حقوق پایمال شده باشگاه‌ها

علی مختاری کارشناس ارشد مهندسی سیستم‌های اقتصادی اجتماعی امروزه در جهان، فوتبال به صنعتی عظیم تبدیل شده است که نه‌تنها پیامدهای اجتماعی و ورزشی خوبی دارد بلکه منافع اقتصادی مثبت بسیاری نیز دارد. طبق آمار اعلام شده توسط مجله فوربس تنها ۱۰ تیم برتر اروپا بیش از ۴ میلیارد یورو درسال ۲۰۱۴ درآمد داشته‌اند. دولت انگلستان از باشگاه‌های حرفه‌ای این کشور بیش از ۸۰۰ میلیون پوند مالیات گرفته و کشور برزیل از پرورش و فروش بازیکن سالانه چند میلیارد دلار درآمد داشته است. اما طبق آمار کنفدراسیون فوتبال آسیا که ماه پیش منتشر شد لیگ ایران ضررده‌ترین لیگ آسیا شناخته شد. درحالی که ۱۵۰ میلیون دلار در آن هزینه شده تنها ۷۵ میلیون دلار آن بازگشته است و این در حالی است که در لیگ ژاپن با ۴۰۰ میلیون دلار هزینه، ۵۷۳ میلیون دلار بازگشت داشته یعنی ۱۷۳ میلیون‌دلار سود.

وضعیت امروز باشگاه‌های فوتبال در کشور نمادی روشن از اقتصاد ناکارآمد دولتی و همچون آینه‌ای است که به وضوح می‌توان تمامی مصادیق ضعف اقتصاد دولتی را در آن دید. عدم رقابت‌پذیری اقتصادی، قوانین نامناسب و ناکارآمد، عدم شفافیت مالی و رانت‌های مدیریتی از جمله مولفه‌های این نوع اداره باشگاه‌ها است.

از این رو خبر خصوصی‌سازی دو باشگاه بزرگ پایتخت پس از حدود ۱۰ سال کشمکش امیدوارانه به نظر می‌رسد ولی سوال این است که چرا زودتر این واگذاری صورت نگرفته است؟ در پاسخ به این سوال یک نظریه اقتصادی وجود دارد: اثر خارجی مثبت بالا. به زبان ساده یعنی منافعی که به راحتی قابل تفکیک و قیمت‌گذاری نیستند. شاید استفاده از محبوبیت این دو باشگاه برای دولت‌ها وسوسه کننده بوده که حاضرند هزینه‌های بالای این دو باشگاه پرطرفدار را قبول کنند. طرفداران همین نظریه اکنون عنوان می‌کنند که دولت کنونی نیز قیمت بسیار بالایی برای فروش اعلام کرده تا کسی نتواند برای خرید وارد شود و تردید فراوانی ابراز می‌کنند که کسی وارد این معرکه شود. برخی دیگر بر این باورند که بازهم خودمانی‌سازی جای خصوصی‌سازی را خواهد گرفت و باشگاه‌ها نصیب نهادهای وابسته به دولت یا شبه دولتی خواهد شد.

اما مهم‌ترین سوال این است که چرا تیم‌هایی‌ با این درجه محبوبیت تقاضای بالایی برای خرید با توجه به قیمت پایه ۲۹۰ میلیارد تومانی ندارند. آیا این رقم بالاست؟

یکی از جدیدترین و بزرگ‌ترین مزایده‌های فوتبال برای فروش باشگاه والنسیا در سال گذشته صورت گرفت که بیش از ۱۰ شخصیت حقیقی و حقوقی ثروتمند دنیا در آن حاضر شدند و درنهایت پیتر لیم تاجر سنگاپوری برنده مزایده شد که بر این اساس ۷۰ درصد سهام باشگاه به قیمت ۷۲۰ میلیون دلار فروخته شد؛ یعنی با دلار کنونی حدودا ۸ برابر قیمت پایه این دو تیم پرطرفدار کشور. علاوه بر آن لیم متعهد شده است در یک پروژه ۵ ساله آکادمی فوتبال والنسیا را تقویت و استادیوم نیمه کاره باشگاه را به یکی از لوکس‌ترین استادیوم‌ها در اروپا مبدل کند. واضح است که این قیاس با توجه به شرایط بسیار متفاوت صحیح نیست اما علت این تفاوت چیست؟ چرا چهارمین تیم اسپانیا که در مقایسه با رئال و بارسلون طرفدار بسیار کمتری دارد تا این حد قیمت‌گذاری می‌شود؟ ولی پرطرفدارترین تیم‌های ما با یک هشتم آن قیمت گران تلقی می‌شوند؟ در کنار بسیاری از مسائل مختلف مهم‌ترین علت نااطمینانی از درآمد حاصل از خرید این دو تیم است. تجربه خصوصی‌سازی تیم‌های فراوانی نظیر استیل آذین، ابومسلم، داماش، پیام خراسان و استقلال اهواز به هیچ‌وجه موفق نبوده است.

در اینجا باید اعتراف کنیم که از ۱۰ سال پیش که پروژه خصوصی‌سازی دو تیم توسط دکتر مهرعلیزاده کلید خورد وضعیت درآمدی تیم‌ها تغییر چندانی نداشته است.

اما روش‌های درآمدی باشگاه‌ها امروزه بسیار متنوع شده است از تبلیغات روی پیراهن تا درآمدهای ناشی از پرورش و فروش بازیکن، اما سه راه عمده کسب درآمد باشگاه‌ها همچنان در ابهام قرار دارد و باید هرچه سریع‌تر قوانینی عادلانه برای آن اتخاذ شود:

۱- حق پخش تلویزیونی. ۲- درآمد بلیت‌فروشی و تبلیغات دور زمین ۳- حقوق صاحبان یا اجاره‌کنندگان برند یا همان کپی رایت.

هرسه مورد در تمام دنیا جزو حقوق مسلم باشگاه‌ها است.

مورد اول در انحصار کامل صدا و سیما قرار دارد و در شرایطی که با توجه به تعرفه آگهی‌ها می‌توان به راحتی تخمین زد که از پخش آگهی‌های تلویزیونی در حین پخش فوتبال عایدی هنگفتی به دست می‌آورد، صدا و سیما حاضر به پرداخت پول کافی به باشگاه‌ها نیست. این حق ‌باید به باشگاه داده شود که حق پخش بازی‌های خود را در یک سیستم چانه زنی آزاد به فروش برساند و در صورت عدم توافق با صدا سیما با شبکه های خارجی یا اینترنتی داخلی وارد معامله شوند.

مورد دوم در انحصار کامل سازمان لیگ قرار گرفته است که ‌باید به باشگاه‌ها واگذار شود. باشگاه باید پس از کسر اجاره استادیوم و خدمات لازمه آن مابقی پول بلیت‌فروشی را کسب کند. واضح است که در این میان باشگاه‌ها باید مبلغی برای اداره لیگ به سازمان لیگ و فدراسیون بپردازند ولی ظاهرا در حال حاضر این رویه به صورت معکوس صورت می‌پذیرد.

مورد سوم نیز از یک خلأ قانونی بزرگ در کشور ناشی می‌شود که امیدواریم قانون‌گذاران فکری به حال کپی کردن بدون مجوز صاحبان یا مستاجران اثر بکنند. البسه و تمامی محصولات با برند باشگاه‌ها را تنها باید با مجوز باشگاه تولید کرد.

در نهایت اگر این موانع برداشته شود نه تنها خصوصی‌سازی باشگاه‌ها این بار شکست نمی‌خورد، بلکه به رشد ورونق فوتبال ملی و اقتصاد و اشتغال نیز کمک می‌کند.