اقلیم و ساختمان‌سازی در ایران

نحوه ساختمان‌سازی در ایران یکی از مواردی است که همواره مورد توجه سیاحانی بوده است که از این کشور بازدید کرده‌اند. به‌ویژه عدم استحکام ساختمان‌ها و تخریب زودهنگام آنها بارها در سفرنامه‌ها و کتاب‌های تاریخی مورد اشاره قرار گرفته است. در اینجا چند مطلب در همین خصوص از نظرتان می‌گذرد:

دو روز است برف و باران شدیدی می‌آید. آنچه عمارت در شهر بوده تمام خراب [شد] و به‌قدر دویست هزار تومان به اهل شهر از این برف ضرر وارد آمد. تقریبا چهل و هشت ساعت تمام برف و باران آمد که برف‌های آن تکه‌تکه و هر تکه به‌قدر یک نان برنجی قزوین بود. امروز صبح هم به‌قدر سه انگشت زمین نشسته [بود] و پارو کردند. دیگر شرح خرابی و نداشتن مسکن، عام و همه مبتلا [اند]. یک اتاق آباد در این شهر باقی نمانده. ناله خرابی از هر خانه بلند است. این صدمات و ضرر هم قوز بالای قوز شده. از یک طرف فلاکت و افلاس اهل طهران، از طرفی نرسیدن مواجب‌ها و مرسوم‌ها، از سمتی نبودن حاکم و گرانی ارزاق، از جانبی قحطی برنج و زغال و مسدود شدن راه مازندران. عید هم مثل بلای ناگهان و درد بی‌درمان استقبال می‌کند. دلخوشی خراب نبودن عمارات و مسکن‌ها بود آن هم این‌طور شد که به شرح درست نمی‌آید. خداوند به اهل این مملکت ترحمی کند. از دست دررفتند. یک بهانه که دست این کسبه بیفتد دیگر جلوی هیچ‌چیز نمی‌شود رفت.

ماخذ: سالور، قهرمان میرزا. 1374.: روزنامه خاطرات عین‌السلطنه. 10 جلد. به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار. تهران: اساطیر.

بی‌قیدی مردم و عدم استحکام مصالح ساختمانی، موجب شده که همه کشورهای مشرق زمین، ظاهر ویران و منظره غم‌انگیز داشته باشند، اما در هیچ منطقه ای مانند فلات ایران، این ویرانی و غم‌انگیزی مناظر، چشمگیر نیست: خانه‌ها در حال فروریختن، کوچه‌ها کثیف و متروک، کاشی‌های روبنای مسجدها و مقبره‌ها پوسیده و تبدیل به گرد و خاک شده است. به نظر چنین می‌آید که مردم ایران در آخرین مرحله تنزل و فلاکت دست و پا می‌زنند.

ماخذ: اوبن، اوژن. 1362. ایران امروز. ترجمه علی‌اصغر سعیدی. تهران: نقش جهان.

برای کسی که با خانه‌های خشتی و گلی ایران امروز آشنا است و می‌داند که این سبک معماری برای توانگر و فقیر همانند است، فهم این نکته آسان است که چرا شهر بزرگی چون استخر با خاک یکسان شده و جز بعضی ستون‌های سنگی چیزی از آن باقی نمانده است.

ماخذ: جکسون، آبراهام والنتاین ویلیامز. 1387. سفرنامه جکسن. مترجمان منوچهر امیری و فریدون بدره‌ای. تهران: مرکز انتشارات علمی و فرهنگی.

چرا ایرانی‌ها که اینقدر ماهر و باهوشند به‌علاوه در بیشتر جاها سنگ و آهک به حد وفور دارند، عمارت را با خشت می‌سازند؟ وقتی در تهران که پایتخت کشور است در اثر بارانی بسیار خانه‌ها سرنگون می‌شود، آیا شهرستان‌ها و دهستان‌ها چه حالی دارند؟

ماخذ: فلاندن، اوژن. 1356. سفرنامه اوژن فلاندن به ایران (چاپ سوم). ترجمه حسین نور صادقی. تهران: اشراقی.