گردشگری دیپلماتیک، دیپلماسی گردشگری
پرستو فخاریان فواد شمس گردشگری را می‌توان یکی از بزرگ‌ترین و پررونق‌ترین صنایع مطرح در جهان کنونی دانست. بر مبنای پیش‌بینی‌های علمی انتظار می‌رود که در قرن 21 نیز این صنعت در برابر رقبای خود پیشتاز‌ شود و به رشد روز افزون خود ادامه دهد.
به علاوه باید به این نکته هم اشاره کرد که امروزه گردشگری تنها راه برای کسب درآمد اقتصادی نیست، بلکه تاثیرات عمیق سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را خصوصا در مقاصد گردشگری و کشور‌های گردشگرپذیر می‌گذارد. از این رو کشور‌هایی که به این صنعت اهمیت می‌دهند و سیاست‌های مقتضی و لازم را جهت گسترش آن اتخاذ می‌کنند، در بلندمدت تبدیل به یک قدرت اقتصادی و حتی سیاسی در سطح منطقه و جهان می‌شوند.
گردشگری نوعی صادرات نامرئی است که در شرایط فعلی اقتصادی کشور می‌تواند کمکی شایان برای معیشت مردم باشد. از سوی دیگر هزاران فرصت شغلی را ایجاد می‌کند که تبعات مثبت آن ابعاد وسیعی دارد. ایران با دارا بودن بیش از پانصد منطقه گردشگری و بیش از سیصد مسیر بکر، در میان کشور‌های منطقه دارای موقعیتی بی‌نظیر است. اینجا است که لزوم اتخاذ یک سیاست خارجی متناسب با این همه فرصت، بیش از پیش احساس می‌شود. اگر در کشور ما سیاست خارجی و رابطه بین‌المللی مناسبی وجود داشته باشد، می‌توان پذیرای میلیون‌ها گردشگر بود و از این مواهب بهره برد.
سیاست خارجی و روابط بین‌المللی یکی از تعیین‌کننده‌ترین گزاره‌های موفقیت در حوزه گردشگری برای هر کشوری به حساب می‌آید. یکی از موانع و مشکلاتی که در توسعه گردشگری ایران با آن مواجه هستیم، رابطه ما با کشور‌های خارجی است. برخی از کشور‌ها با وجود آنکه از نظر جاذبه‌های گردشگری، تاریخ و فرهنگ در جایگاه پایین‌تری نسبت به کشور ما قرار دارند، توانسته‌اند از طریق روابط بین‌المللی مناسب و سیاست خارجی فعال و جذب‌کننده، همچنین وضع قوانین تسهیل‌کننده ورود گردشگران خارجی، چندین برابر ایران از محل گردشگر و توریسم درآمد ارزی داشته باشند. این خود نشان‌دهنده آن است که یک سیاست خارجی فعال و متناسب چقدر می‌تواند مفید و کارگشا باشد. برای مثال، امارات متحده عربی یا ترکیه در مقام مقایسه با کشور ما به مراتب جاذبه‌های طبیعی و تاریخی کمتری دارند، اما اکنون توانسته‌اند قطب‌های گردشگری عمده در خاورمیانه شوند.
با این اوصاف به نظر می‌رسد که سیاست خارجی یکی از عمده‌ترین مسائلی است که به صورت مستقیم بر روند گردشگری و رشد و گسترش این صنعت پول ساز تاثیر دارد. شیوه‌های اعمال سیاست خارجی در مورد حضور گردشگران خارجی و گردشگری در ایران نشان داده است که اولویت‌های این صنعت در ایران، نه اقتصادی است و نه اجتماعی، بلکه اولویت اصلی برخی ملاحظات سیاسی است. مثلا حضور گردشگران خارجی از کشور‌های غربی و خصوصا آمریکا تحت تاثیر درگیری‌های سیاسی بین ما و غرب است. البته قطعا سیاست خارجی کشور بر مبنای حقوق مسلم و قانونی مردم ایران شکل می‌گیرد و بعضا زیاده‌خواهی‌های آمریکا و غرب است که موجب درگیری ما با آنان می‌شود. اما در دنیای کنونی که گردشگری می‌تواند یک فرصت باشد، بهتر است سیاست خارجی به صورتی تنظیم شود که حتی در دیپلماسی عمومی جهانی هم به نفع ما باشد. برای توسعه توریسم، باید گردشگران غربی و آمریکایی به راحتی و با رعایت قوانین کشور در ایران رفت و آمد
کنند تا با مردم و فرهنگ والای ما آشنا شوند و از این راه تبلیغات منفی رسانه‌های غربی علیه مردم ایران عملا خنثی شود.
اما یکی دیگر از مواردی که موجب برخی مشکلات در رشد و توسعه گردشگری شده، برخی قوانین دست و پا گیر موجود برای گردشگران است. متاسفانه برخلاف اکثر کشورهای جهان که برای تسهیل رفت و آمد و آسایش گردشگران خارجی قوانین حمایتی وضع می‌کنند، برخی قوانین موجود ایران خود مانعی برسرراه افزایش حضور گردشگر محسوب می‌شوند. شاید مشکل از آنجا نشأت می‌گیرد که اکثر سیاست گذاران کلان کشور ما و گاهی مردم عادی، به گردشگران نه به مثابه یک شهروند خارجی که برای ما سودآور است و به اقتصاد کشور کمک می‌کند، بلکه به مثابه بیگانگانی که درصددند به فرهنگ ایرانی آسیب وارد کنند، ‌می‌نگرند. باید کاری کرد که این نگاه عوض شود و به تبع آن قوانین هم متناسب‌تر شود. قطعا در این میان لازم است ارزش‌های دینی و ملی خودمان را هم در نظر بگیریم. اما آداب و سنن مردم ایران آنقدر منعطف و جذاب است که خود گردشگر داوطلبانه به آن تن خواهد داد و حتی شاید در راه بازگشت به کشورش سفیر فرهنگ ما نیز باشد. به علاوه یک بحث عمده، مشکل صدور ویزا برای گردشگران خارجی است. در حالی که اکثر کشورهای گردشگر پذیر به راحتی ویزا صادر می‌کنند، اما متاسفانه یکی از بزرگ‌ترین موانعی که باعث دلسردی توریست‌ها از سفر به ایران می‌شود، مشکلات دریافت ویزا است که پروسه بسیار سخت و زمانبری دارد.سیاست‌مداران ما نیز باید درنظر داشته باشند، همانطور که گردشگری نیازمند اتخاذ تصمیمات مناسب در حوزه سیاست خارجی است، این حوزه نیز می‌تواند به گردشگری به چشم راهی برای گسترش دیپلماسی بنگرد؛ چه اینکه حضور مردمانی از دیگر کشورها در ایران و آشنایی آنها با فرهنگ اصیل و مردمی ایران، می‌تواند آنها را به این واقف کند که تصویر رایج از ایران در جهان اشتباه است و واقعیت چیز دیگری است. بنابر سیاست اعتدالی که در پیش گرفته شده، گردشگری و سیاست خارجی می‌توانند گام به گام هم رشد کنند و کمک حال یکدیگر باشند، در شرایطی که دولت جدید، هم دستگاه دیپلماسی را در موقعیت نامطلوب تحویل گرفته و هم گردشگری را بیمار!