تعیین ارزش اقتصادی کالاهای غیر بازاری، کالاهایی که در بازار خرید و فروش نمی‌شوند و عرضه و تقاضای بازاری ندارند و شامل کالاهای فرهنگی، میراثی و تاریخی نیز می‌شود، از چند جهت دارای اهمیت است؛ نخست اینکه، این ارزش‌گذاری نشان می‌دهد حداقل ارزش این مکان‌ها چقدر است. لفظ «حداقل» به این معنا است که نمی‌توان تمامی ارزش‌های تاریخی و میراثی را به‌صورت ارزش ریالی بیان کرد و ارزش محاسبه شده، حداقل ارزش است.

دوم اینکه، ارزش‌گذاری حاکی از آن است که هزینه‌های دولت‌ها برای نگهداری این آثار، فاقد تاثیرات بازخوردی در اقتصاد جامعه نیست. حضور دولت‌ها در این‌گونه مراکز، زمینه‌های گسترش صنعت گردشگری را فراهم می‌آورد و درآمدهایی به‌صورت مستقیم نصیب دولت و به‌صورت غیرمستقیم عاید فعالان بخش خصوصی می‌شود. سوم اینکه، ‌ارزش‌گذاری زمینه‌ساز مشارکت بخش خصوصی در کمک به دولت برای حفظ آثار تاریخی و ایجاد درآمد بیشتر است. اگرچه بنا به دلایل قانونی، فروش این آثار به بخش خصوصی امکان‌پذیر نیست، با واگذاری حق استفاده از آن می‌توان ضمن ایجاد درآمد، به حفظ این آثار یاری رساند. تعیین ارزش اقتصادی به دولت و بخش خصوصی کمک می‌کند که به یک قیمت قرارداد حق واگذاری (خصوصی‌سازی) دست یابند. چهارم اینکه، دولت‌ها برای محاسبه تولید ناخالص ملی، به این نوع ارزش‌گذاری نیازمندند.

مراحل ارزش‌گذاری

برای ارزش‌گذاری اقتصادی آثار تاریخی و فرهنگی، ابتدا لازم است چارچوب نظری ارزش‌گذاری تبیین شود. بنابراین، تدوین مبانی نظری نخستین گام علمی در ارزش‌گذاری اقتصادی میراث تاریخی و فرهنگی است. اشخاص نیازها، خواسته‌ها و آرزوهایی دارند که تامین آنها برایشان مطلوب است. ترجیحات افراد برای کالاها و خدمات مطلوبیت‌هایی ایجاد می‌کند که ناشی از مصرف آنهاست. کالای عرضه شده مناسب، بر رفاه و آسایش انسان تاثیری مثبت دارد (مانند بازدید از آثار تاریخی و محیط‌زیست) بنابراین دارای ارزش اقتصادی است.

به‌طور کلی، برای تعیین ارزش اقتصادی کالاهای غیربازاری (خوب و بد) دو روش وجود دارد؛ روش اول، روش ترجیحات آشکار شده است که این روش براساس بازارهای متعارف تعریف می‌شود. در روش ترجیحات آشکار شده، مانند روش هزینه مسافرت، از کالاهای خصوصی جایگزین که دارای ارزش بازاری هستند استفاده می‌شود؛ مثلا مخارج اقامت در هتل، مخارج بنزین، مخارج تهیه بلیت سفر و سایر مخارج مسافرت برای بازدید از مکانی تاریخی، به‌عنوان ارزش اقتصادی آن مکان تلقی می‌شود. اشکال اساسی این روش آن است که نمی‌تواند ارزش را از دیدگاه کسانی نشان دهد که تاکنون به این مکان سفر نکرده‌اند، ولی در آینده چنین قصدی دارند. همچنین دیدگاه کسانی را که قصد سفر ندارند، ولی حفظ چنین مکانی برایشان مهم است و برای این منظور حاضر به پرداخت هزینه هستند، در نظر نمی‌گیرد. روش ترجیحات بیان شده، مانند روش ارزش‌گذاری مشروط، رتبه‌بندی مشروط، تجارب انتخاب، نرخ‌گذاری مشروط و مقایسه موازی، براساس ارزشی محاسبه می‌شود که افراد بیان می‌کنند. در این روش‌ها میزان تمایل به پرداخت یا میزان تمایل به دریافت را از افراد می‌پرسند و مبنای محاسبه قرار می‌دهند. این روش‌ها هر دو مبتنی بر تابع مطلوبیت است که تابع تقاضای مصرف‌کننده از آن استخراج و با توجه به سطح زیر منحنی تقاضا، ارزش اقتصادی تعیین می‌شود. به عبارت دیگر، روش‌های ترجیحات بیان شده را براساس بازارهای فرضی تعریف می‌کنند. در اینجا سه روش از میان روش‌های گفته شده را تشریح می‌کنیم.

روش ارزش‌گذاری مشروط: روش ارزش‌گذاری مشروط از روش‌های اساسی ارزش‌گذاری کالاهای غیربازاری محیطی است که بر پایه بازارهای فرضی و ترجیحات بیان شده استوار است. دیویس نخستین اقتصاددانی بود که برای ارزش‌گذاری ویژگی‌های غیربازاری از روش پیمایشی استفاده کرد. روش ارزش‌گذاری مشروط برای تعیین ارزش کالاها و دارایی‌ها نیازمند مراجعه به افراد است. این اطلاعات از طریق مصاحبه یا پرسش‌نامه به دست می‌آید و پرسش اساسی آن است که افراد برای حفظ این آثار چقدر حاضر به پرداخت هستند؟ همچنین ممکن است سوال شود که آنان برای نادیده گرفتن خدمات اثری تاریخی، حاضر به دریافت چه مبلغی هستند؟

روش هزینه مسافرت : روش هزینه مسافرت به منزله روشی در رهیافت ترجیحات آشکارشده را نخستین بار هوتلینگ در سال ۱۹۳۱ پیشنهاد کرد. بازدیدکنندگان و مصرف‌کنندگان مکان‌های تفریحی خارج از شهر، چشم‌اندازهای طبیعی و غیره معمولا برای مسافرت متحمل هزینه‌هایی بر حسب پول و زمان می‌شوند. آگاهی از این هزینه‌ها در ارزیابی و ارزش‌گذاری مکان‌های تاریخی- که گردشگر از آنها بازدید می‌کند- به ما یاری می‌رساند.

روش الگوسازی انتخاب: الگوسازی انتخاب از روش‌های ترجیحات بیان شده است که برای ارزش‌گذاری کالاهای غیربازاری به کار می‌رود. الگوسازی انتخاب به چهار روش آزمون‌های انتخاب، رتبه‌بندی مشروط، نرخ‌گذاری مشروط و مقایسه‌های موازی تقسیم می‌شود. این تکنیک‌ها با عنوان تحلیل پیوندهای رسمی نیز شناخته می‌شوند. روش الگوسازی انتخاب را می‌توان برای تخمین ارزش‌های ملموس و غیرملموس به کار برد. این روش براساس این ایده طراحی شده است که هر کالایی را می‌توان به وسیله جذابیت‌ها یا ویژگی‌های معین و مقادیر آنها تشریح کرد. روش الگوسازی انتخاب پاسخگوی چهار پرسش اساسی است:

۱- کدام جذابیت‌ها ارزش بالاتری برای افراد دارند؟

۲- رتبه‌بندی این جذابیت‌ها چگونه است؟

۳- ارزش تغییر دو یا چند جذابیت در یک زمان به چه میزان است؟

۴- کل ارزش اقتصادی یک منبع یا یک کالا چقدر است؟

دکتر نعمت فلیحی/ دکترهادی محمدی/ رقیه نصیری