قسمت دوم همیشه در معاملات، نوع کالا به دقت قابل تخمین نیست. به عنوان مثال دقیقا مشخص نیست که سنگ‌آهنی که قرار است بعدا استخراج شود چه عیاری خواهد داشت یا رطوبت آن چه میزان خواهد بود یا حمل با کشتی چه میزان به رطوبت آن اضافه می‌کند.

هر کالایی را به دو صورت فیزیکی و شیمیایی مورد بررسی قرار می‌دهیم که این ویژگی‌ها را می‌توان به دو بخش اصلی مفید و مضر تقسیم کرد که در کنار هم خواص ماده مورد نظر را تشکیل می‌دهند. در خصوص هر فلز یا هر کالا شرایط کاملا متفاوت است که در آینده و به‌صورت مجزا با ذکر جزئیات عنوان خواهد شد.

در‌خصوص فلزات مهم‌ترین‌ بخش، عناصر موجود است، ولی در‌خصوص مواد آلی (هیدروکربن‌ها)، ترکیبات و پیوندهای موجود اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. از طرفی به عنوان مثال برای فولاد، هم عناصر موجود بسیار مهم است و هم فرآیندهای تولید و ترکیبات و پیوندها، زیرا پس از عناصر فرآیندهای دیگری همچون سرد و گرم کردن متوالی، چکش کاری و ... بر خواص و قیمت فلز تاثیر بسزایی خواهد داشت.

تعیین خواص یک ماده غالبا توسط موسسات بین‌المللی و غیردولتی انجام می‌شود که به شرکت‌های بازرسی معروف هستند و در قرارداد ذکر می‌شود. هزینه بازرسی غالبا به عهده خریدار است و عدم تعیین شرکت بازرسی به معنای پذیرش گزارش‌های تولیدکننده بوده و نشان‌دهنده اعتماد خریدار به فروشنده است.

برای سهولت کار در یک قرارداد از استانداردهای مختلفی برای تخمین شرایط موجود استفاده می‌شود که در آن بسیاری از ویژگی‌های کالا و داده‌های فنی به تفصیل ذکر شده است. غالبا بسیاری از استانداردها مخصوصا در‌خصوص فلزات و فولاد با یکدیگر همپوشانی داشته و برای یک کالای خاص، استانداردهای بسیاری در کشورهای مختلف وجود دارد، ولی بازار تعیین می‌کند که کدام استاندارد از فراگیری بیشتری برخوردار باشد. بسیاری از موسسات خود به تنهایی نسبت به تعیین یک استاندارد اقدام می‌کنند مثلا بورس فلزات لندن برای پذیرش محصولات برای عرضه در این نهاد مالی، استانداردهای خود را دارد و فروشنده پس از اخذ گواهی‌های لازم می‌تواند کالاهای خود را ارائه کند.

در هر قرارداد تا حد ممکن ویژگی‌های کالای مورد نظر بیان می‌شود. در خصوص کالای موجود یا کالاهایی که شرایط تولید مشخص دارند مثلا یک قطعه صنعتی، تمامی ویژگی‌های مورد نظر قابل سنجش است، ولی در خصوص کالایی که قرار است در آینده تولید یا استخراج و تحویل داده شود شاید این اطلاعات موجود نباشد.

برای تخمین شرایط در هر قرارداد تا حد امکان ویژگی‌های مورد نظر ذکر می‌شود و برای ویژگی‌های مهم، دو کف قیمتی قرار می‌دهند. کف اول مقداری است که تا آن سطح با کاهش قیمت و بالاتر از آن با افزایش قیمت روبه‌رو هستیم و کف دوم معروف به ریجکت، ویژگی‌هایی است که در صورت عبور از آن قرارداد فسخ خواهد شد. مثلا در سنگ‌آهن برای معامله با عیار ۶۱ درصد و ریجکت Reject ۵۷ درصد (Rej: ۵۷ درصد)، بالاتر از ۶۱ درصد به مقدار تعیین شده، قیمت افزایش می‌یابد. بین ۶۱ تا ۵۷ درصد با کاهش قیمت‌ها (جریمه) مواجهیم ولی کمتر از ۵۷ درصد معامله فسخ شده و فروشنده باید ضرر و زیان پرداخت نماید.

PBG: مبلغی است که در ابتدای قرارداد تعیین‌شده (غالبا نزدیک به ۲ درصد ارزش قرارداد) که فروشنده تعهد می‌کند در صورت عدم تحویل به موقع یا با ویژگی‌های ذکر شده در قرارداد به خریدار به عنوان خسارت بپردازد.

شرایط فیزیکی:

همان‌گونه که ذکر شد شرایط فیزیکی نیز به دو بخش مفید و مضر تقسیم می‌شود که ممکن است یک ویژگی در یک کالا یک نقطه مضر باشد، ولی در کالایی دیگر مفید به حساب بیاید. غالبا ویژگی‌های فیزیکی با حواس پنجگانه قابل درک است مثلا میلگرد و تیرآهن هر دو تقریبا یک آنالیز و شرایط تولید دارند، ولی کاملا با یکدیگر متفاوت‌اند.

به‌منظور آشنایی خوانندگان برخی ویژگی‌های مهم و موثر بیان می‌شود.

شرایط ظاهری و رنگ، سختی، شکستگی یا وجود درزه (برای سنگ‌های ساختمانی خام)، دانه‌بندی (مواد معدنی مثل سنگ‌آهن)، حفره یا تخلخل (سنگ‌های ساختمانی همچون تراورتن و برخی مواد معدنی)، حباب هوا (فلزات بالاخص شمش فولاد)، انحنا (خمیدگی یا پیچیدگی - شمش فولاد، میلگردها یا دیگر مصنوعات فلزی)، عدم صیقلی بودن کافی (ورق‌های فولادی، شیشه)، عدم وجود ساب مناسب (سنگ‌های برش خورده ساختمانی، سرامیک)، عدم وجود جلای مناسب (جواهرات)، عدم وجود خاصیت الاستیسیته کافی و ... ویژگی‌های مضر محسوب می‌شود.

ادامه در صفحه ۱۵