بیکاری در کمین آوارگان جنگ

کاترین یاکوبسن مترجم: آذر حمیدیان منبع: بیزینس‌ویک وقتی که الکساندر اوواروف در اوایل ماه ژوئیه از خانه‌اش در شهری به نام لوگانسک واقع در شرق اوکراین گریخت، خانه‌، خودرو و پارکینگش را که پر از چراغ خواب‌های عروسکی، استخرهای بادی و پوشاک کودکان بود، ترک کرد. همه این وسایل مربوط به فروشگاه آنلاین او بود که به همراه همسرش والنتینا آن را اداره می‌کردند. اوواروف می‌گوید: «به نظر می‌رسید که ایده عبور دادن یک کامیون پر از اسباب‌بازی از صدها ایست بازرسی جدایی‌طلبان و سپس رد کردن آن از ایستگاه‌های نظامیان اوکراینی، ایده واقع‌گرایانه‌ای نیست.»

پس از آنکه اوواروف به همسر و پسرش که یک ماه پیش لوگانسک را ترک کرده بودند در کی‌یف ملحق شد، سعی کرد بفهمد که حالا چه انتظارش را می‌کشد. او به لحاظ مالی توان آن را نداشت که کسب و کار جدیدی را از بازمانده‌های فروشگاه کودک خود در لوگانسک به راه اندازد. بنابراین به این واقعیت پی برد که زمان آن فرا رسیده است که به‌دنبال کار باشد.

این فروشنده سابق اسباب‌بازی، با ارتباطات کمی که در شهر جدید داشت، با چندین سازمان داوطلب کمک به آوارگان جنگ تماس گرفت، به او گفته شد که به مرکز آزاد استخدام مردمی مراجعه کند. این مرکز پس از الحاق کریمه به روسیه در ماه مارس راه‌اندازی شد تا به آوارگان جنگ در پیدا کردن کار کمک کند. با آغاز تنش‌ها در امتداد مرز مشترک شرق اوکراین با روسیه، این مرکز اشتغال فعالیت‌های خود را گسترش داد تا به موج جدید افرادی که در داخل کشور جابه‌جا می‌شوند، در یافتن شغل کمک کند. اکنون تیمی متشکل از بیش از ۶۰ داوطلب پایگاه داده‌های مرکز را اداره می‌کنند. در این پایگاه داده‌ها، راه‌های تماس با بیش از ۸۰۰ شرکت در سرتاسر اوکراین در کنار رزومه بیش از هزار جوینده کار وجود دارد.

سرانجام یک روز عصر، اوواروف در یکی از کلاس‌های آموزشی این مرکز که ۱۵ جوینده و داوطلب کار در آن حضور داشتند، شرکت کرد.در این کلاس، النا ورتینکسایا، یک کارمند بازنشسته منابع انسانی، درباره بهترین روش برای جست‌وجوی کار سخنرانی می‌کرد. او با انگشت خود به شکلی اشاره کرد که در آن جزئیات جست‌وجو برای کار را به تصویر کشیده بود. در این تصویر نکات زیادی از مهارت‌های پیشین فرد تا مهارت در برقراری ارتباط به چشم می‌خورد. او پیش از آنکه به بحث تهیه سوابق کاری برسد،چندین بار این جمله را تکرار کرد: «تا جایی که ممکن است به جزئیات دقت کنید.» طی این سخنرانی، ناتالیا چکنووا، حسابداری که تا پیش از آن، کار خصوصی خودش را در دونتسک داشت، دستش را بالا برد. او که لباسی مناسب مصاحبه کاری یک ساعت پیش خود را پوشیده بود، گفت: «از وقتی که در حدود سه هفته پیش جست‌وجوی خود برای یافتن کار را شروع کرده‌ام، به طور متوسط در هر روز یک مصاحبه شغلی داشته‌ام. در دونتسک افراد با من تماس می‌گرفتند و از من کار می‌خواستند. حالا اما حتی پس از مصاحبه، شرکت‌ها با من تماس نمی‌گیرند.» ورتینکسایا می‌گوید: «این اتفاق در اینجا روی نمی‌دهد.» بازار کار در کی‌‌یف بسیار سخت شده است، کافی است تصور کنید که هر جوینده کار برای یافتن کار با شرکت‌ها تماس می‌گیرد. بنابراین جویندگان کار مجبورند مقاومت داشته‌باشند و صبوری به خرج دهند.

پس از آنکه مردم دونتسک یا لوگانسک خود را به جای امنی می‌رسانند و احساس نجات به آنها دست می‌دهد، خیلی زود نگرانی از اینکه در یک شهر جدید چگونه باید به حیات خود ادامه دهند، جای این احساس خوش را می‌گیرد. هزینه زندگی در کی‌یف، تقریبا دوبرابر هزینه‌های زندگی در دونتسک یا لوگانسک است و بازار کار آن هم بسیار رقابتی‌تر از آنها است. علاوه بر همه اینها استخدام‌کنندگان از جذب آوارگان جنگی امتناع می‌کنند، چون مطمئن نیستند آیا این افراد با پایان جنگ به شهرهایشان باز می‌گردند یا نه.

برآورد تعداد افرادی که به‌خاطر جنگ خانه و کاشانه خود را ترک کرده‌اند و اکنون در جست‌وجوی کارند، دشوار است. بر اساس برآورد دفتر استخدام دولت، حدود ۲۵۰۰ نفر از ساکنان دونتسک و لوگانسک درخواست استخدام خود در شهرهایی دیگر را به ثبت رسانده‌اند. اما این رقم مشخص نمی‌کند که آیا این افراد ازجمله کسانی هستند که به‌خاطر جنگ جابه‌جا شده‌اند و اکنون مجبور به پیدا کردن شغل جدید هستند یا اینکه خودشان قصد ترک محل زندگی سابق را داشته‌اند. در اوکراین هر فردی که شاغل است، یک کتابچه شغلی دارد که در آن شرایط هر محل رسمی استخدام درج شده است و شامل جزئیاتی است درباره اینکه چرا حامل کتاب محل کار قبلی خود را ترک کرده است. در مورد افرادی که به‌طور رسمی جزو بیکاران شناسایی می‌شوند، فرمی وجود دارد که باید توسط کارفرمای سابق آنها و خود جوینده کار پر شود تا به‌این وسیله خاتمه قرارداد شغلی فرد، مورد تایید قرار گیرد. برای افرادی که با عجله خانه‌های خود را ترک کردند و کتابچه شغلی خود را جا گذاشته‌اند یا نتوانسته‌اند رسما به کار خود پایان دهند، ثبت نام به عنوان «بیکار» دشوار خواهد بود. یافتن کارفرمایان قبلی آنان که خودشان هم فرار کرده‌اند، تقریبا غیر ممکن است. این به معنای آن است که برخی از پناهندگان رسما نمی‌توانند به استخدام شغل جدیدی در بیایند چون هنوز روی کاغذ مشغول کار در جایی دیگر هستند.