مقاله منتشر کن یا نابود شو!

پروفسور علی‌اکبر صبوری استاد بیوفیزیک دانشگاه تهران موتور تحقیق، دانشجویان تحصیلات تکمیلی هستند زیرا هم خلاق و هم پرانرژی هستند و هم نتایج آن برای آینده شغلی آنها بسیار موثر است. از این رو در تمام جهان، اصولا مقالات علمی را دانشجویان تحصیلات تکمیلی البته با هدایت دانشمندان حوزه‌های علمی مربوطه تحت عنوان استادان راهنما و مشاور می‌نویسند. رشد علمی کشور ما در طول دو دهه بعد از پایان جنگ تحمیلی مدیون راه‌اندازی موفق دوره‌های تحصیلات تکمیلی است. دلیل اصلی موفقیت این دوره‌ها هم همین رشد مقالات علمی است. پس، بیایید این موفقیت بزرگ را که حاصل تلاش و کوشش جوانان برومند ایران زمین از یک سو و هدایت دلسوزانه دانشمندان پرشور جامعه از سوی دیگر است را ارج بگذاریم. رسیدن به جایگاه والای علمی کشور جز این میسر نمی‌شود که تولیدات علمی خود را در سطح بین‌المللی منتشر کنیم. عملیاتی کردن دانش ملزم به نوشتن مقاله است. در واقع یکی از مهم‌ترین مراحل تحقیق، تهیه گزارش از نتایج مطالعات و پژوهش‌های انجام شده و انتشار آن در دنیای نشر است. رشد و گسترش هر شاخه از علوم با کمک ارائه و به هم پیوستن دانش فراهم آمده از سوی دانشمندان آن شاخه محقق می‌شود. به هر اندازه هم که یک پژوهش علمی حائز اهمیت باشد باید نتایج آن در اختیار سایر محققان قرار گیرد تا پیشرفت علمی به همراه آن ایجاد کند. بنابراین، این یک انتظار منطقی است که دانشجوی تحصیلات تکمیلی باید مرزهای دانش را بشکافد و تولید علم کند و نتیجه کار خود را باید در نشریات بین‌المللی منتشر کند. تولید علم یک فرآیند جهانی است و نتیجه تحقیق باید منتشر شود تا همگان آن را بخوانند و مورد ارزیابی و نقد قرار بگیرد. تا سخن و کشف علمی نقد نشود به کمال نمی‌رسد. تا علم تولید شده در معرض دیگران قرار نگیرد، چگونه می‌تواند نقد شود و به کمال برسد. همین است که پیامبر بزرگوار اسلام(ص) می‌فرمایند: زکات علم نشر آن است. پس، انتظار داریم هر جا علمی تولید شود که موتور تولید آن جوانان تحصیلات تکمیلی هستند، به جهان عرضه شود تا به کمال برسد. پایان نامه و رساله‌ای که در نشریات بین‌المللی مطرح نشود، خشک و بی‌روح و بی‌ارزش است و خیلی زود به فراموشی سپرده شده و نابود می‌شود. می‌نویسیم تا نقد شویم، تا تایید مجدد شویم یا اشکالاتمان برطرف شود. می‌نویسیم تا علم به کمال برسد. برای جهان می‌نویسیم تا همه جهانیان آن را بخوانند و از نقد شدن نمی‌ترسیم چون هدف والاتری داریم و آن رسیدن به کمال است. جوانان تحصیلات تکمیلی‌مان را تشویق می‌کنیم تا به زبان علم با دنیا از دریچه نشریات علمی سخن بگویند، تا رشد کنند و به دنیا نشان بدهند که ما هم می‌توانیم.

رشد رقابت علمی و فرهنگ منتشر کن یا نابود شو در محیط‌های علمی، اگرچه می‌تواند باعث پویایی تولید علم در دانشگاه‌ها شود اما ممکن است با عینیت و صداقت پژوهش در تضاد باشد، چون این موضوع به دانشمندان برای تولید مقاله به هر قیمتی، فشار می‌آورد. کاریکاتوریست موفق علم، نیک دانز(Nick Downes)، یک کاریکاتور فوق‌العاده دارد که در آن یک استاد وحشت زده در یک دفتر مجلل، پشت میز خود نشسته است. در کنار او یک مرد عینکی با کت و شلوار و کراوات که احتمالا رئیس دانشکده باشد، ایستاده است. در همین حال، یک مرد به ظاهر بدجنس در مقابل او قرار دارد و با دقت یک صدا خفه کن روی یک تفنگ دستی قرار می‌دهد. رئیس می‌گوید: مطمئنا شما وقتی این موقعیت را پذیرفتید، استاد، از این موضوع اطلاع داشتید که منتشر کن یا نابود شو. این تصویری برای نشان دادن ضربه عصبی در نوشتن و چاپ مقاله به بسیاری از دانشمندانی است که در محیط‌های دانشگاهی کار می‌‌‌‌‌کنند.

هر پدیده‌ای که اتفاق می‌افتد دارای جنبه‌های مثبت و منفی است. باید سکان هدایت آن پدیده به سمت افزایش جنبه‌های مثبت و کاهش جنبه‌های منفی باشد. کار مدیران سازمان‌ها و نظام هم همین است و گرنه هر پدیده‌ای احتمال وقوع دارد. سرعت رشد علمی در جامعه ما بالا بود و این طبیعی است که جنبه‌های منفی هم رشد کند؛ اما با درایت و مدیریت مسوولان آموزشی و پژوهشی کشور باید جلوی تخلفات گرفته شود. دو دهه فقط به تولید علم پرداختیم و فقط به کمیت تولید اندیشیدیم و از کیفیت تولید علم غافل شدیم. شاید هم این طبیعی بود؛ چرا که هنوز تولید را داشتیم فرا می‌گرفتیم و مهم نبود که چه تولید می‌کنیم.

مهم نبود که کجا نتایج تحقیق منتشر می‌شود. هنوز به یک کمیت قابل سنجش و ارزیابی نرسیده بودیم؛ اما در چند سال اخیر که کمیت تولید را چشمگیر یافتیم، حال به کیفیت چشم دوخته‌ایم. چاپ مقالات را در هر نشریه‌ای نباید قبول کنیم. باید تولیدات خود را به سطحی برسانیم که نشریات برتر جهان آنها را برای انتشار قبول کنند. نشریات برتر جهان که ناشران بنام بین‌المللی هستند، داوری‌های علمی سختی دارند. در آنجا نمی‌شود با دادن پول مقاله چاپ کرد. آنچه در اطراف دانشگاه تهران برای چاپ مقاله تبلیغ می‌شود، نشریات غیرمعتبری است که هویت ناشر آن معلوم است. اکنون، دانشگاه‌ها فهرست‌های سیاهی از نشریات اعلام می‌کنند که چاپ مقالات در آنها را بی‌ارزش می‌دانند. اکنون دانشگاه‌ها و محیط‌های علمی به سمت افزایش کیفیت پیش می‌روند. هرگز با دادن پول نمی‌شود در نشریات با ناشر معتبر بین‌المللی، مثل الزویر یا اشپرینگر که همین دو ناشر اغلب مجلات خوب بین‌المللی را منتشر می‌کنند، مقاله چاپ کرد. آنها حیثیت خود را نمی‌فروشند. آنچه مورد سوء‌استفاده است نشریاتی است که از نمایه‌های بین‌المللی بهره‌ای نمی‌برند و ناشری با هویت مطلوب ندارند.البته پدیده‌های زشت تقلب علمی (Plagiarism) و علم کذب (Pseudoscience) در همه جای جهان وجود دارد و در همه جا محکوم است و این خاص محیط‌های علمی ما نیست. ان‌شاءالله شاهد افول جنبه‌های منفی تولید علم خواهیم بود.

از این‌رو، نیازمند قوانین و مقرراتی هستیم تا با سوء‌رفتاری اخلاق علمی برخورد جدی کنیم. برای این منظور، نیازمند فضای آموزشی و پژوهشی آرام و بدون دغدغه هستیم تا بتوانیم به این مهم بپردازیم. فضای سیاسی حاکم بر دانشگاه‌ها، مسوولان آموزش عالی و دانشگاه‌های کشور را از پرداختن به این مهم دور کرده است. با این حال، امروزه دانشگاه‌های مختلف حرکات خودجوش خوبی کرده‌اند. دانشگاه‌های مختلف، فهرستی سیاه از نشریات بی‌اعتبار و یک فهرست زرد از نشریات کم اعتبار ارائه کرده‌اند. در دهه نود، اخلاق علمی رشد خواهد کرد و جنبه‌های منفی تولید علم را کمرنگ خواهد کرد.

در باب این نگرانی هم که حضور چنین مقالاتی در میان تولیدات علمی این سال‌ها و مورد استناد قرار گرفتن آنها توسط دیگر پژوهشگران، اعتماد به صحت و اصالت نتایج علمی منتشر شده را تحت الشعاع قرار داده باید بگویم بنده چنین عقیده‌ای ندارم که آنچه در چنین نشریات بی‌ارزشی نوشته می‌شود، مورد استناد دیگران قرار می‌گیرد. اگر مقالات منتشر شده در این نشریات زیاد مورد استناد قرار بگیرند، مورد حمایت پایگاه‌های اطلاعات علمی قرار گرفته و به ناشران خوب بین‌المللی می‌پیوندند؛ در حالی که این‌گونه نیست. نشریاتی که داوری علمی ندارند (بی‌اعتبار و در فهرست سیاه) و یا داوری ضعیف علمی دارند (کم‌اعتبار و در فهرست زرد)، مقالاتشان چندان هم مورد استناد قرار نمی‌گیرند و اگر هم مورد استناد قرار بگیرند توسط خود یا همردیفان خود خواهد بود.

همچنین باید بگویم که این رویه ادامه نخواهد داشت. این پدیده از آثار بجا مانده از کمیت‌گرایی دو دهه گذشته است. دهه نود، دهه رشد کیفیت علم در دانشگاه‌ها است و ان‌شاءالله به چنین رویه‌هایی پایان داده خواهد شد. باید به یاد داشته باشیم آنها که نقش کلیدی در تولید علم امروز دارند، همان نسلی هستند که مبتکر جهانی کردن روند تولید علم کشور بوده‌اند و خیلی وقتها هم مورد هجمه و ناسپاسی دیگرانی بوده‌اند که اعتقادی به نقادی و چکش‌کاری در علم نداشته و هرگز حاضر به حضور در صحنه‌های جهانی علم نشده‌اند، چرا که توان پاسخگویی در علم را نداشته‌اند و امروزه همین جماعت هستند که فکر می‌کنند هر مقاله‌ای را می‌شود در هر جا با پول چاپ و منتشر کرد. اکنون همان نسل مبتکر و دانش‌آموختگان آنها پرچمدار مبارزه با پدیده‌های زشت تقلب علمی، علم کذب و نشر بی‌محتوا هستند. چه بخواهیم و چه نخواهیم، هر پدیده زشتی محکوم به فناست و این مستلزم زمان است و گاه باید برای آن بهایی هرچند سنگین هم داده شود. مدیریت آموزش عالی کشور باید این مهم را درک کرده و با ناملایمات علمی و سوء‌رفتارهای آموزشی و پژوهشی کشور برخورد کند تا در فرصت کمتر، جنبه‌های مثبت آثار علمی غالب باشد؛ چرا که هرگز چنین نبوده و نخواهد بود که جامعه علمی کشور پذیرای این انحرافات و سوء‌رفتارهای آموزشی و پژوهشی باشد و باید بدانیم، افرادی که در دام این سوء‌رفتارهای علمی می‌افتند، غالبا آگاهانه بوده و این از ضعف علمی آنها ناشی می‌شود. این انتظار بحقی است که هر عضو هیات علمی دانشگاه در حوزه تخصصی خود باید نشریات معتبر را از غیرمعتبر یا کم معتبر تشخیص بدهد و برای ارتقای علمی خود انتشار در نشریات معتبر را برگزیند. این که گاهی گفته می‌شود از اعتبار نشریه اطلاعی نداشتم، جرم را سنگین‌تر‌ می‌کند. البته آنها که به ظاهر خود را در دام این نشریات غیرمعتبر می‌بینند، زیاد هم نیستند. آنها اعضایی هستند که به اشتباه وارد دانشگاه‌ها شده و از فیلترهای نامناسب عبور کرده و وارد دانشگاه‌ها شده‌اند و چون شایستگی علمی ندارند، خود را تسلیم جریان انحراف علمی کرده‌اند.