قیام مردم برای بازگشت مصدق به نخستوزیری
در روز ۳۰ تیر ۱۳۳۱ یک سال و ۴ ماه پس از به ثمر نشستن نهضت ملی صنعت نفت، مردم ایران با راهپیمایی در خیابانها خواستار برکناری احمد قوامالسلطنه و بازگشت دکتر محمد مصدق به پست نخستوزیری شدند.
پس از برگزاری انتخابات دوره هفدهم و افتتاح مجلس شورای ملی و بازگشت دکتر مصدق از دادگاه لاهه و در بحبوحه مبارزات نهضت ملی شدن نفت، با وجود اظهار تمایل اکثریت نمایندگان مجلس جدید به نخستوزیری مجدد دکتر مصدق، ناگهان وی از سمت خود استعفا داد.
علت این امر کارشکنیهای اقلیت مجلس، عدم ابراز تمایل مجلس سنا به زمامداری دکتر مصدق و اختلاف بر سر درخواست اختیارات بیشتر برای نخستوزیر بود.
در روز ۳۰ تیر ۱۳۳۱ یک سال و ۴ ماه پس از به ثمر نشستن نهضت ملی صنعت نفت، مردم ایران با راهپیمایی در خیابانها خواستار برکناری احمد قوامالسلطنه و بازگشت دکتر محمد مصدق به پست نخستوزیری شدند.
پس از برگزاری انتخابات دوره هفدهم و افتتاح مجلس شورای ملی و بازگشت دکتر مصدق از دادگاه لاهه و در بحبوحه مبارزات نهضت ملی شدن نفت، با وجود اظهار تمایل اکثریت نمایندگان مجلس جدید به نخستوزیری مجدد دکتر مصدق، ناگهان وی از سمت خود استعفا داد.
علت این امر کارشکنیهای اقلیت مجلس، عدم ابراز تمایل مجلس سنا به زمامداری دکتر مصدق و اختلاف بر سر درخواست اختیارات بیشتر برای نخستوزیر بود. سیدحسن امامی با اکثریت آرا توانست بهعنوان رئیس مجلس شورای ملی انتخاب شود. براساس سنت پارلمانی، پس از انتخاب هیات رئیسه مجلس، نخستوزیر قبلی باید از سمت خود کنارهگیری میکرد تا مجلس جدید رأی تمایل خود را در حفظ دولت قبلی یا معرفی دولت جدید اعلام کند.
دکتر مصدق روز شانزدهم تیر به دلیل عدم اظهار تمایل مجلس سنا از قبول پست نخستوزیری خودداری کرد. روز هجدهم تیر از میان نمایندگان حاضر در مجلس سنا تنها ۱۴ نفر به زمامداری دکتر مصدق ابراز تمایل کردند. آیتالله ابوالقاسم کاشانی از روحانیون مشهور آن دوران، در واکنش به مخالفت مجلس سنا در تایید ادامه زمامداری دکتر مصدق، اعلامیه شدیداللحنی صادر کرد. از طرف احزاب، گروهها، اصناف، پیشهوران و بازاریان نیز تلگرافها و نامههای فراوانی در حمایت از مصدق به مرکز ارسال شد.
تحت فشار گروههای سیاسی و درخواستهای مکرر مردم و اظهار تمایل مجلس شورای ملی، شاه بهرغم مخالفت مجلس سنا، فرمان نخستوزیری دکتر مصدق را صادر کرد. مصدق این بار اعطای اختیارات ۶ ماهه و درخواست مقام وزارت جنگ را پیششرط پذیرش مقام نخستوزیری قرار داد. پس از این موضعگیریهای مختلف و تعطیلی بازار و مغازهها، مردم سرنگونی قوام را خواستار شدند.
دولت برای مقابله با مخالفتهای مردمی دستورات اکیدی به نیروهای شهربانی و ارتش صادر کرد؛ ولی با وجود سرکوب شدید، نارضایتی مردمی از دولت قوام و حمایت از دکتر مصدق به اوج خود رسید. اعتصابات، تظاهرات خیابانی و درگیریهای مردمی با پلیس و ارتش گسترش یافت و با اعلام تعطیلی روز سیام تیر از سوی گروهها، احزاب، جمعیتهای دینی و سیاسی هوادار دکتر مصدق، درگیری به اوج رسید. در این روز نیروهای انتظامی و نظامی، مردم را به گلوله بستند و عدهای را به شهادت رساندند.
سرلشکر وثوق فرمانده ژاندارمری نیز کفنپوشان باختران، همدان و قزوین را در کاروانسرا سنگی به گلوله بست و از حرکت آنان به تهران جلوگیری کرد. نمایندگان دولت و شاه با عجله به ملاقات آیتالله کاشانی رفتند تا وی را به آرام کردن مردم راضی کنند؛ اما کاشانی با صراحت درخواست آنان را رد کرد و تاکید کرد که اگر قوام کنار نرود، اعلام جهاد خواهد کرد.
شاه که موقعیت را حساس دید، دولت قوام را در غروب روز سی تیر برکنار کرد. در همان روز از ۶۴ نماینده مجلس ۶۱ نفر به زمامداری دکتر مصدق اظهار تمایل کردند و شاه نیز مجبور به صدور فرمان نخستوزیری مصدق در سی و یکم تیر شد.
ارسال نظر