هند با یک سیاست اصولی اعلام‌شده مبنی بر خودمختاری استراتژیک، گفت‌وگو، دیپلماسی و صلح نه تنها به‌عنوان صدای «جنوب جهانی»، بلکه به‌عنوان صدای عقلم سلیم در گفتمان بین‌المللی ظاهر شد. ازاین‌رو هنگامی که در اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای در سمرقند، نخست وزیر نارندرا مودی به پوتین، رئیس‌جمهور روسیه گفت که «دوران جنگ به پایان رسیده است»، تمام طرف‌ها با این موضع ارتباط برقرار کردند. هند همه چالش‌ها از جمله «روابط غیرعادی با چین به‌دلیل حوادث مرزی «گالوان» و «تاوانگ» را پشت سر گذاشت و ریاست خود بر سازمان همکاری شانگهای را با موفقیت به پایان رساند و در حال انجام همین کار برای نشست سران گروه۲۰ در سپتامبر است. هند تحت سخت‌ترین شرایط و با وجود گسل‌های شدید بین قدرت‌های بزرگ، عملکردی استثنایی را به نمایش گذاشت.

اگرچه بیست‌وسومین اجلاس سران به ریاست هند به‌صورت مجازی در ماه ژوئیه برگزار شد، اما قبل از آن تعداد زیادی جلسات سلسله‌مراتبی مختلف از جمله جلسه وزرای خارجه در گوا برگزار شد که وزیر خارجه پاکستان یک‌بار دیگر از میزبانی هند سوءاستفاده کرد. وزرای دفاع سابق و تعداد زیادی از مقامات، بازخورد مربوطه را برای «اعلامیه دهلی نو» ارائه کردند و در عین حال همکاری درون منطقه‌ای و اهداف امنیتی و مقابله با تروریسم را تقویت کردند. مبارزه با تروریسم یکی از دلایل اصلی موجودیت و موضوعیت سازمان همکاری شانگهای بوده است. درحالی‌که همکاری تحت ساختار منطقه‌ای ضد تروریسم (RATS) ادامه دارد، استانداردهای دوگانه و ریاکاری در برخورد با آن توسط برخی از کشورهای عضو مانند پاکستان تحت حمایت چین، اعتبار و صداقت در هدف آن را تضعیف کرده است. نخست‌وزیر مودی در سخنان افتتاحیه خود تکرار کرد که تروریسم به تهدیدی بزرگ برای صلح منطقه‌ای و جهانی تبدیل شده است. مقابله با این چالش نیازمند اقدام قاطع است. ما باید در مبارزه با تروریسم، صرف نظر از شکل و مظهر آن، متحد شویم. برخی کشورها از تروریسم فرامرزی به‌عنوان ابزار سیاست‌های خود استفاده می‌کنند و به تروریست‌ها پناه می‌دهند. سازمان همکاری شانگهای نباید در انتقاد از چنین کشورهایی تردید کند. اینکه آیا بقیه همراه خواهند شد را باید دید!

در دوره ریاست هند، یک سازمان همکاری شانگهای امن (SECURE) به شعار اصلی تبدیل شد که سرنام تشکیل‌شده از عبارت‌های «امنیت، توسعه اقتصادی، اتصال، وحدت، احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی و حفاظت از محیط زیست» به زبان انگلیسی است. این همان چیزی است که هند بر آن ثابت قدم ماند. به همین ترتیب، هند همچنین پنج ستون جدید همکاری را ایجاد کرد که شامل شرکت‌های نوپا و نوآوری، طب سنتی، توانمندسازی جوانان، فراگیری دیجیتال و میراث مشترک بودایی بودند. برای دستیابی به این اهداف، کارگروه‌های جدید در زمینه شرکت‌های نوپا و نوآوری و همچنین طب سنتی ایجاد شد. حوزه‌های بحث برای چهارده جلسه در سطح وزرا بسط داده شد که شامل همکاری در کربن‌زدایی در بخش حمل‌ونقل و تحول دیجیتال و همکاری در زمینه زیرساخت‌های عمومی دیجیتال هستند. بنابراین در اجلاس سران دو بیانیه مشترک و متمرکز دیگر درباره مقابله با افراط‌گرایی و تحول دیجیتال در راستای اهداف اعلام‌شده سازمان همکاری شانگهای به تصویب رسیدند. این واقعیت که هند توانست در چندین زمینه مهم از جمله موارد جدید اجماع‌سازی کند، گواه بر وزن دیپلماتیک، رهبری و صداقت هدف آن است. سازمان همکاری شانگهای محتاطانه به گسترش خود ادامه داده؛ اما با توجه به قطبی شدن ژئوپلیتیک جهانی در دوران اخیر، اهمیت و علاقه به آن فزونی یافته است. این نهاد فعالیت خود را در سال۱۹۹۶ با نام شانگهای پنج با عضویت چین، قزاقستان، قرقیزستان، روسیه و تاجیکستان آغاز کرد و سازمان همکاری شانگهای در سال۲۰۰۱ ازبکستان را نیز شامل شد. توسعه بعدی ۱۶سال طول کشید، هنگامی که هند و پاکستان در سال۲۰۱۷ به عضویت کامل درآمدند. معماری اساسی سازمان همکاری شانگهای در این واقعیت نهفته است که کشورهای عضو با معاهده اساسی درازمدت حسن همجواری، دوستی و همکاری که در سال۲۰۰۷ در بیشکک به امضا رسید، نسبت به یکدیگر متعهد هستند. تحت ریاست جمهوری هند، ایران به‌عنوان عضو کامل پذیرفته شده است و بلاروس در سال۲۰۲۴ عضو بعدی خواهد شد. با این حال، جذابیت سازمان همکاری شانگهای ادامه دارد که به وضوح از قطب‌نمای ارتباطات آن مشهود است. این سازمان ۱۴شریک گفت‌وگو و سه ناظر دارد. اینکه آنها امیدوارند که به عضویت کامل درآیند نشان از وزن سازمان دارد که شاید روزی به‌عنوان یک قطب جایگزین در نظم چندقطبی در حال ظهور بروز کند. هرچند با توجه به ناملایمات استراتژیک کنونی بین چین و روسیه از یکسو و ایالات متحده و غرب، بیشتر به‌عنوان یک جایگزین امنیتی ضد غربی تلقی می‌شود.

 علاوه بر این، منطقه سرزمینی وسیع و غنی اوراسیا در حال حاضر در حال تبدیل شدن به منطقه رقابت و نفوذ به‌ویژه از سوی آسیای مرکزی میان بازیگران مختلف از چین گرفته تا روسیه و ایالات متحده آمریکا و ترکیه است که ممکن است در میان مدت خوشایند نباشد. سازمان همکاری شانگهای ۴۰درصد از سود جمعیتی جهان، ۶۰درصد از خشکی اوراسیا و تقریبا ۳/ ۱ اقتصاد جهانی را به همراه بازیگران و ذی‌نفعان مهم جهان و هند، چین و روسیه در رأس آنها، نمایندگی می‌کند. جای تعجب نیست که هند در دوران ریاست خود نیاز به بهره‌برداری از سود و استعداد جوانان را از طریق کنگره دانشمندان جوان، گردهمایی نویسندگان جوان، برنامه دانش‌پژوهان مقیم جوان، انجمن شرکت‌های نوپا و شورای جوانان آغاز کرد. ابتکار مهم دیگر ترویج گردشگری از طریق تعیین یک شهر نمادین در هر دوره ریاست بود. هند شهر باستانی و جاودانه بنارس را به‌عنوان اولین پایتخت گردشگری و فرهنگی سازمان همکاری شانگهای انتخاب کرد.

هند به‌شدت با کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای به‌ویژه کشورهای آسیای مرکزی از طریق ابتکارات مواصلاتی خیرخواهانه و ابتکارات توسعه‌ای خود تحت سیاست «اتصال آسیای مرکزی» همکاری می‌کند و در صورت به وجود آمدن هم‌افزایی راهبردی، حتی می‌تواند به‌عنوان پل ارتباطی بین سازمان همکاری شانگهای و غرب عمل کند. نخست‌وزیر مودی با صحبت درباره اهمیت مسیرهای مواصلاتی تاکید کرد که اتصال قوی و بهتر نه تنها تجارت متقابل را افزایش می‌دهد، بلکه اعتماد متقابل را نیز تقویت می‌کند. با این حال، در این تلاش‌ها، رعایت اصول اساسی منشور سازمان همکاری شانگهای، به‌ویژه احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی کشورهای عضو ضروری است.

نخست‌وزیر مودی در سخنرانی خود به این نکته اشاره کرد که «پس از عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای می‌توانیم در جهت بهره‌برداری حداکثری از بندر چابهار تلاش کنیم. کریدور بین‌المللی حمل‌ونقل شمال- جنوب می تواند به‌عنوان یک مسیر امن و کارآمد برای کشورهای محصور در خشکی در آسیای میانه برای دسترسی به اقیانوس هند عمل کند. ما باید تلاش کنیم پتانسیل کامل آن را به فعلیت برسانیم.» سازمان همکاری شانگهای نیز از اختلافات و مناقشات واگرایانه درون منطقه‌ای خود که در تضاد با روند کلی ادغام هستند، خالی نیست.

چین از طریق ابتکار یک کمربند و جاده (BRI) و کریدور اقتصادی چین - پاکستان (CPEC) به نقض اصل تمامیت ارضی ادامه داده است و ازاین‌رو هند نمی‌تواند پیشنهاد چین درباره استراتژی اقتصادی و توسعه سازمان همکاری شانگهای در ۲۰۳۰ را قبول کند؛ زیرا آن‌طور که در ظاهر به نظر می‌رسد بی‌ضرر نیست. به همین ترتیب، اختلاف مرزی هند و چین، توسل مستمر پاکستان به تروریسم به‌عنوان ابزار سیاست خارجی این کشور و رقابت روسیه و چین برای نفوذ استراتژیک و همچنین مناقشه بین تاجیکستان و قرقیزستان برای سازمان همکاری شانگهای خوش‌یمن نیست.

منطقه اوراسیا خود درگیر تغییرات چشم‌گیر و عدم قطعیت است، چه رسد به اینکه درگیر رقابت قدرت‌های بزرگ هم بشود. بنابراین ضروری است که چین و پاکستان به اصول اساسی مندرج در منشور سازمان همکاری شانگهای پایبند باشند و تا آنجا که به هند مربوط می‌شود، ماتریس حاصل جمع صفر را کنار بگذارند تا مبادا گسل‌ها بیش از این عمیق شوند. جای تعجب نیست که نخست‌وزیر مودی درحالی‌که حمایت خود را از اصلاحات کلیدی در سازمان همکاری شانگهای ابراز می‌کرد، صادقانه پرسید: «آیا سازمان همکاری شانگهای در حال تکامل و تبدیل شدن به سازمانی است که کاملا برای آینده آماده است؟»

 * سفیر بازنشسته هند و عضو ارشد بنیاد بین‌المللی ویون کاناندا