مشکلات آمار در ایران

در ایران همواره بر سر صحت آمار اختلاف‌نظر وجود دارد و بسیاری از رویدادهای تاریخی در کشور ما رخ داده است که منابع و مورخان بر سر شمار و آمار دقیق آن اختلاف‌نظر دارند و این اختلافات گاه چنان چشمگیر است که روایت تاریخی را دستخوش تردید می‌کند. با آغاز دوران مدرن چنین انتظار می‌رفت که با تشکیل نهادهای جدید و افزایش سطح آگاهی، از این مشکلات به‌گونه قابل‌ملاحظه‌ای کاسته شود اما حتی شکل‌گیری همین نهادها نیز دچار نابسامانی و کمبود بود و این نهادها در بستری شکل می‌گرفتند که برای رفع کمبودهای پیشین آن تلاش‌های چندانی صورت نگرفته بود. حسین محبوبی‌اردکانی در جلد دوم «تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران» به شماری از این دشواری‌ها در جریان صدور اوراق هویت اشاره می‌کند.

«برای تعمیم آمار و توزیع ورقه هویت در ایران مشکلات چندی بوده که از آن جمله است: بیسوادی اکثر مردم که نه‌تنها فایده و معنی ورقه هویت را درک نمی‌کردند، بلکه از انتخاب نام خانوادگی هم عاجز بودند. البته عده کمی از افراد فهمیده و تحصیلکرده و خوش‌ذوق هم بودند که نام‌خانوادگی خود را با مطالعه قبلی و از نام‌های زیبا و کلمات خوش‌آهنگ و خوش‌معنی انتخاب می‌کردند ولی اکثریت مردم در حقیقت بدون مطالعه کافی به این کار پرداختند. برای آنها که به کلی از این کار بی‌اطلاع یا عاجز یا در حال شک و تردید بودند، لیستی از نام‌های مناسب و نامناسب تهیه شده بود که در ورقه هویت اشخاص می‌نوشتند، خواه به آن راضی باشند یا نباشند. به‌طور کلی انتخاب برخی نام‌های خانوادگی در ایران مبتنی بر جهات ذیل بوده‌است: لقب شخصی یا لقب پدر یا یکی از اجداد دور یا نزدیک، شغل شخصی یا پدر یا جد، انتساب به شخص یا قبیله یا ایل، ذوق ادبی، تالیف مشهوری از پدر یا اجداد و احساسات دینی و نام‌های انتخابی دفتر آمار. مشکل دیگر کمی سواد و احیانا اطلاعات و علاقه ماموران آمار به‌کار خود و به صحت مطالب مندرجه در ورقه هویت است. مشکل دیگر پراکندگی فوق‌العاده آبادی‌ها و روستاهای ایران است و نبودن راه‌های خوب که به‌آسانی بتوان با ساکنان این نقاط ارتباط برقرار کرد. مشکل دیگر وجود ایلات و قبایل چادرنشین بود که در یک نقطه ثابت منزل ندارند و از این‌رو به آسانی تعیین عده و توزیع شناسنامه بین آنها میسر نبود.»