تامین سرمایه‌ها  و تحول اقتصادی پساتحریم

دکتر مجید زمانی

مدیرعامل شرکت تامین سرمایه کاردان

قاعدتا صنعت واسطه‌گری مالی ایران که شامل بانک‌ها، شرکت‌های تامین سرمایه (investment banks)، کارگزاری‌ها و مشاوره‌های سرمایه‌گذاری است، باید تسهیل‌کننده اصلی تحول اقتصادی پساتحریم باشند اما این ظرفیت هم‌اکنون وجود ندارد. بهترین عملکرد برای شرکت‌های این صنعت این خواهد بود که ضمن تلاش برای ایجاد ارزش در این فرآیند، بیش از هر چیز به فکر اصلاح ساختار و ارتقای استانداردهای خود باشند.

بانک‌های تجاری دارای مشکلاتی هستند که بعضی از آنها با لغو تحریم‌ها دوباره مخفی خواهند شد. اما نهادهای بازار سرمایه از جمله بانک‌های سرمایه‌گذاری یا همان شرکت‌های تامین سرمایه، دارای چنین حجمی از مشکلات نیستند. با این حال بانک سرمایه‌گذاری در ایران مفهوم نوپایی است و نهادهای مذکور زمان کافی برای توسعه زیرساخت‌های لازم برای ایفای نقش مؤثر در اقتصاد را نداشته‌اند.

با این وجود بانک‌های سرمایه‌گذاری می‌توانند نقشی هر‌چند حداقلی در این زمینه به خصوص در تسهیل ارتباط با بنگاه‌های بین‌المللی بر عهده بگیرند. تیم‌های کارشناسی این شرکت‌ها در کوتاه‌مدت بیش از شرکت‌های خارجی با بوروکراسی ایران آشنا هستند. در یک کشور در حال توسعه چنین قابلیتی می‌تواند برای یک شرکت خارجی حیاتی باشد. همچنین هر چند تحقیق بین شرکت‌های تامین سرمایه جدی گرفته نشده، بدنه کارشناسی این شرکت‌ها نسبت به اکثر شرکت‌های خارجی شناخت بیشتری از صنایع و اقتصاد ایران دارند. از این منظر، این شرکت‌ها می‌توانند به ورود شرکت‌های خارجی به کشور کمک کنند.

خدمات مورد نیاز برای اقتصاد پساتحریم که به احتمال زیاد با فعالیت بیشتر اقتصادی و تا حدی با نقش آفرینی تعدادی از شرکت‌های خارجی همراه خواهد بود شامل واسطه گری برای انتشار اوراق سهام و بدهی در داخل و شاید در خارج از کشور، خدمات ادغام و تملک، مدیریت دارایی، تحقیقات اقتصادی و مشاوره استراتژیک است. ولی اینها تنها عناوینی هستند که در بروشورهای شرکت‌های تامین سرمایه ما تکرار می‌شوند. واقعیت این است که قابلیت‌های اساسی (Core Competency) شرکت‌های تامین سرمایه باید چند مبنای اساسی داشته باشد:

۱- مدیریت ریسک: مهم‌ترین‌ و حیاتی‌ترین قابلیت یک مؤسسه مالی توانایی مدیریت ریسک و تسلط بر مهارت‌ها و دانش مرتبط با آن است. مدیریت ریسک، سلامت شرکت‌های مالی و همین‌طور کیفیت و موفقیت تعاملات را تضمین می‌کند. سیال بودن سیاست‌های اقتصادی، عدم وجود حاکمیت قانون و بی‌انضباطی مالی دولت باعث شده از طرفی باورهای نادرستی در تعیین و مدیریت ریسک شکل بگیرد و از طرف دیگر هر مدیر محافظه‌کاری تقریبا به هر معامله و فعالیت اقتصادی به دیده تردید نگاه کند. دولت به‌عنوان بزرگ‌ترین‌ فعال اقتصادی می‌تواند در از بین بردن این نقیصه بسیار جدی نقش اساسی داشته باشد.

۲- ارزشگذاری: از مبنایی‌ترین مفاهیم اقتصاد و مدیریت مالی ارزشگذاری دارایی‌ها است. تقریبا تمام خدمات شرکت‌های تامین سرمایه به نوعی مبتنی بر ارزشگذاری مالی نوعی از دارایی است. بر خلاف تصور بسیاری از فعالان بازار، ارزشگذاری صحیح بدون تسلط کامل بر شرایط اقتصاد، صنعت و شرکت مربوطه امکان‌پذیر نیست. کارشناسان ما تا حدی با مفاهیم ارزشگذاری آشنا هستند ولی بسیاری از ارزشگذاری‌های صورت گرفته جدی نیستند و برای ارائه در بازار بین‌المللی احتیاج به کار بسیار بیشتر دارند.

۳- تمرکز: معروف است که بانکدار سرمایه‌گذاری وضع هر شرکت را از مدیرعامل آن شرکت بهتر می‌داند. این تنها با تخصص و تمرکز روی یک تا تعداد معدودی صنعت به‌وجود می‌آید. از این منظر به نظر می‌رسد شرکت‌های تامین سرمایه اگر بخواهند کار خود را به درستی انجام دهند با توجه به کمبود نیروی انسانی متخصص نمی‌توانند در تعداد زیادی از صنایع فعالیت کنند.

۴- قدرت مالی: اگر شرکت‌های تامین سرمایه بخواهند از یک شرکت مشاوره فراتر بروند، باید بتوانند به تسهیل معاملات از طریق تامین مالی کمک کنند. چنین تامین مالی می‌تواند از سرمایه خود شرکت یا به پشتوانه شبکه مالی شرکت انجام شود.

۵- تسلط به ادبیات بانکداری سرمایه‌گذاری: تحصیل در رشته مالی و مطالعه کتاب‌های مربوطه کمک می‌کند ولی مانند هر حرفه‌ای، انجام یک معامله به ویژه در عرصه بین‌المللی به مهارت‌هایی احتیاج دارد که نمی‌توان در کتاب‌ها یافت. برای تسهیل معاملات با شرکت‌های خارجی، شرکت‌های تامین سرمایه باید با تقویت ادبیات مالی مدرن و کسب مهارت‌های مذاکره، ارائه و ارتباط با بانک‌های سرمایه‌گذاری دنیا به کمک شرکت‌های ایرانی بشتابند.

در کشورهای توسعه‌یافته، خرید و فروش سهم به‌عنوان یک مشغله روزانه یکی از چندین بخش فعالیت‌های بازار سرمایه به حساب می‌آید. در ایران اما، خاستگاه بازار سرمایه صنعت کارگزاری و اکوسیستم پیرامون خرید و فروش سهم است، تا آنجا که بسیاری از فعالان بازار فکر می‌کنند اگر شما هر روز درگیر خرید و فروش سهم نباشید، فعال بازار سرمایه نیستید! این واقعیت باعث شده است کمبود نیروی انسانی با مهارت‌های لازم برای توسعه بازار سرمایه کامل و بانکداری سرمایه‌گذاری به بزرگ‌ترین‌ چالش این صنعت تبدیل شود.

به نظر می‌رسد اگر فعالان این صنعت به جای استفاده از قابلیت‌های با ارزش افزوده کم مانند پیشبرد مسائل اداری معاملات (شامل انتشار اوراق، FDI، تشکیل ابزارهای مالی، ادغام،تملک و...) و احتمالا استفاده از رانت‌های موجود، به تقویت نیروی انسانی و تمرکز بر قابلیت‌های اساسی ذکر شده بپردازند بتوانیم طی یک دهه بانک‌های سرمایه‌گذاری معتبر در سطح منطقه در کشور داشته باشیم.

از نهاد ناظر نیز انتظار می‌رود نسبت به تشویق شرکت‌هایی که به تقویت قابلیت‌های اساسی مرتبط می‌پردازند اقدام کرده و ضمن تسهیل اخذ مجوزهای مختلف برای اشخاص واجد صلاحیت به انحلال، ادغام و تملیک شرکت‌های با استانداردهای پایین‌تر در صنعت بانکداری سرمایه‌گذاری کمک کند.