بستر مناسب گردشگری برای سرمایه‌گذاران

گروه گردشگری- پرستو فخاریان: «بخش خصوصی باید خلاقیت بیشتری به خرج دهد و سعی کند وابسته به کارآمد بودن یا نبودن بخش دولتی نباشد» آرش نورآقایی این را به خبرنگار «دنیای اقتصاد» می‌گوید و اضافه می‌کند: بخش خصوصی ما هنوز نتوانسته پیشرو‌تر از بخش دولتی باشد. این عضو هیات موسس و هیات مدیره «انجمن صنفی کارگری راهنمایان گردشگری استان تهران» حالا سال‌ها است که راهنمای تورهای فرهنگی و طبیعت‌گردی است. او سفرهای زیادی به خارج از کشور داشته و تا توانسته ایران را نیز گشته است. عضویت در هیات مدیره «کانون سراسری انجمن‌های صنفی راهنمایان گردشگری»، مدرس راهنمایان گردشگری در موسسات گردشگری استان‎های تهران و خوزستان، مدیر مرکز پژوهش‌های هفته‌نامه «تعطیلات نو» و مشاور تورهای ورودی در شرکت ایرانگردی مارکوپولو نیز از دیگر سوابق او است. با آرش نورآقایی به گفت‌وگو نشستیم تا ارزیابی او را از حال و آینده گردشگری بدانیم. *** آقای نورآقایی، با توجه به ظرفیت‌های کشورمان وضعیت عمومی تورهای ورودی به ایران چگونه است؟ من آمار رسمی و دقیقی در این خصوص ندارم. در واقع کلا یا آمار دقیقی وجود ندارد یا با تناقض همراه است. من از جایگاه یک راهنمای تور متوجه شده‌ام که وضعیت تورهای ورودی در شرایط خوبی قرار دارد. طی صحبتی که من دو، سه روز گذشته با مسوول یکی از اقامتگاه‌ها داشتم، ایشان نیز اذعان داشت که از شهریورماه تاکنون شرایط به گونه‌ای بوده که در قیاس با همین زمان در هفت سال گذشته، تقریبا بی‌سابقه است. همین‌طور دوستان راهنمای ما در اماکن دیدنی مختلف، میزان گردشگران را به شکل مناسبی برآورد می‌کنند. همه اینها در حالی است که اغلب انتظار می‌رود فصل شلوغ (high season) گردشگری از اواخر مهرماه آغاز شود و حالا این اتفاق از اواخر شهریور‌ماه افتاده است. حتی در مواردی از برخی دفاتر مسافرتی گزارش داده‌اند که از برخی تورها با تعداد بالا برای سال آینده نیز رزرو‌هایی صورت گرفته است. این موضوع قطعا خوشحال‌کننده است، اما نگرانی‌هایی نیز برای ما به همراه می‌آورد؛ باید به این نکته توجه کنیم که به خاطر کمبود امکانات نمی‌توانیم در شمار بالا پذیرش گردشگر را در دستور کار داشته باشیم. بنابراین این خبر خوبی است برای سرمایه‌گذارانی که می‌خواهند به حوزه توریسم وارد شوند؛ آنها می‌توانند بسترهای اقامتی و زیرساختی برای گردشگری فراهم کنند. از نظر شما این افزایش تعداد گردشگران ناشی از تغییر در کدام متغیر است؟ بسیاری از تحلیلگران تمایل دارند که این تغییر را به تغییر دولت نسبت دهند. به هرروی عوض شدن رویکرد دولت در این امر بی‌اثر نیست، اما باید توجه داشت که هنوز دیپلماسی ایران در ابعاد وسیع خودنمایی نکرده است و نتوانسته به طور کامل آن حس بی‌اعتمادی جهانی نسبت به کشور را از بین ببرد. درواقع اکنون ما تازه این نهال را کاشته‌ایم و زمان می‌برد که میوه‌اش را برداشت کنیم. شاید بیش از آنکه خود دولت الان نقشی در این خصوص داشته باشد، نوید روی کار آمدن دولت جدید و پایان شدن دولت قبلی موجب علاقه‌مند شدن افراد به سفر به ایران شده است. از سوی دیگر کشورهای معدودی در دنیا وجود دارد که همه آنها هم هدف گردشگری قرار نمی‌گیرد. افرادی که با تور سفر می‌کنند، پس از سفر به مقاصدی معین به مقاصد جدید روی می‌آورند. باید بپذیریم که ایران یک مقصد مهم نبوده ولی حالا به ایران نیز فکر می‌کنند. مردم دنیا اندکی بیشتر متوجه این امر شده‌اند که تبلیغات رسانه‌ها، همیشه هم درست نبوده و غیرواقعی است. به نوعی انگار رسانه‌ها قدرت کاریزمای خود را از دست داده‌اند. این موضوع را از برخوردی که در سفرها و تعامل با مردم سایر کشورها داشته‌ام می‌گویم؛ آنها اغلب به طور کامل تحت تاثیر رسانه‌ها قرار نمی‌گیرند و با تحقیق و تجربه خود به نتیجه‌گیری می‌پردازند. در تحقیق میدانی که با دوستان دانشجو داشته‌ایم، قریب به اتفاق همه کسانی که اخیرا به ایران وارد شده‌اند براساس توصیه دیگران، کشور ما را برای سفر برگزیده‌اند. حالا تصور کنید یک گردشگر وارد شده به ایران، ممکن است به ده نفر دیگر توصیه کند که به کشور ایران بیاید و این موضوع به صورت تصاعدی بالا خواهد رفت. بنابراین ۱۰۰ گردشگر به صورت بالقوه می‌توانند هزار نفر دیگر را به سفر به ایران تشویق کنند. علاوه بر توریست‌هایی که به صورت گروهی به کشور وارد می‌شوند، تعدادی از گردشگران وجود دارند که به صورت انفرادی و به اصطلاح توریست‌های کوله‌پشتی (back packing) به اینجا می‌آیند و روند حضور این قسم از توریست‌ها رو به فزونی است. حضور این افراد در کشور بیش از حضور تورهای گروهی، نشان از وجود امنیت نسبی در ایران است و همین موضوع می‌تواند تبلیغ مثبتی برای ما باشد. همین بحث توصیه است که دارد اثرگذاری‌اش را نشان می‌دهد. بنابراین باید سعی کنیم این روند ادامه پیدا کند. با این اوصاف آژانس‌های مسافرتی ایران در موقعیت خوبی قرار دارند. حالا اگر بخواهید این افزایش نسبی را با دوره ۴ساله قبلی مقایسه کنید، به چه نکاتی اشاره خواهید کرد؟ همانطور که اشاره کردم، چون آمار دقیقی وجود ندارد من صرفا می‌توانم بگویم وضعیت بهتر شده اما به آمار خاصی نمی‌توانم استناد کنم. وقتی می‌توانیم در این خصوص اظهار نظر کنیم که بدانیم هر کدام از توریست‌های ورودی چند ساله بوده و هستند؟ از چه کشورهایی به ایران می‌آیند؟ طول مدت اقامتشان چقدر بوده؟ چقدر خرج می‌کردند یا خرج می‌کنند؟ ما ابتدا باید به سوالات اصلی و اساسی‌تر بپردازیم. اینها سوالاتی هستند که ما باید به آنها پاسخ دهیم، نه اینکه تنها به کمیت توجه کنیم. باید کیفیت را درنظر گرفت. دانستن این نکته که گردشگران ما بیشتر در چه حوزه‌هایی به ایران می‌آیند و چه فعالیت‌هایی دارند، می‌تواند ما را به این نکته رهنمون کند که چه نوع هتل‌هایی بسازیم یا چه خدماتی ارائه دهیم. در این صورت، این تنها بازخورد گرفتن از توریست است و به عنوان واکنش برشمرده می‌شود؛ حال آنکه ما باید در این فکر باشیم که چه کنشی به صورت فعال از خود بروز دهیم و چه هدف‌گذاری‌هایی داشته باشیم. در حقیقت ما باید تعیین کنیم که چه میزان توریست به کشور وارد شود؟ با چه کیفیتی این اتفاق صورت گیرد؟ از چه کشوری بیاید؟ چه فعالیت‌هایی در ایران داشته باشد؟ ضعف ما در این خصوص هم به این موضوع بازمی‌گردد که به برندسازی ملی اهتمامی نداشته‌ایم و برندهای جزئی را نیز نساخته‌ایم. مرجعی که این آمارها را باید اعلام کند کیست؟ متولی اصلی بی‌شک سازمان میراث فرهنگی است. پس بخش دولتی به جز ارائه آمار دقیق، چه جایگاه دیگری در روند توسعه پایدار می‌تواند داشته باشد؟ پیش از هر چیزی سازمان میراث فرهنگی باید برنامه‌ریزی دقیق کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت داشته باشد. به علاوه باید همواره توسعه پایدار را مدنظر داشته باشیم که ورود توریست‌های خارجی به برهم خوردن برخی عادات مردم عادی نینجامد. همین طور باید مطابق با ایدئولوژی خود به این موضوع بپردازیم. کشور ما از لحاظ فرهنگی و زیست‌محیطی درصد آسیب‌پذیری بالایی دارد و باید این نکات را هم درنظر گرفت. اینکه ما همه جا غلو می‌کنیم که جزو ۱۰کشور برتر از لحاظ جاذبه‌های گردشگری هستیم، نشان می‌دهد که شناخت و جهان‌بینی درست و دقیقی در این حوزه نداریم؛ چراکه این موضوع واقعا معلوم نیست از چه مرجعی اعلام شده است. از این رو باید دقت بیشتری به خرج دهیم. باید به یک شناخت صحیح دست پیدا کنیم؛ چنین شناختی در اختیار کارشناسان امر است، اما تاکنون این افراد فرصت بازگو کردن اطلاعات و تجارب خود را نداشته‌اند تا بخش دولتی بتواند با استفاده از آن موقعیت گردشگری را ارتقا دهد. بنابراین باید از لحاظ فرهنگی نیز خود را برای پذیرش تعداد بالای گردشگر آماده کنیم. ما برای رانندگان تاکسی، فروشندگان صنایع دستی و امثال اینها که با توریست برخورد مستقیم دارند، برنامه‌ریزی فرهنگی نداشته‌ایم. این افراد و دیگر فعالان اقتصادی و گردشگری باید بدانند که اصل بر پایداری توسعه است. به همین خاطر باید با رفتار خود گردشگران را به سفر چندباره به کشور ترغیب کنیم و بگذاریم خاطره خوشی در ذهن آنها باقی بماند. در حال حاضر جاذبه مهمی که از ایران در ذهن مخاطبان توریسم نقش بسته، رفتار دوستانه مردم با گردشگران است، اما با توجه به تجارب من اگر ما آن‌طور که شایسته است روی فرهنگ مردم کار و آنها را با لزوم گردشگری پایدار و توسعه اقتصادی متعاقب آن آشنا نکنیم، به زودی این دیدگاه زایل خواهد شد. این نگرانی در من وجود دارد که ما نتوانیم رفتار مناسبی داشته باشیم. برای بخش خصوصی چه جایگاهی قائل هستید؟ من معتقدم بخش خصوصی ما فارغ از خلاقیت است؛ یعنی نقد من به بخش خصوصی از این زاویه مطرح می‌شود. دوستان ما در این بخش بیشتر در این فکر هستند که دولت چه می‌تواند برای آنها انجام دهد. گویی برخی در بخش خصوصی ۹۹درصد شانس موفقیت خود را منوط به روی کار آمدن یک دولت خوب می‌دانند و همه مشکلات خود را از چشم سیستم دولتی نامناسب می‌بینند. درواقع نقش خود را تقریبا نادیده می‌گیرند، فعالیت‌هایشان را مبتنی بر ابتکارات خود نمی‌بینند و اعتماد به نفس لازم را برای اینکه هم در شرایط بسامان و هم در شرایط نابسامان بتوانند موفقیت خود را حفظ کنند ندارند. اما به نظر می‌رسد این نوعی فرافکنی است که باید رفع شود و در این خصوص هم باید آموزش ببیند؛ زیرا بخش خصوصی ما نیز نسبت به بخش دولتی پیشروتر عمل نمی‌کند.