علیرضا کدیور

بورس تهران این روزها به اذعان اکثر فعالان بازار یکی از ادوار پر رونق خود را سپری می‌کند. نگاهی به بازدهی بورس طی فروردین‌ماه سال جاری و مقایسه آن با مدت مشابه سال‌های قبل نیز این گفته را تایید می‌کند. چرا که بورس تهران طی اولین ماه سال ۸۸ به طور میانگین توانست بازدهی ۸/۵درصدی را ثبت کند.

رقمی که تنها در سال ۸۲(بهترین سال فعالیت بورس به لحاظ بازدهی) نظیر آن مشاهده شده است. این همان سالی است که بورس تهران طی آن توانست به سطح بازدهی ۱۳۸درصدی دست یابد. بررسی دلایل بازدهی چشمگیر بورس در سال ۸۲نشان می‌دهد رکود بازار مسکن و تبلیغات گسترده مسوولان وقت، نقدینگی را به سمت بورس هدایت کرد. وضعیتی که با توجه به شرایط به نسبت آسان‌تر معاملات سهام در سال ۸۲ منجر به رشد حبابی قیمت سهام شد و آثار ناشی از این رشد نامتوازن تا سال ۸۵ گریبانگیر بورس تهران بود. در حال حاضر نیز با توجه به ابلاغ بسته سیاستی - نظارتی بانک مرکزی، کاهش نرخ سود سپرده‌های بانکی، کاهش سپرده قانونی بانک‌ها نزد بانک مرکزی و رکود حاکم بر بخش مسکن می‌توان رونق بورس تهران طی روزهای گذشته را توجیه کرد. اما معیار اصلی تشخیص رونق بازار سهام چیست؟ مطرح کردن این پرسش از اکثر فعالان بازار به طور قطع شما را به یک پاسخ رهنمون می‌سازد، وجود صف‌های خرید. به بیان دیگر مهمترین محک برای دریافت وجود رونق در بازار، صف‌های خرید برای اکثر شرکت‌ها است. وضعیتی که در زمان رکود نیز از طریق تشکیل صف‌های فروش تداعی پیدا می‌کند.

اما دلیل اصلی تشکیل صف در بورس تهران وجود محدودیت نوسان ناچیز روزانه قیمت سهام به میزان ۳درصد نسبت به روز معاملاتی قبل است. این محدودیت در زمانی که عاملی تاثیرگذار منجر به افت یا رشد سودآوری شرکت‌ها می‌شود، به صورت تشکیل صف برای تصحیح قیمت تجلی پیدا می‌کند. امری که در صورت نبود خریدار یا فروشنده به میزانی مشخص (درحد حجم مبنا) در اکثر موارد منجر به تحکیم و تقویت صف‌ها می‌شود و جو حاکم بر بورس را به سمت رونق یا رکود هدایت می‌کند.فرآیندی که اغلب به رفتارهای هیجانی در خصوص رشد بیش از حد یا افت بیش از اندازه قیمت سهام می‌انجامد.

در واقع عامل انگیزشی سهامداران برای سرمایه‌گذاری در بورس به وجود صف محدود می‌شود و تحلیل جای خود را به رفتارهای هیجانی می‌دهد. شرایطی که با توجه به امکان خرید بی‌نام و نبود امکان ثبت سفارش در کارگزاری‌ها(Order Book) رانت عظیمی را برای کارگزاران و افراد حقیقی یا حقوقی مرتبط با آنها نیز ایجاد می‌کند.

اما حرکت‌های صف‌محور در بورس تهران علاوه بر موارد پیش گفته، یک مشکل اساسی دیگر نیز ایجاد می‌کند. حرکت‌های هیجانی و رونق و رکودهای شدید در عمل بورس را به یک بازار صفر و یک تبدیل کرده است.

به بیان دیگر بورس تهران یا به شدت در یک مقطع زمانی شاهد رشد قیمت‌ها است یا با شتاب وصف‌ناپذیری در حال سقوط است. این امر از یک‌سو باعث کاهش ارزش معاملات و افت درجه نقدشوندگی سهام می‌شود که یکی از عوامل دافعه سرمایه‌گذاران طی سال‌های گذشته بوده و از سوی دیگر زیان سرمایه‌گذاران و شرکت‌های کارگزاری را منجر می‌شود.

بررسی بازدهی بورس تهران طی پنج‌سال گذشته نشان می‌دهد میانگین هندسی این فاکتور تعیین کننده، ۵/۳درصد در سال بوده که با احتساب ریسک موجود در بورس، رقمی بسیار ناچیز است. علاوه بر بازدهی، روند نزولی ارزش معاملات خرد نیز با وجود گسترش تالارهای منطقه‌ای، افزایش تعداد سامانه‌های معاملاتی، ایجاد صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشاع، تبلیغات گسترده مسوولان بورس در صداوسیما و جراید، گسترش زیرساخت‌های ارتباطی و ... معنایی جز عقب‌گرد بورس و توسعه منفی بازار سرمایه ندارد.حال به نظر می‌رسد در شرایطی که بورس تهران با هجوم سرمایه‌گذاران روزهای صف‌داری را تجربه می‌کند، مسوولان می‌توانند با تدبیر و اصلاح مکانیزم‌های معاملات سهام، از سرد شدن تنور بورس جلوگیری کنند. صف‌هایی که به طور قطع به فاصله زمانی ناچیز و با انتشار یک خبر حتی نامرتبط با بازار سرمایه، می‌تواند به صف‌های فروش تبدیل شده و بازدهی فعلی را مبدل به زیان سازد. شرایطی که درطی هر یک از پنج‌سال گذشته درپی بروز یک اتفاق اقتصادی، سیاسی و ... بورس تهران را از رفتار منطقی، متعادل و به دور از هیجان دور ساخته است.بورس تهران در حال حاضر به مثابه ظرفی در بسته است که بر روی حرارت قرار گرفته و فشار داخلی ظرف به مرور زمان در حال افزایش است. عدم تعبیه سوپاپ تخلیه بر روی این ظرف برای خالی کردن فشار داخلی قطعا در آینده خطرآفرین است.