انحصارزدایی از گالری‌ها

عباس خرمی

مدیر نگارخانه نهاوند

اصولا هنر، نزدیک‌ترین وجه مشترک انسان با خالق است. به همین دلیل این بخش از وجود آدمی، وقتی متجلی می‌شود که اثری خلق ‌کند، بنابراین به‌سادگی نمی‌توان روی آن قیمت گذاشت.

در باره قیمت تابلوها و آثار هنری ارائه شده در حراجی‌ها و گالری‌ها و بررسی این موضوع که تا چه حد عرضه و تقاضا تعیین‌کننده قیمت در این بازار در کشوراست و چه میزانی از آن تحت تاثیر جو روانی یا فعالیت‌های واسطه‌ای و سوداگری است، می‌توان گفت سیر طبیعی این است که این قدر و قیمت همواره در حال رشد باشد و به سمت کمال برود. البته این‌گونه قیمت‌ها و قیمت‌گذاری‌ها، نسبی است و اشکالی هم ندارد.

اما زمانی به نظر ناپسند می‌آید که توجه به این بخش از هنر، در انحصار عده‌ای محدود قرار گیرد و در دایره‌ای تنگ دور خودش بچرخد و سوداگری کند، بدون اینکه به آثار خلق شده و نبوغ سایر هنرمندانی که چه بسا آثار آنها از آثار کسانی که خود خواسته آنها را پرآوازه کرده‌ایم کمتر نباشد.

مسائل مادی برای هنرمندان همچون هر قشر دیگری دارای اهمیت است و نمی‌توان گفت هنرمند تنها باید به خلق آثار هنری بپردازد و توجهی به مادیات نداشته باشد، اما این موضوع نباید باعث دور شدن هنرمند از اصول و ظرافت‌های هنری شود. همواره بحثی تحت عنوان «حرمان هنرمندان» وجود داشته است. مگر چند نفرامثال پابلو پیکاسو وجود دارد که بنا به دلایلی، در زمان حیات شاهد قدرشناسی از آثار خود بوده باشد؟ ازآن طرف متاسفانه امثال ونگوگ زیاد داریم که در زمان حیات خود هیچ‌گونه بازتاب مادی در آثارشان ندیده اند.

اخیرا موجی ایجاد شده که نشان می‌دهد سرمایه گذاری روی آثار هنری مورد توجه بیشتری قرارگرفته است. البته این موج به شرطی خوب است که در انحصار چند مجموعه دار محدود نشود و شکل انحصاری پیدا نکند که اگر چنین باشد در آینده نزدیک از این تب و تاب می‌افتد.

تاثیر این قیمت‌ها قطعا در آثار دیگر هنرمندان اثر مثبت می‌گذارد و جامعه را تا حدودی به اهمیت آثار هنری متوجه می‌کند. البته چنین وضعی می‌تواند آثار منفی هم برای جامعه و هم برای هنرمندان داشته باشد و دراین صورت است که همواره جامعه دراین حراج ها اسامی خاص و تکراری بشوند و آثار دیگر هنرمندان دیده نشود.

برگزاری چنین حراج های هنری مفیداست به شرط اینکه اصولی کارکنیم و نخواهیم ادای بعضی از کریستی‌های خارج ازکشور را در بیاوریم . اداره کل هنرهای تجسمی هم باید زیرکانه سعی کند در ورطه این دور باطل نیفتد و به سرو صداهای زودگذر دل خوش نکند.

اگربناباشدکاراصولی انجام شود، خوب است که مثلا این حراج ها در سه درجه به نسبت آثار هنری، (نه فقط نقاشی، بلکه هر رشته هنری) برگزار شود، تا همه هنرمندان بتوانند خودی نشان بدهند. آن وقت است که می‌توانیم مطمئن شویم برای هنر و تداوم این‌گونه حراج‌ها کار ریشه‌ای و مستمر انجام داده‌ایم و در آن صورت شاهد شکوفایی استعدادهای شکوفا شده ولی گمنام خواهیم بود.

زمانی که حرکت‌های بسته و دورهای باطل، به حرکت به سمت جلو و پویا تبدیل شود، آنگاه می‌توان به آینده هنر ایران و هنرمندان ایرانی امیدوار شد.

یکی از مزایای برگزاری چنین حراجی‌ها یا برگزاری نمایشگاه‌های هنری بالا بردن اعتماد به نفس هنرمندان ایرانی خواهد بود. در گذشته بسیاری از هنرمندان ما به دلیل نبود فضایی برای ارائه آثارشان به‌تدریج دلسرد شده و این راه را ادامه نمی‌دادند، اما رونق گرفتن بازار آثار هنری و جلب شدن نگاه‌ها به سمت آن می‌تواند امید زیادی در دل خیل عظیمی از هنرمندان ایجاد کند. از سوی دیگر رشد و گسترش حراجی‌های این‌چنینی می‌تواند زمینه را برای ارتباط با گالری‌ها و حراجی‌های سایر کشورها فراهم کند و در نتیجه آثار هنرمندان ایرانی که بر پایه نبوغ، ظرافت و خلاقیت‌های زیادی استوار است می‌تواند در بازارهای جهانی هم درخشش داشته باشد.