بحران خاویار ایرانی

محمد طاهری- رضا طهماسبی: «شعبانعلی نظامی» ۵۰‌ساله است و دکترای هیدروبیولوژی از مجارستان دارد. او شش ماه پیش در گفت‌وگوی مفصلی که در همین صفحه منتشر شد، از تشدید بحران در تالاب‌های ایران خبر داد و حالا می‌خواهد زنگ خطر خاویار ایران را به صدا در آورد. مدیرعامل شیلات ایران می‌گوید: «در سال ۸۴ فقط ۱۸تن خاویار از دریای خزر برداشت کردیم. اما تنها کشوری هستیم که مجوز صادرات ۴۴تن خاویار را داریم.» و در ادامه می‌گوید: «... معادل همان صید خاویار، قاچاق خاویار صورت می‌گیرد. یعنی در حدود همان ۱۸تن، قاچاق خاویار وجود داشته است. بعضی‌ها می‌گویند سهم قاچاقچیان حتی بیشتر از دولت است.» آقای نظامی معتقد است «پرورش ماهیان خاویاری باید بیست سال قبل شروع می‌شد. اما فقط شعار داده‌ایم و عملی صورت نگرفت، زمان زیادی را از دست دادیم. در کشور آلمان در یک سالن یازده تن خاویار تولید و صادر شده بود. اما ما در یک هزار کیلومتر خط ساحلی ۱۸تن تولید کردیم. آلمانی‌ها برای توسعه در حال ساخت یک سالن دیگر بودند تا ظرفیت تولید را به ۳۶ تن افزایش دهند. از نظر پرورش، ما در نقطه صفر هستیم.» و در نهایت خبر از تمایل آلمانی‌ها برای سرمایه‌گذاری در خاویار ایران می‌دهد. «آلمانی‌ها متقاضی هستند تا در ایران دست به پرورش ماهی خاویاری بزنند زیرا می‌دانند که خاویار تولید شده در ایران را می‌توانند با چند برابر قیمت خاویار تولیدی در آلمان به فروش برساند.» با یاد‌آوری این نکته که دکتر نظامی سال گذشته در اوگاندا برنده جایزه‌ای زیست‌محیطی از سازمان‌ ملل شد، شما را به خواندن این گفت‌و‌گو دعوت می‌کنیم. در دریای خزر بحث مهمی به نام ماهیان خاویاری پیش می‌آید. ماهیان خاویاری از نظر اقتصادی بسیار مهم و برای کشور ارزآور هستند اما امروزه دچار مشکلاتی در مورد صید بی‌رویه و کاهش ذخیره خاویار هستیم. شما وضعیت ماهیان خاویاری را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در این مورد توضیح تازه‌ای دارم که باید برای همه تشریح کنیم. خواستاران خاویار ایران در دنیا بسیار زیاد هستند از طرفی طرفداران خاویار در داخل کشور هم زیاد شده‌اند. در سال ۸۴ ما فقط ۱۸تن خاویار از دریای خزر برداشت کردیم. ما تنها کشوری هستیم که مجوز صادرات ۴۴تن خاویار را داریم. امسال تاکنون در حدود ۱۰تن صادر کردیم اما بیشتر صید ما در شش ماه دوم سال است. ظرفیت صادرات ما خوب است اما این مقدار خاویار برای صادرات نداریم. چون مقدار زیادی از ذخایر خاویار هم به صورت قاچاق صید و فروخته می‌شود. ما یک‌هزار کیلومتر طول ساحل دریای خزر داریم. نوعی ماهی خاویاری به نام «قره برون» یا ماهی ‌خاویار ایران داریم که آن را تکثیر می‌کنیم و در دریا رها می‌کنیم. امسال در تکثیر این ماهی ۳۰درصد رشد داشتیم و حدود ۱۳میلیون ماهی در دریا رها کردیم. اما چرا نباید پانصد تن خاویار تولید کنیم؟ در صورتی که در پیش از این، ۳۰۰تن خاویار هم صادرات کرده‌ایم اما الان باید به ۱۸تن صادرات بسنده کنیم. بچه ماهی‌های خاویاری به صورت میلیونی از دریا قاچاق می‌شوند. این بچه‌ماهی‌ها می‌توانند رشد کنند و بعد از چند سال هر کدام حداقل پنج‌کیلو خاویار با قیمت هر‌کیلو بیش از سه میلیون تومان تولید کنند. یک ماهی قره‌برون بیش از ده میلیون تومان خاویار تولید می‌کند. قیمت یک‌کیلو خاویار حداقل دو میلیون تومان است و قیمت هر‌کیلو گوشت قرمز چهار هزار تومان است. ببینید با صادر کردن پنج‌کیلو خاویار یک ماهی، چقدر گوشت می‌توانید وارد کنید. آیا نیاز مردم ما به گوشت زیاد نیست؟ با توجه به کمبود علوفه و مواد غذایی دامی ظرفیت تولید گوشت لازم برای مردم در داخل کشور را نداریم. اما برای تولید خاویار تمامی امکانات لازم را دارا هستیم. اگر سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی بودجه لازم را برای حفاظت از ذخایر دریایی در اختیار شیلات قرار دهد نتایج مثبت آن را در چند سال آینده خواهد دید. اگر ما نیروی لازم برای حفظ ذخایر خاویار داشته باشیم در سال‌های آینده درآمد خوبی از این مسیر خواهیم داشت. یک ماهی بیش از ده میلیون تومان خاویار تولید می‌کند. یک بشکه نفت را که میلیون‌ها سال طول می‌کشد تا درست شود با صرف‌ هزینه‌ سی دلاری با قیمت پنجاه دلار می‌فروشیم، اما به ماهی خاویار توجهی نمی‌کنیم. نهادها و سازمان‌ها و مدیران اجرایی باید حرف مرا به عنوان مدیر شیلات قبول کنند. ما ظرفیت تولید انبوه خاویار را داریم و می‌توانیم از ذخایر دریایی حفاظت کنیم اما در حال حاضر با توجه به کمبود نیرو و بودجه این توان را نداریم. ما می‌خواهیم ماهی‌های ۱۵میلیون تومانی را حفظ کنیم. مگر این کار چقدر هزینه دارد؟

فکر می‌کنید تولید خاویار، امسال به چند تن برسد؟

ما سعی داریم به ۴۴تن مجوز تولید برسیم. این نکته را به استان‌های شمالی گوشزد کرده‌ایم تا امسال به ظرفیت مجاز صادرات نزدیک شویم.

نحوه صدور مجوز برای صید خاویار چگونه است؟

صید خاویار در انحصار دولت است و به کسی مجوز صید ماهی خاویار داده نمی‌شود.

شیلات سال گذشته ۱۸تن صادرات خاویار داشته است. میزان قاچاق خاویار در سال گذشته را چه میزان برآورد می‌کنید؟

برداشت ما این است که معادل صید خاویار قاچاق خاویار صورت می‌گیرد. یعنی در حدود همان ۱۸تن قاچاق خاویار وجود داشته است. بعضی‌ها می‌گویند سهم قاچاقچیان حتی بیشتر از دولت است.

پس شما توان صید خاویار را ندارید!

ما توانایی صید بیشتر خاویار را داریم. توان ما در حفاظت از خاویار دریا کم است. قاچاقچیان، خاویار را با کیفیت پایین و قیمت پایین می‌فروشند. این خاویار که از نظر بهداشتی هم سالم نیست، اگر در بازار اروپا مشکلی ایجاد کند روی خاویار ما هم تاثیر بدی می‌گذارد.

کشورهای حوزه دریای خزر در مورد خاویار چه وضعیتی دارند؟

قاچاق خاویار در آن کشورها بسیار بیشتر است و کانون اصلی قاچاق خاویار آنها هستند، به همین دلیل هم به آنان مجوز صادرات بالایی نمی‌دهند. ما به خاطر این که در امر مبارزه با قاچاق خاویار قاطع‌تر هستیم، مجوز ۴۴تن صادرات دریافت کرده‌ایم.

در همایشی در مورد ماهیان خاویاری در رشت اعلام کرده بودند که ۹۰درصد ذخایر خاویار نابود شده‌اند. آیا این آمار به نظر شما درست است؟

بله، چون در یک دوره زمانی پنج کشور حوزه دریای خزر حدود پنج‌هزار تن خاویار تولید می‌کردند اما به تولید و تکثیر توجهی نداشتند در حال حاضر این کشورها صد تن هم تولید خاویار ندارند. یعنی آمار نابودی ۹۰درصدی ذخایر درست است.

الان درآمد دولت از صادرات خاویار چقدر است؟

با توجه به تولید پایین، فقط ۱۸درصد خاویار، درآمد حاصل از آن نیز مقدار کمی است. اما در نظر بگیرید اگر می‌توانستیم به سیصد تن خاویاری که در قبل تولید داشتیم برسیم، نزدیک به یک میلیارد دلار درآمدزایی خواهیم داشت. تاکید من بر روی تولید و تکثیر ماهی به این خاطر است که اگر دولت ما را یاری کند می‌توانیم ۱۵هزار میلیارد تومان درآمدزایی داشته باشیم. این حرف بزرگی است. ۱۵هزار میلیارد تومان سی‌‌درصد درآمد نفتی است.

چند سال طول می‌کشد تا به این مقدار درآمد برسید؟

اگر دولت به ما امکانات و بودجه بدهد و اختیار عمل داشته باشیم، در سال ۱۴۰۰ یعنی تا ۱۵سال آینده به این میزان خواهیم رسید.

دولت برای عبور از بحران خاویار چه برنامه‌ای دارد؟

دولت با مسائل مالی مشکل دارد. من می‌گویم چقدر طول می‌کشد تا با کار کارشناسی اعلام شود که دریای خزر نیاز به چند محافظ دارد تا جلوی قاچاق خاویار گرفته شود؟ تا ما بتوانیم ۱۸تن را افزایش دهیم، برسیم به ۱۸۰تن و بعدها تا پانصد تن این مقدار را افزایش دهیم. این با یک کار علمی چند روزه قابل‌تشخیص است. بعد هم می‌توان با در اختیار گرفتن نیرو مشکل قاچاق را به حداقل رساند. یا اینکه اصلا از نیرو استفاده نشود. با استفاده از ماهواره کاملا دریا را کنترل کند و نیروها را متمرکز کند و به هر جا که لازم شد پس از شناسایی توسط ماهواره نیرو اعزام کند. از تکنولوژی ماهواره هم در حال حاضر می‌توان استفاده کرد. به هر حال باید از خاویار که یک سرمایه ملی است و اعتباری جهانی دارد محافظت و حمایت کرد. الان خاویار روس‌ها را که از همین دریای خزر صید می‌شود پانصد دلار در بازار جهانی می‌خرند اما خاویار ایران را سه هزار دلار می‌خرند.

نحوه برخورد با قاچاق‌کنندگان خاویار به چه صورت است؟

فرد متخلف در دادگاه جریمه نقدی می‌شود، خاویارش مصادره می‌شود و بعد هم آزاد می‌شود. متاسفانه نام خاویار را از لیست کالاهای قاچاق خارج کردند و بزرگ‌ترین ظلم را در حق این محصول روا داشتند. شش سال قبل قاچاق خاویار جریمه‌های بسیار سنگینی داشت که با خارج شدن خاویار از لیست قاچاق ضربه بزرگی به آن وارد شد. تنها کاری که من توانستم انجام بدهم، این بوده که از یگان حفاظت درخواست کردم که بیشتر در دریا حضور داشته باشند تا ما بتوانیم به مرز تولید ۴۴تن برسیم.

وضعیت پرورش و تکثیر ماهیان خاویاری در خارج از دریا چه وضعیتی دارد؟

پرورش ماهیان خاویاری باید بیست سال قبل شروع می‌شد. اما در این زمینه فقط شعار داده شد و عملی صورت نگرفت. این کار را شروع کردیم اما زمان زیادی را از دست دادیم. در کشور آلمان در یک سالن، یازده تن خاویار تولید و صادر شده بود. اما ما در هزار کیلومتر خط ساحلی ۱۸تن تولید کردیم. آلمانی‌ها برای توسعه در حال ساخت یک سالن دیگر بودند تا ظرفیت تولید را به ۳۶تن افزایش دهند. از ‌نظر پرورش، ما در نقطه صفر هستیم.

چرا بخش خصوصی را وارد این کار نمی‌کنید؟

من معتقدم که شیلات در زمینه ماهیان خاویاری کوتاهی کرده و الان هم کوتاهی می‌کند. ما در این زمینه به بخش خصوصی مجوز می‌دهیم. من اعلام می‌کنم که حاضریم به بخش خصوصی برای پرورش ماهی خاویاری مجوز بدهیم تا ۲۰ یا ۳۰ یا حتی ۴۰تن خاویار تولید کنند.

چرا رغبتی در بخش خصوصی برای ورود به این حوزه وجود ندارد؟

متاسفانه به نظرات شیلات در این زمینه توجه نمی‌شود. در این شرایط ابتدا سازمان شیلات باید طرح پرورش را با کمک مشاوران داخلی و خارجی به عنوان یک طرح ترویجی راه‌اندازی کند و اقدام به تولید و صادرات خاویار بکند. الان آلمانی‌ها متقاضی هستند تا در ایران دست به پرورش ماهی خاویاری بزنند زیرا می‌دانند که خاویار تولید شده در ایران را می‌تواند با چند برابر قیمت خاویار تولیدی در آلمان به فروش برساند.

شما با این طرح‌ها موافقت کرده‌اید؟

بله در چند مورد موافقت کردیم اما تعداد پایین بوده است. به همین خاطر است که می‌گویم ما کند عمل کردیم.

این سرعت کند تقصیر شیلات است یا به دیگر سازمان‌های دولت برمی‌گردد؟

نه تقصیر شیلات نیست. اگر من را به عنوان رییس شیلات انتخاب کردند، باید به حرف‌های من بها بدهند مثلا من می‌گویم شیلات باید به صورت آزمایشی برای تولید ۲۰تن خاویار اقدام کند. بعد کلماتی مثل تصدی‌گری و متولی را بر ما چماق کرده‌اند و جراحت‌های زیادی را به شیلات وارد کرده‌اند.

یعنی شما مخالف خصوصی‌سازی هستید!

خیر. اما می‌گویم ابتدا ما باید طرح‌های ترویجی داشته باشیم. یعنی ما باید وارد شویم تا بعد از آن بخش‌خصوصی وارد شود. اما مجوز و بودجه لازم را به شیلات نمی‌دهند. بخش‌خصوصی از ورود به این حوزه ترس دارد. با توجه به مشکلاتی که در مورد کیلکا یا میگو به‌وجود آمد این ترس هم ایجاد شد. شیلات در سال‌های گذشته در طرح‌های خود ناموفق بوده است. شیلات کارهای خوبی را شروع کرد اما با قدرت و دقت پیگیری نکرد، در نتیجه شکست خورد. در مورد میگو ما با زحمات زیادی به بخش‌خصوصی جرات دادیم تا دو هزار و پانصد هکتار را به تولید و پرورش میگو اختصاص دهد. تاکنون تولید خوبی داشته‌اند و به مشکلی برنخوردند، در حالی که سال‌های قبل ضرردهی داشتند. این زیان‌ها باعث شده بود تولیدکنندگان از ادامه کار واهمه داشته باشند. امسال با حمایت شیلات تولیدات آنها بدون تلفات و بیماری افزایش یافت و به حد مطلوب رسید. ولی آیا ما در طول سه هزار کیلومتر خط ساحلی مستعد جنوب برای تولید میگو فقط باید دو هزار و پانصد هکتار به این کار اختصاص بدهیم؟ این میزان باید بسیار بیشتر شود، تولید افزایش یابد و این محصول در دسترس همه مردم قرار گیرد. مردم برای حفظ سلامتی خودشان باید هر روز میگو بخورند. ما امسال این کارها را شروع کردیم و خوشبختانه موفق هم بودیم و تولید میگو را از هزار و هشتصد‌کیلو در هر هکتار به سه تن در هر هکتار افزایش دادیم.

پیش از این گفته می‌شد مجوزهای تولید میگو را از افراد خاصی گرفته‌اند و وام‌هایی از بانک‌ها دریافت کردند ولی در تولید موفق نبودند و اتلاف منابع کردند؟

عدم موفقیت آنها به‌خاطر شیوع بیماری بود. نگرانی از بیماری هر لحظه وجود دارد اما با روش‌های پیشگیری می‌توان از بروز آن جلوگیری کرد.

پیش از فشار دادن دکمه ضبط، داشتید از جهان‌بینی خاصی می‌گفتید که لازم است در مورد ماهی و آبزیان داشته باشیم. شاید بهتر باشد از همین موضوع شروع کنیم.

برای پرداختن به بحث ماهی‌ها اول می‌خواهم پنجره جدیدی به آب باز کنم و از این منظر به کل موضوع مربوطه بپردازم. همه می‌دانیم که سه چهارم کل کره زمین را آب فرا گرفته است. سه چهارم بدن انسان و گیاهان و جانوران هم آب است. این نکته حاوی یک پیام است و آن پیام این است که انسان باید سه چهارم نیازهای خود را از آب تامین کند. باید به آب با این دیدگاه «فلسفی اکولوژیستی» نگریست که در آینده سه چهارم نیازهای بشر را پاسخ خواهد داد و یک چهارم باقی‌مانده را از خاک و زراعت و کشت و کار به دست خواهیم آورد. این نظر شخصی من به عنوان یک «اکولوژیست» با دغدغه محیط‌زیست است و آن را در هیچ کتابی نمی‌یابید، چون عقاید زیست‌محیطی من تفاوت زیادی با دیگران دارد.

من همواره به دنبال عمل کردن هستم نه به دنبال شعار دادن. این جمله را هیچ کس هم نمی‌تواند رد کند. ما حتی برای کشت و کار در خشکی هم به آب نیازمندیم. متاسفانه انسان در این مورد دچار غفلت شده است. در ارزش‌های اسلامی ما هم به آب اهمیت ویژه‌ای داده‌اند و برای آن حرمت خاصی قائل شده‌اند. «وجعلنا من الماء کل شیء حی» یا «وا... خلق کل دابته من ماء» یعنی اینکه آب را موجب حیات قرار دادیم و همه موجودات را از آب خلق کردیم. نشانگر این است که ما باید حرمت آب را حفظ کنیم. ما در مورد این قضیه کوتاهی کردیم. در مورد خلیج‌فارس، دریای عمان، دریای خزر، رودخانه‌ها و تالاب‌ها و سفره‌های آب زیرزمینی، دچار قصور و کوتاهی و بی‌حرمتی به آب شده‌ایم. حتی اگر بقیه دنیا نسبت به آب بی‌حرمتی کنند، انسان مسلمان ایرانی نباید این کار را بکند. چون در جای‌جای آیات قرآنی نسبت به اهمیت آب صحبت شده است. بیایید کمی جلوتر برویم در این آبی که سه چهارم کره زمین را فرا گرفته است کدام موجود حق حیات بیشتری دارد؟ با این تعبیر ماهی اشرف مخلوقات آب است و در میان جانداران آبی در اولویت قرار می‌گیرد. ماهی از هزاران نوع موجودات میکروسکوپی و ماکروسکوپی آب، تعذیه می‌کند و رشد می‌کند. پس از آن، اشرف مخلوقات جهان یعنی انسان از ماهی به عنوان غذا استفاده می‌کند. پس زیبنده است که انسان شرایطی در آب از نظر پاکیزگی فراهم آورد تا ماهی در آن سالم زندگی و رشد کند. به این دلیل ماهی را اشرف مخلوقات دریا می‌دانم که از نظر مواد مغذی در سطح بسیار بالایی قرار دارد و علاوه بر ارزش تغذیه، ارزش دارویی نیز دارد. عسل، ماده غذایی بسیار مفیدی است اما ممکن است گاهی انسان به خاطر بیماری از خوردن آن منع شود، اما با اثبات شدن روز به روز ماهی، خوردن آن برای همه بیماری‌ها تجویز می‌شود. خوردن ماهی برای بیماری‌هایی اعم از میگرن، چربی خون، فشار خون و قلب تا سرطان‌هایی مثل سرطان کلیه مفید است. به همین دلیل است که دنیا توجه ویژه‌ای به ماهی دارد. مصرف سرانه ماهی در ژاپن ۷۰‌کیلو است. متوسط مصرف سرانه ماهی در دنیا ۱۶‌کیلوگرم و در کشور ما فقط هفت‌کیلوگرم است. دید ما نسبت به ماهی معطوف به سالم نگهداشتن محیط‌زیست، پرورش و تکثیر آن و رواج مصرف ماهی به عنوان غذایی سالم است.

بعد از این توضیحات فلسفی -اکولوژیستی، بگویید چند ماهی می‌شناسید؟

در مورد ماهی در ایران باید به تفکیک صحبت کنیم. مثلا ماهی در آب‌های داخلی که محصور در خشکی هستند، ماهی‌های دریای خزر و ماهی‌های دریای جنوب. در بحث آب‌های داخلی، ده‌ها نوع ماهی در این آب‌ها از بین رفته‌اند، مثلا رودخانه سفیدرود دارای ۸۴گونه ماهی بوده است که اکنون این رقم به ۴۹گونه کاهش یافته است. در مورد رودخانه‌های دیگر هم که ارقام تا حدود ۱۰گونه کاهش پیدا کرده است. در مجموع وضعیت ماهی در کشور ما نگران‌کننده است. اما این مشکل دارای راه‌حل است. یعنی اگر امکانات لازم در اختیار شیلات و سازمان محیط‌زیست قرار بگیرد می‌توانیم گونه‌های ماهی را از مکان‌های دیگر بیاوریم و با ایجاد شرایط مناسب پرورش دهیم.

به طور مشخص چندگونه ماهی در حوزه دریای خزر داریم؟

در دریای خزر حدود ۱۱۶گونه ماهی وجود داشته، اما الان تنوع ماهی‌ها زیر صدگونه است که برخی از این انواع هم در شرف انقراض هستند. مثلا «ماش ماهی»، «ماهی سوف»، «ماهی سیم» یا «کوله». قبلا صیادان دریای خزر در حدود سه هزار تن «کوله» صید می‌کرده‌اند، اما الان در حد چند صد ‌کیلو بیشتر صید نمی‌شود. ما تکثیر «کوله» و «ماش ماهی» را آغاز کرده‌ایم. در شمال کشور در بحث تکثیر و پرورش با توجه به سابقه چهل ساله آن تا حدودی موفق بودیم و توانستیم که با تکثیر مصنوعی از انقراض جلوگیری کنیم و گونه‌هایی را احیا کنیم. مثلا تکثیر «شش ماهی» را هم‌‌اکنون آغاز کرده‌ایم که ماهی بسیار پرارزشی است. در مورد تکثیر ماهیان دریای جنوب متاسفانه عمل مناسب و درستی انجام نشده است. تنوع ماهیان دریای جنوب صدهاگونه است. در دریای شمال ۱۵گونه ماهی اقتصادی داریم در حالی که در دریای جنوب بیش از ۵۰گونه ماهی با ارزش اقتصادی زیست می‌کنند. مثل «تن ماهی» یا «شیرماهی». این ماهی‌ها نسبت به سی سال قبل به طرز نگران‌کننده‌ای کاهش یافته‌اند و دلائل این امر صید غیراستاندارد، صید غیرمجاز و خلاف، افزایش ناوگان صیادی و بحث آلودگی زیست‌محیطی است. آلودگی دریای جنوب ناشی از مواد نفتی، صنایع نزدیک به ساحل دریا یا کشتی‌هایی است که مواد نفتی خود را در دریا رها می‌کنند. فلزات سنگینی مثل و «انادیوم» و «کادمیم» باعث آلودگی دریا می‌شود و البته این نکته را هم باید بگویم که بیشترین آلودگی دریای جنوب مربوط به کشورهای حوزه خلیج‌فارس است. مثلا جنگ عراق و کویت ضربات جبران‌ناپذیری به دریا وارد کرد و زدودن آلودگی‌های نفتی حاصل از آن جنگ مدت‌های زیادی طول خواهد کشید.

بیشترین نگرانی شما مربوط به کدام ماهی است؟

هیچ استثنایی وجود ندارد و نسل و حیات تمامی ماهیان در خطر است. یعنی باید آژیر قرمز را به صدا درآورد. با محاسبه سواحل جزیره‌ها، ما حدود سه هزار کیلومتر مرز آبی در دریای جنوب داریم. در این مقدار ما باید نزدیک سیصد تا چهارصد هزار تن صید ماهی داشته باشیم.

اما میزان صید ماهی از دریای جنوب نشان از ناپرهیزهایی دارد که هم از جانب ما و هم از جانب کشورهای حوزه خلیج‌فارس صورت می‌گیرد. اگر ما برای صید مسوولانه و بهره‌برداری معقول و منطقی از این ذخایر تمهیداتی نیاندیشیم در دهه ۱۳۹۰ با بحران‌‌های صیادی به خاطر عدم وجود صید در جنوب کشور مواجه خواهیم شد. الان در جنوب کشور حدود یکصد و ۵۰هزار صیاد و ۱۰هزار لنج و قایق به صید مشغول هستند. یعنی بیش از ۱۰هزار قایق با مجوز و به طور قانونی به صید ماهی می‌پردازند، همین مقدار هم به صورت خلاف و غیرقانونی این کار را انجام می‌دهند. جامعه ساحلی جنوب کشور وابسته به ماهی و صید آن هستند. در شمال فقط ۱۰‌درصد از صید ماهی کشور انجام می‌شود و ۹۰درصد مابقی در جنوب است. اگر در شمال مشکلی برای صیادی پیش بیاید، تنوع شغلی وجود دارد، اما در جنوب کشور این‌گونه نیست. آیا برای مقابله با بروز بحران در جنوب نباید به حرف‌های کارشناسی شیلات توجه کرد؟

برای حل این مشکلات به فکر برگزاری نشست با کشورهای حوزه خلیج فارس هستید؟

تمام مشکلات ما که معطوف به آن کشورها نیست. بسیاری از ماهی‌های مورد نظر ما در نقاط ساحلی کشور خودمان زیست می‌کنند. اگر با این ذخایر اصولی و درست رفتار شود شاهد افزایش آنان خواهیم بود.

همان‌طور که اشاره کردید زندگی افراد زیادی در جنوب به ماهی و صیادی وابسته است و تنها راه درآمد آنها هم صیادی است. نظر شیلات نسبت به این موضوع با در نظر گرفتن بحران ذخایر ماهی چیست؟

صید باید منطقی و اصولی انجام گیرد. نماینده‌های مجلس و مسوولان استان‌های ساحلی نباید به شیلات فشار بیاورند تا به هر کسی که بیکار است مجوز ورود به دریا و صید بدهد. دریا هم ظرفیت خاصی دارد. توانمندی تولید هر آبی از نظر علمی قابل تعیین است. کارشناسان می‌توانند بگویند میزان صید چقدر باشد تا هر ساله ذخیره ماهی ما تجدید بشود. وقتی صیاد، غیراستاندارد صید می‌کند، یعنی مثلا به جای صید ماهی یک کیلویی، ماهی نیم کیلویی صید می‌کند، در واقع به خودش ضرر می‌زند. وقتی صیاد به طور خلاف و غیرقانونی صید کند یعنی در مواقعی که نباید صید صورت پذیرد یا افراد بدون مجوز وارد دریا شوند، تضمین صید صیادهای قانونی که از این راه کسب درآمد و گذران زندگی می‌کنند، از بین می‌رود و باعث بیکاری آنها می‌شود. مثل کارخانه‌ای که تعطیل می‌شود و باعث بیکاری کارگران خود می‌شود. با دریا هم باید رفتار مناسبی داشته باشیم تا صید ضمانت شود. برای این منظور باید برنامه‌های شیلات را اجرا کرد. فشار مسوولان استانی و نماینده‌های مجلس به شیلات به گونه‌ای است که باعث اختلال در تضمین صید صیادها می‌شود.

نگرانی‌های شما در مورد جنوب چیست؟

نگرانی ما مربوط به عدم رعایت موضوعاتی است که بیان کردم که نتایج این عدم رعایت قابل مشاهده است. اما همه اینها به این معنی نیست که شیلات کاری انجام نداده است. یکی از راه‌حل‌ها این است که ما ماهی‌های جنوب کشور را هم تکثیر کنیم و در دریا رها کنیم. مثل دریای خزر که سالانه دویست تا سیصد میلیون ماهی در آن رها می‌کنیم و صیادها هم می‌توانند پس از مدتی صید کنند، در جنوب نیز می‌توان از این روش سود برد و به ذخیره دریا کمک کرد.

در مورد ماهی‌های رودخانه‌ای و تالاب‌ها هم کمی صحبت کنید.

تالاب‌های کشور از نظر تنوع زیستی ماهی‌ها اصلا وضعیت خوبی ندارند. چه تالاب‌های شمال و چه تالاب‌های جنوب کشور در معرض آلودگی‌های زیادی قرار دارند که باعث کاهش قابل ملاحظه تنوع و تعداد ماهی‌ها در آنها شده است. مردم در کنار تالاب‌ها مسکن دارند و فاضلاب خانگی خود را به تالاب می‌ریزند از طرفی فاضلاب‌های صنعتی و پسآب‌های مختلف مثل شوینده‌ها که وارد آب می‌شوند محیط‌زیست‌ ماهی را تهدید می‌کنند. به طور مثال تالاب انزلی در وضعیت بسیار بدی به سر می‌برد، امیدواریم که در سال‌‌جاری و سال آینده تصفیه فاضلاب‌های شهر انزلی و رشت سامان داده شود تا وضعیت مقداری بهبود یابد.

اقدامات و برنامه‌های شیلات در جهت رفع نگرانی‌های موجود در رابطه با ماهیان چگونه بوده است؟

در جنوب کشور باید اقداماتی در زمینه صید ماهی صورت دهیم. یعنی اینکه اول، صید به صورت استاندارد باشد و دوم اینکه صید غیرقانونی صورت نپذیرد. این نگاه را به مدیران استانی هم انتقال دادیم. برای رفع آلودگی با سازمان‌های ذی‌ربط وارد مذاکره شده‌ایم و در مواقعی از سازمان محیط‌زیست هم به عنوان یک اهرم کمک می‌خواهیم. مثلا وزارت نفت باید درباره آلودگی‌های آشکاری که با نمونه‌برداری مشخص شده که مربوط به نفت است، پاسخگو باشد و به فکر راه چاره بیفتد. وزارت نفت الان حرف‌هایی زده و مدعی است که کارهایی هم در دست انجام دارد که جای امیدواری است. از طرف دیگر باید برای تکثیر و رهاسازی گونه‌های در حال انقراض نیز به طور واقعی وارد عمل بشویم. در دو سال اخیر این کار به صورت اندک انجام شده و دو میلیون ماهی به دریا تزریق شده است در حالی که باید ده‌ها میلیون ماهی از ده‌ها گونه مختلف تکثیر و در دریا رها شوند. مصمم هستیم تا پیگیر این مسائل باشیم، امیدواریم سازمان مدیریت تسهیلات بیشتری به ما اختصاص بدهد تا ما از سال ۱۳۸۶ وارد این فاز هم بشویم و دریای جنوب را احیا کنیم.

چه گونه‌هایی از ماهی در اولویت تکثیر و رهاسازی قرار دارند؟

ماهی‌های ساحلی کشور خودمان در اولویت هستند. مثل «بنی» در خوزستان، یا «شیرماهی». ولی با این همه، تمرکز ما بر روی تمام ماهیان است و اولویت‌های خاصی را مطرح نمی‌کنیم.

مثلا امسال بر روی ماهی «صبیتی» کار کردیم و آن را در بندرعباس در قفس پرورش دادیم. اولین پرورش ماهی در قفس با ظرفیت ده‌ها تن یعنی بیش از صدتن را در بندرعباس راه‌اندازی کردیم که الان ماهی‌ها هر کدام بیش از صد گرم شده‌اند. این پروژه از اول سال راه افتاده است و هر گاه ماهی‌ها به رشد لازم برسند ماهیان را در اختیار تعاونی‌ها قرار می‌دهیم تا مورد مصرف مردم قرار گیرند. با توسعه این طرح‌ها از فشار روی دریا کاسته خواهد شد. در یک مکان نه چندان بزرگ می‌توانیم تا حدود بیست تن ماهی پرورش دهیم که برای صید این مقدار از دریا مدت‌ها زمان لازم است.

در مورد کوسه چطور؟ چه اقداماتی در رابطه با کوسه ماهی انجام دادید؟

نه تنها در این مورد، که در خیلی از موارد، ما تنها هستیم. یعنی تفکر خاصی در این مورد وجود ندارد. ما انتظار داریم جامعه دانشگاهی ما، استادان و بیولوژیست‌های کشور به ما در این زمینه کمک کنند.

شما درخواست کمک کرده‌اید؟‌

اولویت با کسانی است که طرح‌های عملی داشته باشند و به دنبال افزایش تولید ماهی باشند. مثلا کسی طرحی ارائه کند تا پرورش‌دهنده ما در هر هکتار ده‌تن ماهی تولید کنند. ما هم حاضریم هزینه کنیم تا پرورش‌دهنده‌ها تولید خود را افزایش بدهند و سوددهی داشته باشند. یعنی هم پرورش‌دهنده‌ها سود ببرند و هم قیمت ماهی برای مصرف‌کننده پایین باشد. ما به دنبال این چنین طرح‌های علمی هستیم. چنین کارهایی هم‌اکنون در دنیا انجام می‌شود و ما برای این امر از جامعه دانشگاهی کمک می‌‌خواهیم.

آیا سازمان شیلات در حال حاضر کشش این برنامه‌ها را دارد؟ و پاسخگوی نیازها هست یا اینکه نیاز به اصلاح ساختار دارد.

نه، نیازی به اصلاح ساختار نداریم چون در حال حاضر تولیدکننده، بخش خصوصی است. ما هم از نظر ترویجی و مالی، افرادی را که طرح‌های خوب داشته باشند حمایت می‌کنیم. همزمان از مشاوران خارجی هم می‌توانیم کمک بگیریم.

رقم بودجه برای حمایت از تولید و پرورش آبزیان که به شما اختصاص یافته در بودجه ۸۵ چقدر بوده است؟

رقم بسیار پایینی در حدود ۳میلیارد تومان بوده است که با آن فقط می‌توان چند میلیون ماهی پرورش داد و در دریا رها کرد که این کار هم فعلا فقط در دریای شمال انجام می‌شود و نتوانسته‌ایم در دریای جنوب اقدام به راه‌اندازی چنین پروژه‌های بکنیم.

آیا لابی و مذاکره‌ای با سازمان مدیریت برای افزایش بودجه داشته‌اید؟

امیدوارم در بحث مربوط به تکثیر و پرورش و بازسازی ذخایر و ایجاد زیستگاه‌های مصنوعی بودجه‌ای ۲۰میلیارد تومانی اختصاص بدهند تا کارمان را با قدرت شروع کنیم. البته این بودجه مربوط به اصلاح روش‌ها نیست. با این بودجه می‌توانیم در جنوب کشور در چندین کیلومتر زیستگاه‌های مصنوعی بسازیم.

بازده اقتصادی این زیستگاه‌های مصنوعی چیست؟

زیستگاه‌های مصنوعی مکان امنی است که ماهی‌ها می‌توانند در آن رشد کنند و تکثیر شوند. تنوع گونه‌های ماهی زیاد می‌شود، زیرا این زیستگاه‌ها مکان‌های امنی هستند. دریا با وجود بیش از ۱۰هزار لنج قانونی و ۱۰هزار لنج غیرقانونی مکان امنی نیست. این قایق‌ها دریا را جارو می‌کشند.

هرگونه فعالیت دولت در دریای جنوب می‌تواند پیامد‌های اجتماعی و امنیتی داشته باشد. در مورد پیامد‌ها فکر کرده‌اید؟

جامعه صیادی کشور الان ناراضی است. زیرا چیزی برای صید کردن در دریا وجود ندارد و این باعث بد شدن شرایط جامعه صیادی شده است. این اقدامات اگر انجام شود باعث می‌شود که در دریا همیشه ماهی برای صید وجود داشته باشد. الان صاحبان لنج‌های جنوب کشور در سفر اخیر هیات دولت پیشنهاد کرده‌اند تا دولت لنج‌هایشان را بخرد تا دریا آرام شود. یعنی به خاطر کمبود منابع می‌خواهند کار صید را رها کنند، اما ما اعتقادی به خریدن لنج‌ها نداریم. یعنی از طرفی ما لنج‌ها را بخریم از طرفی به طور غیرقانونی ذخایر دریا غارت شود که ما این کار را انجام نخواهیم داد. حرف ما این است که اول صید باید استاندارد شود و پس از آن جلوی صید غیرمجاز هم گرفته شود. دولت و سازمان برنامه‌ریزی به ما امکانات بدهند تا ما هم بتوانیم دست به اقدام عملی در مبارزه با صید غیرمجاز بزنیم.

الان نحوه نظارت شیلات بر صید‌های قانونی و غیرقانونی چگونه است؟

در کل جنوب کشور ما حدود پانصد نفر یگان محافظت داریم که با توجه به ۳هزار کیلومتر خط ساحلی تعداد پرسنل بسیار کم است.

به هر حال این افراد در سه شیفت کار می‌کنند. عده‌ای از این افراد باید در پاسگاه باشند و عده‌ای هم استراحت کنند تا در شیفت بعد کار کنند. طبیعی است که مشکل صید غیرمجاز وجود داشته باشد. اما مشکلات به همین جا ختم نمی‌شود، چون با این همه هنوز برخی نمایندگان مجلس به ما نامه می‌نویسند و می‌گویند حراست شیلات با صیادان بسیار بد برخورد می‌کند، اما اوضاع این‌گونه نیست.

مشکل صیادان عدم وجود ماهی در دریا است.

آیا برنامه آموزشی برای صیادان و اعلام کردن فصول مناسب و نامناسب صید دارید؟

بله. برنامه‌های آموزشی زیادی داریم. تا بیست سال پیش ما از سوی نمایندگان مجلس تحت‌فشار بودیم تا تعداد قایق‌ها و لنج‌ها را افزایش دهیم، اما حالا به دولت می‌گویند تا لنج‌ها را بخرد چون در دریا صید نیست. یعنی حرفی که ما می‌گفتیم عمل نکردند و حالا به صورت تجربی به آن رسیده‌اند. یعنی صیادان به حرف ما توجهی نکردند و حالا در حال بیکار شدن هستند. توانمندی دریای جنوب برای تولید ماهی بسیار زیاد است. به شرطی که صید استاندارد باشد و صید غیرمجاز هم نداشته باشیم.

آیا با مسوولان وزارت نفت و پتروشیمی جلسات و مذاکراتی داشته‌اید تا در مورد آلودگی‌های ناشی از نفت تصمیمی بگیرید؟

این موضوع از آنجا که در تخصص محیط‌زیست است، ما از آنها خواستیم تا راهکار‌هایی ارائه بدهند و برنامه‌هایی را مدنظر قرار دهند. وزارت نفت هم کار‌هایی را انجام داده مثلا کشتی‌ها را مجاب کرده که روغن‌ها را تحویل دهند و در دریا نریزند. ولی سرعت پایین است. یعنی با توجه به خطری که محیط‌زیست ماهیان را تهدید می‌کند، سرعت روند این اقدامات باید سریع‌تر شود.

فکر می‌کنید چه برنامه‌ای باید در دریای‌جنوب و خزر و به طور کل حوزه آبزیان پیاده شود تا ما از این خطر رهایی پیدا کنیم؟

هیچ‌ راه‌حل عملیاتی خاصی جز آن راه‌هایی که در لابه‌لای صحبت‌هایم گفتم وجود ندارد. سیستم حاکم بر مملکت باید به این نتیجه برسد و برای اقدامات عملی تلاش کند.

در مورد فشار نمایندگان بر سازمان شیلات برای صدور مجوز صحبت کردید. اگر به خواسته‌های آنان توجه نکنید چه مشکلی برایتان پیش می‌آید؟

این گونه درخواست‌ها و فشارها فقط باعث اتلاف وقت و هدر رفتن توان ما می‌شود. به جای اینکه وقت ما صرف مدیریت اصولی شود صرف پاسخگویی می‌شود. خوشبختانه الان این فشارها بسیار کم شده است. هنگامی که در شمال کشور مشغول فعالیت بودم، دائم تحت فشار بودم تا پره ماهیگیری صادر کنیم یا لنج بدهیم. اما امروز به این نتیجه رسیدند که لنج‌ها باید کم شود.