سقوط از پیش‌دانسته 1987

پس از رکود بزرگ و تاثیر بسزای آن بر بورس آمریکا، فرانکلین دی روزولت، رییس‌جمهور وقت دستور داد «کمیته‌ ‌بورس و اوراق بهادار» (SEC) ایجاد شود. این کمیته موظف بود روال عادی بازار سرمایه را بازگرداند و از آن در مقابل سقوط‌ها و حباب‌های احتمالی محافظت کند. به این ترتیب، کمیته بورس و اوراق بهادار هم باید میزان سودآوری شرکت‌های بورسی را مورد بررسی دقیق قرار می‌داد و هم سهامداران عمده (صاحبان بیش از ۵ درصد سهام یک شرکت) را تحت نظر می‌گرفت. در واقع از این طریق، اطلاعات حقیقی شرکت‌ها در اختیار سهامداران قرار گرفت و همچنین از ایجاد صف‌های خرید و فروش غیر واقعی (با هدف تعیین قیمت کذایی و کسب سود توسط افرادی خاص) جلوگیری شد. کمیته در این مسیر وظایفش را به خوبی انجام داد و بار دیگر در دهه هفتاد میلادی رونق را به بورس آمریکا بازگرداند. به‌رغم اینکه SEC، اطلاعات مناسب شرکت‌ها را در اختیار سهامداران قرار می‌داد، نمی‌توانست آنها را مجبور به تفکر کند. در حقیقت در دهه‌های ۷۰ و ۸۰ میلادی، سهامداران به ارزش واقعی شرکت‌ها که نمودش در حساب‌های مالی هویدا بود توجهی نداشتند. بلکه شرکتی مورد اقبال قرار می‌گرفت که در تصور عموم مردم جذابیت پیدا کرده باشد. بیان جملات امیدوارکننده با بهره‌گیری از الفاظ مربوط به فناوری‌های روز می‌توانست نگاه عموم مردم را به خود جذب کند. این توضیحات و تبلیغات در عین ابهام فراوان، به راحتی سهامداران را جذب می‌کرد. شرکت‌ها توسط SEC مجبور شده بودند به صراحت اظهار کنند هیچ دارایی در حال حاضر ندارند و حتی شانسی برای به دست آوردن آن موجود نیست؛ با این وجود، سهامداران باور داشتند این شرکت‌ها پتانسیل بالایی برای کسب سود در آینده خواهند داشت و در نتیجه به رفتار «گاوی» (امیدواری به روند صعودی بازار) خود ادامه دادند. در کنار این روحیه سهامداران، معاملات برنامه‌ریزی‌شده (با توجه به رونق رایانه‌ها در بیشتر عرصه‌ها، برنامه‌های رایانه‌ای نیز جایگاه ویژه‌ای پیدا کردند. به این ترتیب، خرید و فروش سهام با دادن برنامه‌های رایانه‌ای انجام می‌شد؛ این برنامه‌ها الگوریتم بسیار ساده‌ای داشتند و طوری تنظیم شده که اگر ارزش یک سهم از حدی پایین‌تر آمد با سهمی دیگر جایگزین شود) حالت عمومی پیدا کرده بود و در نتیجه سهامداران بدون توجه به اوضاع شرکت‌ها و تنها با توجه به جو موجود در بازار که نحوه نوسان قیمت سهام را نشان می‌داد به معامله می‌پرداختند. سقوط بازار پیرو افشاگری از معاملات درون‌شرکتی این روند ادامه پیدا کرد تا اینکه در اوایل سال ۱۹۸۷ میلادی، کمیته بورس و اوراق بهادار تحقیقاتی را روی معاملات درون‌شرکتی انجام داد. این دست از معاملات به آنهایی اطلاق می‌شود که اخبار مربوط به یک شرکت قبل از علنی شدن بین افراد درون شرکت نظیر اعضای هیات مدیره و حتی کارمندان منتشر شده باشد؛ از آنجا که شفاف بودن اطلاعات برای همه باید یکسان باشد، این رفتار غیرقانونی تلقی می‌شود. افشای چنین اخباری لرزه بر اندام سهامداران انداخت و منجر شد آنها به سهام‌هایی با ریسک کمتر نظیر اوراق قرضه روی آورند. به این ترتیب، حجم وسیعی دستور فروش در برنامه‌های رایانه‌ای وارد و در نتیجه با کاهش قیمت سهام، فروش بسیاری از سهام دیگر را با توجه به برنامه‌های رایانه‌ای از پیش‌تعیین‌شده منجر شد. حجم بالای معاملات، وقفه طولانی در سیستم‌های رایانه‌ای را به همراه داشت؛ در نتیجه ترس عجیبی بر بازار حاکم شد و افت یکروزه بی‌سابقه‌ای (حدود ۲۳ درصد) را رقم زد. این سقوطی بود که همه آن را پیش‌بینی می‌کردند اما راه گریزی پیش رو نداشتند. در نهایت، اوضاع بازار با درایت ویژه رییس جدید فدرال رزرو بازیابی شد تا از ایجاد رکود اقتصادی جلوگیری شود.