کمبود خلاقیت و نوآوری آفت تولید محصولات دستی

تولید محصولات دستی به یک شیوه، استفاده از مواد خام بدون تغییر نسبت به گذشته، انتقال نسل به نسل هنرهای سنتی در مناطق مختلف و مواردی دیگر از این قبیل باعث یک نوع ایستایی بر فضای تولید صنایع دستی شده در حالی که محیط واقعی و عینی به شدت در حال تحول و دگرگون شدن است. امروز شکل صنعتی اقتصاد صنایع دستی در جهان مطرح شده است. کشورهای فعال در این زمینه نه تنها برای محصولات تولیدی خود قابلیت‌های کارکردی جدیدی تعریف کرده‌اند، بلکه با استفاده از روش کایزن (بهبود مستمر) به دنبال کاهش قیمت تمام شده هستند.

موضوع در کشور ما شامل دو بعد است: در یک طرف مدیران، تصمیم‌گیران و مسوولان صنایع دستی (اغلب دولتی) باید به سرعت سیستم‌های نوین بازاریابی را تشکیل و زمینه‌های لازم را برای اقتصادی کردن صنایع دستی فراهم آورند؛ در غیر این صورت نه تنها در رقابت برای به دست آوردن سهم از بازار جهانی سهمی نخواهیم داشت بلکه محتمل است نتوانیم بازار داخلی خود را از هجوم وسایل دست‌ساز سایر ملت‌ها محفوظ نگاه داریم. از طرف دیگر بر تولیدکنندگان و دارندگان کارگاه‌های تولیدی فرض است که با استفاده از خلاقیت و نوآوری و نیز یادگیری مهارت‌های نوین، بسترهای لازم را برای رقابت‌پذیر کردن محصولات خود هم از لحاظ کیفیت و هم از نظر قیمت فراهم آورند. در ادامه به صورت گذرا به مبانی خلاقیت و نوآوری به عنوان نیازی اساسی برای شرایط کنونی صنایع دستی پرداخته می‌شود.

روش‌های حل مشکل

برای رفع کردن مسائل در موضوعی خاص، دو روش حل مشکل وجود دارد:

- حل عقلایی مشکل

- حل خلاقانه مشکل

مدیران اثربخش قادر به حل مشکل به صورت عقلایی و خلاقانه هستند، به‌رغم آنکه مهارت‌های متفاوتی برای هر نوع از این مشکل‌ها مورد نیاز است.

حل عقلایی مشکل: عبارت از نوعی حل مشکل است که مدیران هر روز به طور مستمر در بسیاری از موارد به کار می‌گیرند. حل خلاقانه مشکل کمتر رخ می‌دهد، زیرا توانایی حل خلاقانه مشکل، حرفه‌های موفق را از ناموفق و مدیران کامیاب را از مدیران سرگردان جدا می‌کند و می‌تواند اثر شگرفی بر کارآیی صنعت یا سازمان داشته باشد.

حل خلاقانه مشکل: در حل مشکلات به طور خلاق، دو کار عمده برای تراوش یک ذهنیت خلاق باید صورت گیرد:

-بهبود بخشیدن به تعریف مشکل: یعنی مشکلاتی که غالبا در هاله‌ای از ابهام بوده و افراد شناخت دقیقی نسبت به خود ساختار مشکل و پیچیدگی‌های فنی آن ندارند تشریح شده تا افراد با داشتن یک آشنایی دقیق و بینش روشن، افکار نو و بکر خود را مطرح سازند.

-بهبود بخشیدن در ایجاد راه‌حل‌های دیگر: منظور از این بحث، ایجاد زمینه مناسب در استفاده از راه‌حل‌های گوناگون، جدا از راه‌حل‌های مرسوم است که این کار اساس خلاقیت و نوآوری است. کلیشه‌ای عمل کردن، یکی از موانع خلاقیت است.

مراحل خلاقیت

-کسب دیدگاه و نگرش موافق نسبت به فکرهای نوین (ترک ترس و وحشت از شکست و انتقاد)

-داشتن حساسیت نسبت به موضوع، جمع‌آوری اطلاعات در رابطه با موضوع و کسب دانش.

-آمادگی برای خلاقیت از طریق کسب مواد خام.

-انتظام بخشیدن به کارها برای رسیدن به هدف.

-رفع موانع خلاقیت در شناسایی و رسیدن به هدف.

-سلامت فکر، جمع‌آوری ایده‌های مختلف و اطلاعات در یک‌جا، در این مرحله باید پس از اتمام تراوش افکار نوین به ارزیابی پرداخت.

-فعالیت ضمیر ناخودآگاه، این مرحله را مرحله «خواب یا تامل روی مساله» نیز می‌گویند. یعنی در این مرحله چون ایده‌های جدید را جمع‌آوری کرده‌ایم می‌خواهیم از آنها فکر جدید بسازیم نباید به ذهن فشار آوریم، بلکه باید روی موضوع تمرکز یابیم.

پرورش نوآوری

نوآوری یعنی فعلیت بخشیدن به خلاقیت (فکر و ایده). نتیجه ناشی از خلاقیت، زمانی موثر خواهد بود که از آن استفاده شود و در قالب‌های عینی قابل اندازه‌گیری و سنجش باشد.

۱. نبود فرهنگی که از نوآوری حمایت کند.

۲. احساس مالکیت نکردن.

۳. فقدان یک فرآیند گسترده و فراگیر جهت نوآوری.

۴. تخصیص ندادن منافع کافی برای این فرآیند.

۵. عدم ارتباط بین پروژه‌ها و طرح‌ها با استراتژی.

۶. صرف نکردن زمان و انرژی کافی برای رفع ابهامات سازمانی.

۷. ایجاد نکردن تنوع در فرآیندها.

۸. توسعه ندادن ابزارها و سنجش‌های اندازه‌گیری پیشرفت.

۹. عدم وجود مربیان و مدیران توانا در تیم‌های نوآوری.

۱۰. فقدان یک سیستم ایده‌پرداز مدیریتی.

برای توسعه روحیه‌ای خلاق و استفاده از مزایای نوآوری لازم است اثر موانع نوآوری رفع شود یا به حداقل کاهش یابد.

منبع: مدیریت بازاریابی صنایع دستی و هنرهای سنتی/ دفتر پژوهش‌های فرهنگی