عدم پویایی نظام مالیاتی

احمد دنیانور

مدیرعامل فولاد جنوب

مالیات اصولا واژه آشنا و غریبی است. آشنا از آن منظر که همگان بر چیستی و چرایی آن آگاهند. از کارکنان دولتی و خصوصی که مبلغی فراموش نشدنی از حقوق آنها تحت عنوان مالیات کسر می‌شود تا فعالان اقتصادی که عموما مالیات یکی از چالش‌های روزمره آنها می‌شود؛ غریب از آن لحاظ که هیچ گاه پرداخت‌کننده آن با اغنا و پذیرش راستی آن به پرداخت آن اقدام نمی‌کند.

بررسی علت چالشی بودن مالیات در فعالیت‌های اقتصادی تحلیلی است جامع که از اهمیت بالایی برخوردار است. به تازگی وزیر محترم اقتصاد بیان کرد که طی سال‌های آتی نفت از بودجه کشور حذف می‌شود و جای آن را مالیات خواهد گرفت. با ملاحظه این جمله این سوال به ذهن متبادر می‌شود که آیا بستر لازم برای آن فراهم است یا خیر؟ پاسخ یقینا منفی است. این همان نابسامانی است که چالش‌های فوق الاشاره را پدید می‌آورد.

برای تحلیل و بررسی این چرایی‌ها باید دانست چرا ما فرار مالیاتی داریم؟ چرا برخی پرداخت مالیات را یک حق قلمداد نمی‌کنند و نوعی تضییع و ظلم می‌دانند؟ اصولا سیستم محاسبه مالیات در کشور، سیستمی‌ منسوخ و قدیمی ‌است که در ممالک بسیار عقب مانده از آن بهره می‌برند. به طور مثال: از ۱۸۰ کشور دارای نظام مالیاتی جهان فقط ۲۹ کشور موضوعی تحت عنوان مالیات علی‌الراس دارند که این ۲۹ کشور به غیر از ایران و ترکیه، ۲۸ کشور دیگر از نظر اقتصادی بسیار عقب مانده و از سطح پایین‌تری برخوردارند.

در کشورهای پیشرفته جهان که عموما بر پایه اقتصاد مالیات محور اداره می‌شوند، نظام محاسبه و دریافت مالیات از دقت بالایی برخوردار است. فعالیت‌های اقتصادی از شفافیت بالایی برخوردار است و در این فضا اگر ممیز مالیاتی به ناحق مالیاتی را تشخیص دهد و در برابر اعتراض مودی بر اشتباه خود پافشاری کند و در دادگاه ثابت شود که کار او اشتباه و غلط بوده در دادگاه قابل پیگیری قضایی خواهد بود. حتی محکوم به زندان خواهد شد. نه اینکه در سیستم مالیاتی، ادعایی هر چند بی‌اساس از سوی ممیزان مالیاتی مطرح می‌شود و به قول خودمان اگر گرفت که مبلغی وصول شده و اگر نگرفت ضرری ندارد. اینجاست که اجحاف مالیاتی رخ می‌دهد و فعالان اقتصادی اعتمادی به سیستم ندارند. عده کمی ‌از پرداخت مالیات سر باز می‌زنند و مابقی به دلیل اینکه خود را مستحق پرداخت مالیات نمی‌دانند به هزار راه دست می‌برند تا از پرداخت این مبلغ به زعم خود ظالمانه فرار کنند.

نکته آخر آنکه در سیستم غیر شفاف مالی و فعالیت‌های رانتی و غیرشفاف اقتصادی، عده‌ای ملاحظه می‌کنند که جمعی با بردن سودهای کلان از پرداخت مالیات فرار می‌کنند. و اداره دارایی زور و توان خود را به فعالان ضعیف‌تر می‌چشاند. بنابراین می‌دانند اگر کمی‌زیرکانه اقدام کنند می‌توانند از پرداخت مالیات رهایی یابند. اینجاست که عده‌ای از این وظیفه سر باز می‌زنند. در نتیجه باید گفت آنچه مسلم است نظام مالیاتی به‌رغم دارا بودن افراد متخصص و فاضل، از توانایی لازم برخوردار نیست و پویایی مورد نیاز را برای اقتصاد متکی به نظام مالیاتی ندارد. و نیازمند بازنگری اساسی با بهره‌گیری از مشاوران با تجربه است.