث می‌شود تا تمامی ‌تولیدکنندگان بزرگ و اتحادیه و انجمن‌های مرتبط بتوانند نسبت به واردات نهاده‌های تولید اقدام کنند. از سوی دیگر هرگونه سهمیه‌بندی، محدودیت و قیمت‌گذاری در واردات نهاده‌ها برداشته شود تا بازار با مکانیزم‌های طبیعی خود به تعادل برسد.

یکی دیگر از اشتباهات تصمیم‌گیران این حوزه، پافشاری روی سیاست قیمت‌گذاری دستوری است‌. نگاه شما به این موضوع چیست؟

قیمت دستوری باعث شده  هرگونه توسعه و نوسازی در این صنعت توجیه اقتصادی خود را از دست بدهد. اگرچه تصمیم‌گیران تلاش می‌کنند با این کار محصول پروتئینی ارزان به‌دست مصرف‌کننده برسانند، اما تجربه نشان داده است بیشتر دلالان و واسطه‌ها از این یارانه پنهان سود می‌برند و مصرف‌کننده و تولیدکننده هر دو از شرایط موجود ناراضی هستند. تا قبل از اتخاذ این تصمیم (سیاستگذاری دستوری)، قیمت گوشت مرغ براساس عرضه و تقاضا تعیین می‌شد و در صورت بروز هرگونه کمبود یا مازاد در صنعت، براساس اصول اقتصاد آزاد، عرضه و تقاضا خود را برای رسیدن به قیمت تعادلی تنظیم می‌کردند، اما در شرایط فعلی قیمت مصوب با درنظر گرفتن سود حداقلی برای تولیدکننده تعیین می‌شود، اما در زمان افت بازار تولیدکننده به حال خود رها و این موضوع باعث ریسک بالا در صنعت می‌شود.

همچنین بررسی‌ها نشان داده است یارانه پرداختی به صنعت در قالب ارز ترجیحی برای واردات نهاده‌ها، به جای آنکه به‌دست مصرف‌کننده برسد یا تولیدکننده را ترغیب به رقابت یا بهبود کیفیت کند، بیشتر در جیب واسطه‌ها و دلالان می‌رود. همچنین مدل یارانه فعلی همچون یارانه بنزین معطوف به مصرف است و هر قدر مصرف‌کننده نهایی فارغ از دهک درآمدی‌اش، میزان بیشتری مصرف کند، از یارانه بیشتری برخوردار است.

راهکار این معضل را می‌توان در اصلاح نظام پرداخت یارانه دید؟

 در این خصوص اصلاح نظام پرداخت یارانه برای تامین گوشت مرغ ارزان، به‌گونه‌ای باید باشد که  یارانه به‌جای آنکه در قالب ارز ترجیحی به نهاده‌های تولید تعلق گیرد  مستقیما و در قالب محصول یارانه‌ای به مصرف‌کننده پرداخت شود.  در این حالت دولت می‌تواند همه محدودیت‌های سهمیه‌بندی و قیمت‌گذاری دستوری و ممنوعیت صادرات را حذف کند و در عین حال یارانه پرداختی به‌جای جیب دلالان و واسطه‌ها مستقیما به دهک‌های درآمدی پایین برسد. در این حالت هم تولیدکننده در فضای رقابتی داخلی و خارجی قرار می‌گیرد و برای افزایش بهره‌وری و بهبود تولید خود انگیزه خواهد داشت، هم جامعه هدف با کمیت و کیفیت بهتر از یارانه برخوردار می‌شود.

چالش خرد‌ه‌مالکی در بین تمام معضلات را به چه میزان اثرگذار می‌بینید؟

یکی از مهم‌ترین مشکلاتی که صنعت با آن دست و پنجه نرم می‌کند، ساختار خرده‌مالکی صنعت است که هرگونه سیاستگذاری، برنامه‌ریزی و مدیریت را با چالش عدم موفقیت روبه‌رو می‌کند. حضور بیش از ۲۷هزار بازیگر مختلف در قالب صاحبان مزارع مرغ مادر و گوشتی، کشتارگاه‌ها، کارخانه‌های دان، کارخانه‌های جوجه‌کشی، ناوگان حمل و نقل و واسطه‌های مختلف این زنجیره تولید، هرگونه تلاشی برای بهبود در این صنعت را با خطر روبه‌رو می‌سازد.

راهکار حل این بحران چیست‌؟

با بررسی وضعیت این صنعت قدیمی ‌در دنیا درمی‌یابیم که کشورهای موفق و پیشرو از طریق ایجاد زنجیره‌های تولید موفق به کسب نتیجه مناسب در ارتقای کیفیت و بهره‌وری شده‌اند. توضیح اینکه زنجیره تولید (integration) مدلی پذیرفته‌شده و امتحان‌شده در دنیا است که برای توسعه صنعت طیور در کشورهای توسعه‌یافته انتخاب شده است. در این مدل با یکپارچه‌سازی اجزای مختلف تولید (کارخانه دان، مزارع مرغ مادر، جوجه‌کشی، مزارع مرغ گوشتی، کشتارگاه و توزیع و فروش)، تلاش می‌شود تا با حذف واسطه‌ها به افزایش بهره‌وری دست یافت و در عین حال با کنترل و نظارت بر عملکرد تمامی ‌اجزای زنجیره به کیفیت مناسب رسید. در این مدل نقش دولت به عنوان تنظیم‌کننده و نه مجری پذیرفته شده است و زنجیره‌های تولید تلاش می‌کنند تا با ارتقای کیفیت و بهره‌وری در فضای رقابتی ایجاد‌شده، مصرف‌کنندگان را راضی کنند. در این مدل، کسب‌وکارهای خرد و جدا از هم نظیر مرغداری‌ها، کارخانه‌های دان، جوجه‌کشی، کشتارگاه‌ها و توزیع‌کنندگان،  با محوریت شرکت‌های بزرگ در کنارهم قرار می‌گیرند و با تعریف منافع مشترک، به بهره‌وری بالاتر صنعت کمک می‌کنند. اجرای چنین مدلی در صنعت، اگرچه جذاب به‌نظر می‌رسد، اما با توجه به فضای خرده‌مالکی صنعت طیور (بیش از ۳۰ هزار ذی‌نفع شامل مرغداران و صاحبان کارخانه‌ها و توزیع‌کنندگان) بسیار سخت است، اما تلاش‌های اخیر با همراهی وزارت جهاد کشاورزی و پیشکسوتان صنعت، این امید را ایجاد کرده است که به زودی بتوان صنعت طیور را از فضای سنتی به فضای مدرن و رقابتی تبدیل کرد و ضمن تامین نیازهای داخل با استانداردهای روز دنیا، بازارهای صادراتی و ارزآوری برای کشور ایجاد کرد.

یکی از ابزارهای ایجاد زنجیره‌های تولید، قراردادهای مشارکتی (تولید قراردادی) است که به زنجیره‌ها این امکان را می‌دهد تا با استفاده از ظرفیت‌های موجود و بدون نیاز به سرمایه‌گذاری زیاد، ظرفیت‌ خود را افزایش داده و در عین حال از کسب‌وکارهای خرد حمایت کنند. این مدل زنجیره تولید با ارائه نهاده‌های تولید نظیر جوجه یک‌روزه و نهاده‌های دامی، به مرغداران، ریسک تامین مواد اولیه را برای مرغداران کاهش می‌دهد و در عین حال با تحویل تمام محصول تولیدی (مرغ زنده) ریسک فروش را هم برای مرغداران کاهش می‌دهد. در حقیقت در این مدل، هم کسب‌وکار خرد حمایت می‌شود، هم ریسک آن کاهش می‌یابد و هم زنجیره تولید با سرمایه‌گذاری کمتر در مدت کوتاه‌تر به ظرفیت مورد نظر دست پیدا می‌کند. در عین حال استفاده از خدمات مشترک و توسعه‌یافته زنجیره تولید نظیر مشاوره دامپزشکی، تولید و نتایج تحقیق و توسعه می‌تواند برای هر دو طرف سودمند باشد.

در این فضا که اقتصاد مقیاس به کمک کاهش هزینه تمام‌شده می‌آید، تحقیق و توسعه و خرید از منابع اصلی توجیه اقتصادی می‌یابد و این چرخه را تقویت می‌کند. در کنار تمام این مزایا، حضور زنجیره‌های تولید بزرگ در کنار ارتقای بهره‌وری و کیفیت، برای سیاستگذاران و دولت نیز مزایای بسیاری دارد و دست آنان را در کنترل نظارت، برنامه‌ریزی و سیاستگذاری بازتر می‌کند.

در این زمینه تجربه توسعه شرکت سپیدماکیان از کسب و کار کوچک خانوادگی به یک زنجیره تولید و توزیع یکپارچه سهامی‌عام می‌تواند راهگشا باشد. این شرکت به عنوان بزرگ‌ترین زنجیره تولید گوشت مرغ کشور تلاش کرده است با الگوبرداری از مدل توسعه کسب‌و‌کارهای برتر حوزه صنعت طیور در دنیا نسبت به افزایش بهره‌وری و ارتقای سطح کیفی محصولات تولیدی خود اقدام کند و با برخورداری از ۳۷ مزرعه مرغ مادر، سه کارخانه جوجه‌کشی، ۲۸۶ مزرعه مرغ گوشتی،  ۵ ‌کارخانه دان و سه کشتارگاه پیشرفته به همراه سیستم توزیع و پخش مویرگی، امکان ارائه محصولات در بهترین شرایط و کیفیت را به مصرف‌کنندگان فراهم می‌سازد. محصولات این شرکت با برندهای سمین و زیرک از طریق این شبکه توزیع به صورت روزانه و تازه در تهران و گیلان در سبد مصرف قرار می‌گیرد.

morgh madar (4) copy