گزیده ای از 80 سال نوحه خوانی‌ در تهران

سمیه کاویانی - امیرحسین مدرس به تازگی فضای جدیدی را تجربه کرده است و نوحه‌خوانی مذهبی را هم به مجموعه فعالیت‌هایش اضافه کرده است. او آلبومی به نام «ماه نی» را به بازار فرستاده است که در حقیقت گزیده‌ای از هشتاد سال نوحه‌خوانی تهران است. او در این آلبوم به دنبال ارائه یک کار اصولی و درست بوده است و سعی کرده که از اغراق‌ها و گاه زیاده‌روی‌هایی که اصل موضوع را زیر سوال می‌برد، دوری کند. او آلبومش را آلبوم موفقی می‌داند که با موسیقی الکترونیک و امروزه توانسته با تمامی طبقات اجتماع ارتباط برقرار کند.

چی شد به فکر این کار افتادی؟

در عرصه موسیقی مذهبی این اولین تجربه‌ام بود. سال‌ها بود که در فکر انجام چنین کاری را داشتم و منتظر فرصتی مناسب بودم تا آن را به انجام برسانم. سال گذشته بود، که طرح این کار را به سازمان تبلیغات دادم و تایید شد و نتیجه این شد که آلبوم «ماه نی» در حوزه هنری و مرکز موسیقی تولید شد.

سوژه انتخاب شعر و آهنگ از کجا آمد؟

در موسیقی مذهبی، به نظر من، بر روی مداح ها و نوحه‌خوان‌ها زیاد کار اصولی و پایه‌ای صورت نمی‌گیرد و کارها به صورت تجربی هستند. من بر این اساس این کار را کردم و خواستم آموخته‌های خود را بروز دهم، چون دیدم بسیاری از نوحه‌هایی که در مراکز مذهبی و هیات‌ها و تکیه‌ها وجود داشته، طی سال‌ها از بین رفته‌اند و از طرفی تعدادی هم که مانده‌اند در حال نابودشدن هستند، این موضوع هم تاثیر زیادی در ارائه این آلبوم و انتخاب فضا و حال و هوای شعر و آهنگ‌ها داشت.

این دوره‌هایی را که می‌گویی آموخته‌ای و کسب کرده‌ای، چطور گذراندی، علمی یا تجربی؟

من با بسیاری از مداح‌ها و نوحه‌خوان‌های اصولی و درست مذهبی رفاقت و آشنایی دارم. مثل استاد علی انسانی، علی و حمیدرضا بهاری، حیدر توکل و... و در طول سال‌ها چیزهایی را از آنها یاد گرفته‌ام، ضمن اینکه آموخته و تجربه موسیقی و ردیف و تصنیف‌های موسیقی اصیل را هم دارم که به کارم خیلی کمک کرد.

تو خودت الان گفتی بسیاری از این نوحه‌ها از بین رفته‌اند به این نسخه‌های از بین رفته چطور دسترسی پیدا کردی؟

تعدادی از این نوحه‌ها در ذهنم و از دوران کودکی که به هیات و تکیه‌ها می‌رفتم در خاطرم مانده بود. قسمتی دیگر را هم به مداحان و نوحه‌‌خوان‌های قدیمی مراجعه کردم و از آنها نسخه و نوع و لحن و تحریرهای خواندن آن قطعات را گرفتم. در مورد برخی از افراد هم که در قید حیات نبودند، با دوستان و وابستگانشان ارتباط پیدا کردم و قطعات را از آنها تحویل گرفتم. در هر صورت به این ترتیب، توانستم آرشیو و گزیده‌ای از هشتاد سال نوحه‌خوانی تهران را گردآوری کنم.

این ملودی‌ها و شعرها برای هشتاد سال قبل بوده، در هنگام بازخوانی آنها تغییراتی در ریتم و لحن و لحن کلام‌ها به وجود نیاوردی که به روز باشند؟

بعضی از قطعات را به لحاظ ریتمی کمی دستکاری کردم و قطعاتی را که ریتم کند و آرام‌تر داشتند، کمی تند کردم و برعکس. البته در هیچ کدام به ملودی دست نزدم و به همان شکل اصلی‌شان خوانده شدند. اما در بسیاری از شعرها تغییر به وجود آوردیم و به روزشان کردیم و در بعضی از آنها کلام را تصویر و سنگین‌تر کردم.

کار تنظیم این آلبوم را با کسی انجام دادی که بیشتر در موسیقی پاپ فعالیت کرده، چطور این تعامل را بین ریتم نوحه و موسیقی پاپ رعایت کردی و به وجود آوردی؟

اتفاقا حال و هوای آلبوم من هم بسیار امروزی و حتی افکت‌دار است. من در این آلبوم آگاهانه از سازهای سنتی استفاده نکردم، به دلیل اینکه نمی‌‌خواستم آلبومم مثل سایر کارهای موجود در بازار باشد. ضمن اینکه به نظر من، سازهای الکترونیک قابلیت آن طراحی فضا را برای رسیدن به مفهوم نوحه دارد و سازهای سنتی کمتر چنین قابلیتی را دارند. من در این آلبوم می‌خواستم با نسل امروز ارتباط برقرار کنم و نوحه‌های قدیمی را که از بین رفته‌اند یا در حال از بین رفتن است به گوششان برسانم و زنده نگه دارم، ضمن اینکه با آلبوم‌های دیگر از نظر ریتمی هم فرق داشته باشد.

تو کارهای متفاوتی را امتحان کرده‌ای، بعد از مجری‌گری و خوانندگی و ... چطور رسیدی به خوانندگی و نوحه‌خوانی مذهبی؟

این کارها تماما آگاهانه بوده، من به چنین چیزی معتقدم که هر اتفاقی باید زمانش برسد تا رخ دهد. به همین دلیل زیاد زور نمی‌زنم تا به هدفم برسم و می‌گذارم تا زمانش برسد، ولی تلاش می‌کنم تا مقدمات آن را فراهم کنم. اجرا و بازیگری و کارگردانی و تهیه‌کنندگی و نوشتن را من تجربه کرده‌ام و انجام داده‌ام. موسیقی هم یکی از همین کارها است. من می‌‌خواهم کار خوب انجام دهم. در موسیقی مذهبی هم دقیقا چنین سعی و تلاشی را کرده‌ام و فکر کنم موفق بوده‌ام.

چرا فکر می‌کنی کاری که انجام داده‌ای، موفق بوده است؟

من این کار را برای طیف‌های مختلفی گذاشته‌ام تا گوش کنند و نظراتشان را بگویند. عده‌ای از این افراد از دوستان و هم‌نسلان خودم بودند که برخی از آنها گرایش های تند مذهبی داشتند و بعضی هم دغدغه‌های دیگری داشتند ولی نکته جالب اینکه هر دو گروه از این کار استقبال کردند. بخش دیگر هم نسل سومی‌ها بودند که جواب بسیار بهتری را از آنها گرفتم. بعضی از آنها حتی حس می‌کردند که این کارها تازه ساخته شده‌اند. البته با برخی از افرادی هم که با مراجع تقلید رابطه نزدیکی داشتند درباره این کار صحبت کرده‌ام و از نظر مراجع تقلید و عظام این کار را کاری قابل دفاع و ارزشی دانسته‌اند. وقتی در یک مدت کوتاه این همه جواب و انرژی مثبت از کار گرفته‌‌ام، پس منطقا باید نتیجه بگیرم که کارم، کار موفقی است.