پاسخ مطالعه موردی هفته گذشته - ۳ اسفند ۸۹

سریما نازاریان

منبع: HBR

بیل که مدیر بخشی در یک سازمان است برای شغل جدیدی که در سازمان ایجاد شده، داوطلبی از کارکنان سازمان دارد که بسیار چاق است اما در عین حال بسیار کاری، سخت کوش و باهوش است. سوال این است که آیا بیل باید در تصمیم‌گیریش برای ارتقا دادن یا ندادن این داوطلب به شغل جدید وزن او را در نظر بگیرد؟ جمله کلیدی: بیل باید شهودش در مورد به راه انداختن یک آموزش جمعی در مورد تنوع افراد در سازمان را دنبال کند و سعی کند آن را در کل سازمان گسترش دهد.

آیا وزن باید عامل مهمی در تصمیم‌گیری بیل باشد؟ جواب این است که برای پاسخ دادن به این سوال کمی دیر شده است؛ چرا که این موضوع همین الان هم به یک عامل مهم تبدیل شده است و نکته اینجاست که مساله سید و درخواست او برای شغل جدید نیست. مساله این است که سازمان به راحتی تبعیض گذاشتن را می‌پذیرد. در این سازمان گروه همکاران سید را کنار گذاشته اند و لطیفه چاک هم گویای همه این نکات است.

سید یک کارمند با ارزش است که نشان داده است که آن‌طور که شغل جدید نیاز دارد می‌تواند با مردم ارتباط برقرار کند. درست همانند هر فرد دیگری باید به او فرصت نشان دادن توانایی‌هایش داده شود. او باهوش و خوش برخورد است و به سادگی توانست با همکار احتمالی‌شان در طول شام رابطه برقرار کند. او برای غلبه کردن بر تبعیضی که در مقابلش انجام می‌شود، به سختی تلاش می‌کند. او مرد خوبی است، به او باید شانس یاد گرفتن کاری که دوست دارد داده شود و در این راه باید حمایت‌های لازم را هم داشته باشد.

اگر سید تنها به دلیل شکل ظاهری یا ناتوانی‌اش کنار گذاشته شود، انتظار هرگونه نتایج منفی را باید در این میان داشت. اول اینکه با توجه به عمق دانش او در مورد محصولات، جایگزین کردن او کار دشواری خواهد بود. تحقیقات بسیاری نشان داده‌اند که شناسایی، استخدام و آموزش دادن به کارکنان جدید کار بسیار دشواری است. به این ترتیب که معمولا هزینه جایگزین کردن یک فرد تقریبا یک و نیم برابر حقوق فرد قبلی است. در عین حال در صورتی که سید تصمیم بگیرد دانش و تجاربش را در اختیار یک شرکت رقیب قرار بدهد، می‌تواند برای سازمان یک نقطه تهدید بزرگ باشد.

دوم اینکه، در صورتی که بیل وزن سید را در تصمیم‌گیری‌هایش دخالت دهد، در این صورت سازمان را در مقابل مشکلات قانونی بسیاری قرار می‌دهد. سید با توجه به مشکلات وزن و حرکتیش می‌تواند یک فرد معلول به حساب بیاید. علاوه بر اینها دیابت او نیز در این مورد می‌تواند به معلولیت او بیفزاید.

حتی در صورتی که سید با توجه به تعاریف قانونی معلول به حساب نیاید، بیل فکر می‌کند که او از برخی مشکلات در مورد سلامتی اش رنج می‌برد بنابر این سید می‌تواند با استناد به پیش داوری‌ها و تبعیض‌هایی که در حق او شده است از سازمان شکایت کند.

سپس مساله ارتباطات جمعی به وجود می‌آید. اگر سید بخواهد می‌تواند در این مورد وبلاگی تاسیس کند یا داستانش را به نزد رسانه‌ای جمعی ببرد و به این ترتیب برای سازمانی که در آن مشغول به کار بود، مشکلات جدی ایجاد کند. زمانی که یک باشگاه بدن سازی در سان فرانسیسکو تبلیغی با این مضمون چاپ کرد که یک مهاجم فضایی را نشان می‌داد که کنارش نوشته بود: «اگر آنها بیایند، ابتدا افراد چاق را می‌خورند.» در کل دنیا مخالفان با در دست گرفتن تابلوهایی که روی آن نوشته بود «من را بخور» در خیابان‌ها راهپیمایی کردند. این واکنش شدید جمعی منجر به وضع قانون جدیدی شد که در آن تبعیض بر اساس وزن را در شهر غیرقانونی اعلام کرد.

در حال حاضر در آمریکا سان فرانسیسکو یکی از چهار ایالتی است که چنین قانونی دارند و با توجه به افزایش روز افزون تعداد افراد چاق در کل دنیا پیش‌بینی می‌شود که این قوانین به سرعت در کشور‌ها و ایالت‌های دیگر هم گسترش پیدا کنند. خلاصه اینکه خطراتی که چنین تبعیضی می‌تواند برای سازمان به دنبال داشته باشد، ارزش ریسک کردن را ندارد.

بیل باید شهودش در مورد به راه انداختن یک آموزش جمعی در مورد تنوع افراد در سازمان را دنبال کند و سعی کند آن را در کل سازمان گسترش دهد. اگر او همان زمانی که برای دفعه اول متوجه کنار گذاشتن سید از جمع همکارانش شد این کار را کرده بود، در این صورت احتمال داشت که سید هرگز برای این شغل جدید داوطلب نشود؛ چرا که شاید او تنها به دلیل احساس دوست داشته نشدن از طرف همکارانش می‌خواهد از بخشی که در حال حاضر در آن مشغول به کار است خارج شود. حالا مسوولیت این موضوع بر گردن بیل و سایر مدیران سازمان است که با این مشکل برخورد مناسبی در پیش بگیرند. ارتقا دادن سید در این میان می‌تواند یک نقطه آغاز بسیار مناسب برای بیل باشد. او باید به دفاع از تنوع، بپردازد که می‌تواند شامل جنسیت، نژاد، جهت‌گیری جنسیتی، رنگ پوست، دین، وزن، سن و معلولیت شود و مسلما قوانین منابع انسانی سازمان هم باید با توجه به این مسائل بررسی شوند و مجددا شکل بگیرند. از میان برداشتن تبعیض حتی در صورتی که مشکلات دیگر را از میان بر ندارد می‌تواند تمرین خوبی برای سازمان‌ها باشد.