روزنه‌های امید

رولند نلس

اشپیگل

در حالی که تنها یک سال تا انتخابات ملی آلمان باقی مانده بسیاری از همین حالا مرکل را از فهرست گزینه‌های کلیدی کنار گذاشته‌اند. با وجود اینکه او و حزبش شکست‌های تلخی در انتخابات ایالتی به‌ویژه در برلین خورده‌اند، دلایل زیادی وجود دارد که صدراعظم را - با فرض تمایل به ادامه کار- برای چهارمین دوره صدارتش امیدوار کند. او این روزها در حال از دست دادن خیل عظیم هوادارانش است و به گونه‌ای عمل می‌کند که محافظه‌کاران سابق را دو دستی در آغوش حزب جناح راست و پوپولیستی «آلترناتیو برای آلمان» سوق می‌دهد و بدتر از همه اینکه سیاست‌های مغشوش او درخصوص مهاجران همکاری طولانی مدت بین «دموکرات مسیحی‌ها» (CDU)، و حزب سوسیال- مسیحی باواریا (CSU) را مختل کرده است.

نتایج انتخابات اخیر در برلین، مرکل و هم‌حزبی‌هایش را بیش از پیش نگران کرده است، اما به نظر می‌رسد همچنان روزنه‌های امیدی وجود دارد. اگر نگاهی عمیق‌تر به انتخابات برلین داشته باشیم، می‌بینیم، مرکل نه تنها در انتخابات سال آینده یک «پیش بازنده» قطعی و صرف نیست بلکه از بخت پیروزی هم - البته با درصدی نه چندان بالا - برخوردار است. چرا مرکل باید امیدوار باشد:

۱. گروه هواداران مرکل، ذاتا و اصولا کم‌نوسان‌ترین‌ها بوده‌اند. با وجود نتایج ضعیف، در افکار عمومی کسی که واقعا تهدیدی برای مرکل باشد وجود ندارد و در عین حال گروه قابل توجهی از طرفداران همچنان پشت او هستند و به نظر نمی‌رسد در ۱۲ ماه آینده او را رها کنند.

۲. اگر رقیب اصلی او را زیگمار گابریل در نظر بگیریم، در رقابت رودر رو با زیگمار گابریل که سرکرده سوسیال دموکرات است همین حالا به طرز محسوسی از رقیبش جلوتر به‌نظر می‌رسد. یکی از نتایج روشن انتخابات برلین این بود که حتی اگر سوسیال دموکرات‌ها انتخابات سال آینده را ببرند، راه عاجل و مشخصی برای حل مشکلات ندارند و تصور اینکه گابریل پس از ۷ سال ریاست بر حزب ناگهان بتواند راهکاری برای جذب رای مردم رو کند، عجیب است.

۳. حزب سوسیال دموکرات خاطرنشان کرده که در صورت پیروزی در انتخابات یک دولت ائتلافی با «سبزها» و چپگراها تشکیل می‌دهد. با وجود اینکه برلینی‌ها رای خوبی به سبزها دادند اما در سایر شهرها آلمان کاملا به حضور چپی‌ها در کابینه این کشور بدبین هستند، ولی در عین حال این ائتلاف می‌تواند رای دهندگان بالقوه حزب آلترناتیو را که از حزب‌های خود ناامید شده‌اند، نسبت به تصمیم خود کمی مردد کند.

۴. با اینکه اختلاف بین «اتحادیه سوسیال مسیحی بایرن» و «دموکرات مسیحی‌های وابسته به مرکل» عمیق است هر دو فهمیده‌اند در صورت شرکت مستقل در انتخابات سال آینده و تکیه نکردن به یکدیگر، بازنده خواهند بود. درنتیجه یک دوستی ولو اجباری را بهتر از یک قهر منطقی می‌انگارند. با چشم‌اندازی که حکایت از ائتلاف بزرگ در جناح چپ دارد، در حال حاضر فشار روی مرکل و رهبر حزب سوسیال مسیحی است تا اختلافات خود را کنار بگذارند. رفع این اختلافات می‌تواند یک جهش بزرگ در شانس مرکل برای انتخاب مجدد باشد.

۵. موضوع پناهجویان آن قدر تکراری و ملال‌آور شده که نقش سرنوشت‌ساز خود را در انتخابات ۲۰۱۷ از دست داده است و درنتیجه مرکل نقش تعیین‌کننده مطلق ندارد. در حالی که پیدا کردن یک راه حل بلندمدت در مورد پناهندگان کمی زود باشد، اما توافق مرکل با رئیس‌جمهور ترکیه رجب طیب اردوغان که از کودتای اخیر جان سالم به در برد، تا حدی توانسته از ورود آنها به آلمان و بدتر شدن اوضاع جلوگیری کند. از طرف دیگر مسوولان ایالت‌ها و شهرداران در سراسر کشور در حال اتخاذ تصمیمات بهتری برای ایجاد اشتغال و مسکن دائمی برای پناهندگان هستند و به نظر می‌رسد، مشکل مهاجران یک چالش بلندمدت نخواهد بود.