یک مطالعه جدید و مهم درباره توسعه فناوری و اثرات آن بر رشد اقتصادی و بازار کار نشان میدهد که اثرات هوش مصنوعی (AI) و اتوماسیون بر رشد و اشتغال تا حد زیادی به نهادها و سیاستها بستگی دارد. سیاستهای نامناسب آموزشی و نهادهایی که از رقابت مخرب جلوگیری نمیکنند ممکن است اثرات مثبت هوش مصنوعی را خنثی کنند. فیلیپ آگیون در یک نشست مجازی در فدرالرزرو و همچنین در مجموعهای از مقالات و مطالعات به اثرات هوش مصنوعی بر رشد و بازار کار پرداخته است.
مساله نابرابری بار دیگر به یکی از موضوعات اصلی رسانهها، دانشگاهها و سیاستمداران بدل شده است. لکن، آن چیزی که باعث میشود ادبیات جدید اقتصادی پیرامون مساله نابرابری را قدری نسبت به ادبیات قرن بیستمی آن متفاوت کند، کشف و تمرکز بر وجود متهم جدیدی است که این روزها بخش مهمی از اخبار جهان را به خود اختصاص داده است. متهمی که چشم امید بشر و مایه مباهات او در تاریخ دوران جدیدش بودهاست. این متهم جدید در کمال ناباوری «نوآوری» است. در چند سال اخیر، اقتصاددانان ادبیات بسیطی پیرامون مساله تحولات عرصه نوآوری و تبعات آنها انجام دادهاند. ادبیاتی که هر چند یکدست نیست و همچنین، با اما و اگرهای بسیاری همراه هست؛ لکن، یک ادعای جدی دارد و آن ادعا از این قرار است که اولا هر نوع نوآوری در عرصه فناوری لزوما منجر به افزایش سطح بهرهوری نمیشود و دوما، بهکارگیری هر نوآوری در عرصه تولید بدون درنظر گرفتن برخی سیاستها میتواند موجب تشدید و تعمیقیافتن مساله نابرابری اقتصادی در جوامع انسانی شود.