عاطفه نبوی- به گمانم اگر می‌شد همه مسافرانی را که در سال‌های اخیر با وسایل نقلیه عمومی در جاده‌های ایران به کام مرگ رفتند یکجا جمع کرد و آژانسی فرضی برایشان به راه انداخت، «آژانس مرگ» پررونق و پرجمعیتی می‌شد؛ تورهای فعالی به تمام کشور با خدمات ویژه از قبیل مرگ با خرابی جاده، اتوبوس فرسوده، لاستیک‌های صاف، رانندگان خسته و امدادی که دیر می‌رسد، همه و همه دست به دست هم می‌دهند تا حتی در صورت غیبت یکی از آنها تور با موفقیت به کار خود پایان دهد!
به تعبیر چاک. وای. گی در کتاب جهانگردی در چشم‌انداز جامع «سیستم حمل و نقل در قلب صنعت جهانگردی قرار دارد. این سیستم خط اتصالی بین مقصد، میهمان‌خانه، جاذبه‌ها و سایر مکان‌های توریستی است. کارآیی، راحت بودن، میزان سلامت و امنیت این سیستم، تعیین‌کننده نوع تجربه و کیفیتی است که از سفر به دست می‌آید.» در واقع بخش بزرگی از گردشگران کسانی هستند که قرار است با یکی از این وسایل نقلیه عمومی در این جاده‏ها به مکان مورد نظر رسیده و تعطیلات خوبی را بگذرانند. وعده سفری مطمئن و آرام با اتوبوس‌های لوکس در جاده‌های زیبا و با رانندگانی کارآزموده، از تبلیغات همیشگی تورها و پایانه‌های مسافربری است که به این واسطه افراد را قانع می‌کنند خودروهای شخصی را در پارکینگ‌ها بگذارند و به آنها اعتماد کنند. البته بخش بزرگی از تصادفات را خودروهای شخصی تشکیل می‌دهد؛ اما آمار به دست آمده از تصادفات اتوبوس‌ها هم هرچند غیردقیق اما بسیار معنی‌دار است.
یکی از اصلی‌ترین عوامل بازدارنده حضور گردشگران خارجی در ایران، مساله امنیت حمل و نقل است؛ چیزی که انگار تدابیر لازم برای آن اندیشیده نشده است. طبق گزارشی از ایران اکونومیست طی ۳۲ سال گذشته، بالغ بر ۸۰۰ هزار نفر از هموطنان ایرانی، طعمه خودروها و جاده‌ها شده‌اند و این ارقام وحشتناک به این معنا است که آمار تلفات جاده‌ای کشور، بیش از چهار برابر تعداد شهدا طی هشت سال جنگ تحمیلی ا‌ست. گزارش‌های رسیده از سرنگونی اتوبوس‌های راهیان نور گرفته تا تصادفات هر روزه که آخرین آن سه‌شنبه هفته گذشته اتفاق افتاد، جاده‌های ایران را غیرقابل اعتماد و هراس‌انگیز می‌کند. مرکز پژوهش‌های مجلس آماری در خرداد ماه سال ۹۲ ارائه داده و در آن آورده است: تصادفات از سال ۷۳ که ۳۲۵۰۵ فقره بوده به ۱۶۴۹۸۶ در سال ۸۵ افزایش یافت. یک‌سال بعد در سال ۸۶ این آمار به ۱۲۷۶۰۶ کاهش می‌یابد؛ اما مجددا در سال ۸۷ و ۸۸ روند افزایشی به خود می‌گیرد.
تعطیلات نوروز مهم‌ترین و طولانی‌ترین تعطیلات کشور ما است و به اصطلاح فصل پیک سفر به حساب می‌آید این روزها یعنی از ۲۷ اسفند تا ۱۲ فروردین هم پرخطرترین ایام برای سفرند. یافتن آمار دقیقی از کشته‌ها و زخمی‌های تصادفات جاده‌ای در این روزها تقریبا ناممکن می‌نماید.
اما آنچه از پی می‌آید فقط تلاشی است برای یافتن اعداد و ارقامی دقیق و مستندکه البته به دلیل عدم وجود آمار دقیق، تلاش چندان موفقی نیست: تلفات ناشی از حوادث رانندگی در حمل و نقل برون شهری و درون شهری طی سال‌های ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۰ نشان می‌دهد، تعداد کشته‌شدگان در حوادث رانندگی برون شهری در سال ۱۳۸۳ معادل ۱۵۹۱۴ نفر یا ۶۱ درصد کل کشته‌ها در حوادث رانندگی در سطح کشور، به ۱۷۴۷۰ نفر در سال ۱۳۸۵ رسیده است. این رقم همچنین در سال ۱۳۹۰ نیز صدق می‌کند و بیش از ۶۰ درصد کشته‌های حوادث رانندگی مربوط به حوادث جاده‌ای بوده است. (به نقل از خبر آنلاین)
به گزارش ایسنا جانشین فرمانده نیروی انتظامی از وقوع ۵۳۷ فقره تصادفات منجر به فوت از ۲۴ اسفند ماه ۹۱ تا ۱۲ فروردین ۹۲ در جاده‌های کشور می‌دهد و اضافه می‌کند: تخطی از سرعت مطمئنه دلیل اصلی این تصادفات بود که منجر به فوت ۷۰ نفر شد.
معاون پزشکی سازمان پزشکی قانونی ایران نیز متوسط تعداد کشته‌شدگان در ایام نوروز سال ۸۹ را نزدیک به هفتاد نفر در روز اعلام و عنوان کرد: در تعطیلات نوروزی سال ۸۹ یک هزار و ۳۹۱ نفر جان خود را در تصادفات جاده‌ای از دست دادند. همین سازمان درباره آمار تلفات در بهار و تابستان سال ۹۱ نیز اعلام کرده بود،۱۰ هزار و ۶۰۹ نفر در حوادث رانندگی کشته شدند که ۱/۷۸ درصد آنان مرد و ۹/۲۱ درصد زن بودند.
از سوی دیگر در چند سال اخیر در کشورمان کاروان‌های راهیان نور، آمار غم‌انگیزی از کشته شدگان و زخمی‌ها بر جای گذاشته‌اند. مثلا ۲۵ اسفند سال ۱۳۸۶ اتوبوس حامل گروهی از دانشجویان دانشگاه علمی-کاربردی خیام مشهد با یک تانکر حامل سوخت در محور اندیمشک به خرم آباد برخورد کرد و آتش گرفت و ۲۲ سرنشین این اتوبوس در میان شعله‌های آتش جان دادند و هفت نفر دیگر نیز زخمی شدند. ۶ فروردین ۸۷ نیز بر اثر تصادف یک دستگاه اتوبوس کاروان راهیان نور در محور ایذه حدود ۲۷ تن دیگر از زائران مناطق جنگی جان خود را از دست دادند و ۱۳ نفر نیز مجروح شدند.
به گزارش «ایسنا» و دیگر خبرگزاری‌های معتبر کشور، ۳ فروردین ۸۸ به دلیل نامعلوم، دانش آموزان مدرسه دخترانه‌ای در محمودآباد که راهی اردوی راهیان نور بودند دچار سانحه شدند و از آنان ۹ کشته و ۲۴ زخمی برجای ماند. اول فروردین ۹۰ نیز در ۵۰ کیلومتری شهرستان جیرفت اتوبوس حامل راهیان نور به علت سرعت زیاد راننده دچار حادثه شدند که منجر به کشته شدن ۱۰ نفر و جراحت ۱۵ نفر دیگر شد. همین‌طور ۱۵ بهمن ۹۰، کاروانی که از خراسان رضوی راهی مناطق جنگی بود، ۳ کشته و ۱۳ زخمی برجای گذاشت. در گزارش دیگری از «ایسنا» و «مهر» در سال۹۱ نیز دراثر واژگونی اتوبوسی درمحور ارتباطی دهدز، لردگان و جان باختن ۲۶ نفر از دانش آموزان و فرهنگیان، دبیرستان پاسداران عفت بروجن رنگ ماتم و سیاهی به خود گرفت. در همین ماه بود که اتوبوس حامل دانشجویان دختر دانشگاه ملایر در محدوده پاسگاه حسن‌آباد به دلایل نامعلومی از جاده منحرف و واژگون شد. در این حادثه ۲۵ نفر از ۴۰ دانشجوی حاضر در اتوبوس مجروح شدند که به بیمارستان منتقل شدند.
آذر 91 نیز بازتاب گزارش داد یک دستگاه اتوبوس حامل دانش‌آموزان دختر راهیان نور شهرستان سبزوار در کمربندی شاهرود واژگون شد که دو تن از مسافران در دم جان باختند و 15 تن دیگر زخمی شدند.
بسیار است آمارهایی از این دست که تنها روی کاغذ دیده می‌شوند و اقدام جدی برای کاهش آنها صورت نمی‌گیرد. آنچه مسلم است، نمی‌توان عامل خطای انسانی را بنا به طبیعت آن کاملا حذف کرد؛ اما می‌توان با بالا بردن استانداردهای محیطی، اثر آن‌را کنترل یا کم کرد. در این بین کسی در نظر نمی‌گیرد که چنین اتفاقاتی چه ضربه‌های جبران ناپذیری بر بدنه گردشگری و توسعه آن در کشور می‌زند. همان‌طور که اشاره شد، امنیت حمل و نقل از عوامل مهمی است که بر گردشگری و حضور گردشگران داخلی و خارجی اثر می‌گذارد.
حالا این داستانی تکراری است که هر بار با اتفاق جدیدی به ما یادآوری می‌شود و تا چند صباحی نیز به دنبال مقصر و خاطی می‌گردیم. اما داغ آن هر بار تازه است، مجموعه‌ای از افراد را درگیر می‌کند، عزیزانشان را می‌ستاند و اعتمادشان را از سیستم حمل‌ونقل سلب می‌کند و این‌چنین بازیابی این رفته‌ها ناممکن می‌نماید.
*از شعر آیه‌های زمینی فروغ فرخزاد