طبق تعریف؛ سرمایه انسانی مجموع شایستگی‌‌‌ها، دانش، ویژگی‌‌‌های اجتماعی و شخصیتی شامل خلاقیت و تجسم در توانایی برای انجام کاری جهت تولید ارزش اقتصادی است. سرمایه انسانی دید اقتصادی جامعی از انسان فعال در اقتصاد است، در حالی که تلاشی برای کسب پیچیدگی بیولوژیکی، اجتماعی، روان‌شناسی و فرهنگی است به‌‌‌طوری که در اثرات متقابل اقتصادی یا صریح با هم تقابل دارند.

پیش‌ترها، گمان می‌‌‌شد که نظریه‌‌‌ها، زمینه‌‌‌ای را منعکس می‌کنند که در آن بخش ثانویه اقتصاد نسبت به بخش سوم قادر به تولید زمان در بیشتر کشورهاست و در آن منبع مثلثی، همگن و قابل تعویض به سادگی به عنوان نیروی کار یا کار یکی از سه عامل تولید است (دیگر موارد و ارزیابی‌‌‌های تبادل‌‌‌پذیر فرض پول و تجهیزات فیزیکی). فقط به عنوان اینکه زمین به عنوان سرمایه طبیعی شناخته می‌شود و در خود ارزیابی می‌شود و عوامل انسانی تولید از این تحلیل مکانیکی ساده برای سرمایه انسانی ناشی می‌شود. در تحلیل مالی فنی مدرن، اصطلاح رشد متعادل و هدف رشد مساوی  به قابلیت‌‌‌های انسانی و ارزیابی‌‌‌های فیزیکی اطلاق می‌شود که کالاها و خدمات و محصولات کشاورزی را تولید می‌کند.

اهمیت فهم سرمایه انسانی بخش کشاورزی، در ایجاد توسعه اقتصادی بلندمدت ملل را نمی‌توان نادیده گرفت. انتظار می‌رود که سیاست‌‌‌های اقتصاد کلان همه ملت‌‌‌ها به سمت توسعه انسانی و توسعه اقتصادی متمرکز ‌شود. سرمایه انسانی ستون فقرات توسعه انسانی و توسعه اقتصادی در هر ملت است.

واضح است سرمایه انسانی متفاوت از سرمایه ملموس پولی به علت خصوصیت فوق‌‌‌العاده سرمایه انسانی برای رشد انبوه حول دوره طولانی زمانی است. رشد سرمایه ملموس پولی به علت شوک‌‌‌های چرخه کسب و کار همیشه خطی نیست. در طی دوره موفقیت، سرمایه پولی در نرخ نسبتا بالاتری رشد می‌‌‌یابد، در حالی که طی دوره بحران اقتصادی و تنزل، کاهش سرعت سرمایه پولی وجود دارد. از طرفی دیگر، سرمایه انسانی به‌‌‌طور یکسانی افزایش نرخ رشد در یک دوره زمانی طولانی دارد، زیرا بنیان این سرمایه انسانی بر ورودی‌‌‌های آموزشی و سلامت نهاده شده است.

نسل فعلی با ورودی‌‌‌های موثر آموزش و سلامت به‌‌‌طور کیفی توسعه ‌یافته است. نسل آینده به وسیله تحقیق توسعه‌یافته‌‌‌تر در زمینه آموزش و سلامت متعهد‌شده توسط نسل فعلی دارای مزیت بیشتری است. علاوه بر این، ورودی‌‌‌های آموزشی و سلامت اثرات سودمندی را در نسل آینده ایجاد می‌کند و نسل آینده ناظر بر نسل فعلی است. افزون بر این، میزان تشکیل سرمایه انسانی در نسل آینده بیشتر از میزان تشکیل سرمایه انسانی در نسل فعلی است. این مورد رشد انباشته تشکیل سرمایه انسانی به وجود آمده توسط کیفیت ناظر نیروی انسانی در نسل موفق نسبت به نسل اسبق است.

پس از این نگاه کوتاه به مقوله بسیار مهم سرمایه انسانی اگر به بخش کشاورزی بازگردیم درمی‌یابیم درکنار حدود ۴میلیون نفر بهره‌بردار شایسته احترام که قریب به ۹۰میلیون نفر بر خوان پرمهر آنان نشسته‌‌‌اند، مهم‌ترین سرمایه بخش کشاورزی هستند که می‌توان با حضور کشاورزان جوان و ماهر این سرمایه را تقویت کرد.

ازدیگر سوی، سه سامانه دیگر نیز جمعی از بهترین فرزندان میهن را دربرگرفته‌‌‌اند که عبارتند ازمجموعه وزارت جهاد کشاورزی، بانک کشاورزی (که از بدو تاسیس درسال ۱۳۱۲ تاکنون برخوردار از بهترین کادر تخصصی فنی و مالی است) و سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی که پتانسیل مهم و توان بالقوه‌‌‌ای برای بهبود اوضاع پیچیده بخش کشاورزی دارند. سرمایه انسانی که می‌تواند طرح‌‌‌های تحول‌‌‌آمیز را با دانش اقتصاد و مهارت فنی و محاسباتی خود ایجاد و اداره کند، همین سرمایه انسانی متخصص است که باید بیش از پیش قدر دانسته شود.

سخن آخر اینکه بازیگران و نقش‌آفرینان و به عبارتی افسران امنیت غذایی کشور، مسوولیت بسیار مهم تامین و تحکیم پایه‌های امنیت غذایی را برعهده دارند که خود مولفه اصلی و بنیادین امنیت ملی در هر کشور به شمار می‌‌‌آید.