بازنویسی روابط خارجی
زینب عیوضی/ دانشجوی دکترای تاریخ
از موضوعات پراهمیت در چهارصد سال اخیر تاریخ ایران بحث روابط خارجی است. تا پیش از عصر صفوی، شکل و محدوده روابط خارجی ایران متفاوت از آن چیزی بوده است که در دوره معاصر شاهد شکلگیری آن بودهایم. روابط خارجی ایران تا آغاز عصر صفوی محدود به روابط با سرزمینهای همجوار بود. با آغاز عصر اکتشافات جغرافیایی پای دریانوردان اروپایی به مشرق زمین گشوده و مقدمات آشنایی و رابطه ممالک شرقی با اروپاییان فراهم شد. موضوع مطلب پیشرو نقد و بررسی آثاری است که در زمینه روابط خارجی به رشته تحریر درآمده است.
زینب عیوضی/ دانشجوی دکترای تاریخ
از موضوعات پراهمیت در چهارصد سال اخیر تاریخ ایران بحث روابط خارجی است. تا پیش از عصر صفوی، شکل و محدوده روابط خارجی ایران متفاوت از آن چیزی بوده است که در دوره معاصر شاهد شکلگیری آن بودهایم. روابط خارجی ایران تا آغاز عصر صفوی محدود به روابط با سرزمینهای همجوار بود. با آغاز عصر اکتشافات جغرافیایی پای دریانوردان اروپایی به مشرق زمین گشوده و مقدمات آشنایی و رابطه ممالک شرقی با اروپاییان فراهم شد. موضوع مطلب پیشرو نقد و بررسی آثاری است که در زمینه روابط خارجی به رشته تحریر درآمده است. آنچه که اکنون ما بهعنوان تاریخنگاری روابط خارجی ایران در دست داریم، دارای دو نقیصه ماهوی است. اول تعریف ناقصی است که از روابط خارجی در این آثار ارائه شده است. در اکثر این کتب، منظور از روابط خارجی روابط سیاسی، نظامی و دیپلماتیک است؛ حال آنکه روابط خارجی گستره وسیعی از روابط فرهنگی، اقتصادی، اعتقادی و... را دربر میگیرد.
دومین نقیصه اینگونه آثار که بازنویسی و واگویی تاریخ روابط خارجی ایران را الزامی کرده است، رویکرد حاکم بر اینگونه آثار است. در این آثار روایتی از روابط با کمپانی هند شرقی، امپراتوریهای انگلستان و عثمانی و کشورهای روسیه، فرانسه و آلمان ارائه شده است. در آغاز راه بررسی این کتب، شباهت مطالب این نکته را مشخص میکند که این آثار رونویسیهایی از یکدیگر هستند که روح حاکم و کلی بر آنها به یکسانی حفظ شده است. آنچه از روابط خارجی ایران با کشورهای اروپایی براساس روایت این تاریخنگاریها میدانیم به غیر از جنگهای ایران و روس در اوائل دوره قاجار، نبردهای پراکنده با نیروهای انگلیسی و اشغال ایران در دوره جنگهای جهانی اول و دوم، یکسری معاهدات و قراردادهای سیاسی و تجاری است که در بیاطلاعی ایران و سودجویی طرف اروپایی تنظیم و اجرا شده است. این روایت یکسو نگرانه از وضعیت روابط ایران با کشورهای اروپایی مبتنی بر یک فرض اولیه و بنیادین است که نتیجهای به همراه دارد. فرض اولیه این روایت از این قرار است که ایران کشوری ضعیف در زمینه سیاسی و نظامی بوده است و در بیخبری و بیاطلاعی از وضعیت مغرب زمین بهسر میبرده است. این مقدمه زمینهساز شده است تا تاریخنگاران تاریخ روابط خارجی نتیجه مورد دلخواه خود را از آن استخراج کنند. این نتیجهگیری عبارت است از بهرهکشی و سوءاستفاده طرف غربی از ایران و ایرانی طی دویست سال تاریخ معاصر ایران که تا امروز نیز اذهان ایرانیان و تصمیمگیریهایشان را تحتتاثیر قرار داده است. بازنویسی تاریخ روابطخارجی در دوره معاصر با تکیه بر منابع دستاول بهدست پژوهشگران به اصلاح این انگاره یکسو نگرانه کمک خواهد کرد.
ارسال نظر