زادروز فیلسوف تاریخ‌شناس

گروه تاریخ و اقتصاد: رابین جورج کالینگوود، تاریخ‌دان، باستان‌شناس و فیلسوف انگلیسی ۲۱ فوریه ۱۸۸۹ در کانیستن واقع در شهر لانکشایر به دنیا آمد. پس از طی دوران مقدمات تحصیلی در سال ۱۹۱۲ از آکسفورد فارغ‌التحصیل شد و اندکی بعد به عضویت کالج پمبرک درآمد و تا سال ۱۹۴۱ که به علت بیماری مجبور به کناره‌گیری از تدریس شد، در آکسفورد باقی ماند. در ابتدا به ایده‌آلیسم، گرایش پیدا کرد و به مطالعه آثار هگل، ایده‌آلیست‏های بریتانیایی و هگلی‏های ایتالیایی معاصر خود پرداخت ولی به تدریج از ایده‌آلیسم فاصله‏ گرفت. از مهم‌ترین آثار وی آیینه ذهن (Spesulum Mentis) است که نخستین کوشش وی برای تبیین یک نظام‏ فلسفی است. کالینگوود همچنین نویسنده یکی از مهم‌ترین آثار نیمه اول قرن بیستم در حوزه فرافلسفه با عنوان «رساله‌ای در باب روش فلسفی» (۱۹۳۳) است که تلاشی برای توضیح استقلال «اصول فلسفه» و روش و موضوع متمایز آن در برابر روش و موضوع علوم دقیق و طبیعی بود. اگرچه کالینگوود را اغلب یک ایده‌آلیست نامیده‌اند اما این عنوان سیر اندیشه وی را به‌طور کامل نشان نمی‌دهد. چنانکه وی در مکاتبات خود با «گیلبرت رایل»، این توصیف را نفی می‌کند. او همچنین با انتشار کتاب «درآمدی بر مابعدالطبیعه»، وارد گفت‌وگوی انتقادی با مفروضات فیلسوفان تحلیلی شد. وی موقعیت بلند و مسلط خود در فلسفه تاریخ را عمدتا به واسطه کتاب «ایده و اندیشه تاریخ» به دست آورد که توسط وصی ادبی اش از یادداشت‌ها و متون درس‌گفتارهای او گردآوری شده بود.

با اهدای هزاران برگ از اوراق و دست نوشته‌های کالینگوود توسط بیوه او به کتابخانه بودلیان دانشگاه آکسفورد در اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوایل ۱۹۸۰ و همزمان با پیدا شدن برخی از دست‌نوشته‌های مفقود شده او در بایگانی‌های انتشارات آکسفورد، امکان دسترسی عمومی به همه این اوراق از اوایل دهه ۱۹۹۰ فراهم آمد. قراردادن متن کامل دست نوشته به تازگی کشف شده «اصول تاریخ» و همراه با آن برخی دیگر از نوشته‌های منتشر نشده وی از سال‌های دهه ۱۹۳۰ درباره فلسفه تاریخ در دسترس علاقه‌مندان مکتب کالینگوود از اهداف ویراستاران آثار وی بوده است.

به نظر کالینگوود، بهتر است هر مورّخ ضمن شرح رویدادها، به تحلیل آنها از دیدگاه خود بپردازد تا کتب تاریخ متنوع باشند. او تعریف «آزادی کامل» را در پرداختن فرد به آنچه را که بخواهد ارائه دهد و بگوید خلاصه کرده و بنابراین ممانعت از خلاقیت را عملی خلاف آزادی دانسته است. از دیدگاه کالینگوود، هرگونه خلاقیت در هرزمینه (نه فقط در موسیقی، نقاشی و تئاتر)، هنر به‌شمار می‌آید. کالینگوود نیز تاریخ‌نگاری را ادامه روزنامه‌نگاری دانسته و افزودن سابقه تاریخی یک خبر (رویداد روز) را بر آن خبرلازم می‌داند که این کار از آن زمان رواج یافته است البته این سابقه‌نویسی بر خبر نباید به صورت تفسیر آن برآید که «تفسیر = نظر» از «خبر که باید مطلق باشد» جدا است. کالینگوود تاریخ‌نگاران و روزنامه‌نگاران را «مردان فکر» لقب داده است.

وی که ۱۹ کتاب و ۱۳۱ رساله و مقاله از خود به جای گذارده تاکید بر این دارد که سیاستمداران و دولتمردان باید «تاریخ» را مطالعه کنند تا اشتباهات تکرار نشود و از خود نام نیک باقی بگذارند.

کالینگوود تمایز بین نظریه و عمل را رد کرد. تمایز بین نظریه و عمل به این فرض بستگی دارد که کل علوم مثل علوم طبیعی هستند. در علوم طبیعی، بین شیء و مطالعه آن شیء تفاوت وجود دارد. علوم طبیعی، وجود جهان طبیعی بیرونی را مسلم فرض می‌کند که به بررسی آن می‌پردازد. اما این تمایز در علم تاریخ‌نگاری وجود ندارد. تاریخ که موضوع تاریخ‌نگاری است از داخل آن شناخته می‌شود و بازیگرانی را درک می‌کند که داخل آن هستند و آن را می‌سازند و به این طریق تاریخ‌نگاری اعمال آینده را شکل می‌دهد. دلالت عملی فلسفه تاریخ‌نگاری کالینگوود را می‌توان بر اساس توضیحی که او از جامعه و تمدن ارائه می‌دهد، دریافت کرد. این اصطلاحات در تفکر کالینگوود مانند زنجیر به هم مرتبط شده‌اند. از نظر کالینگوود، جامعه نه از طریق قرارداد توافقی اجتماع بلکه با تصمیم یا اراده بازیگران آزادی که آن قرارداد را ایجاد می‌کنند به وجود می‌آید. اعضای جامعه در هوشیاری اجتماعی «افرادی که آزاد هستند و خود را آزاد می‌بینند» شریک‌اند. هوشیاری اجتماعی را می‌توان با مشخصه «تصمیم بگیریم که عضو باشیم و عضو باقی بمانیم» و اقدامات و عمل‌های مشترک شناخت.

منبع: ویکی‌پدیا،

کالینگوود و کروچه، نوشته

اشتاین هلگبی، ترجمه علی عربانی‌دانا

زادروز فیلسوف تاریخ‌شناس