محمد خان‌زاده *

وقتی شما وارد بازار سرمایه می‌شوید متوجه خواهید شد که به‌رغم تنوع زیادی که در معامله‌گران این بازار وجود دارد، کالاهای مورد معامله خیلی مشابه هم هستند‌. تکه‌های کاغذ هم‌شکل و هم‌جنس که تنها نوشته‌های روی آنها با هم فرق می‌کنند. چرا مردم این کاغذها را می‌خرند‌؟ سوالی که برای شما مطرح می‌شود و از چند نفر می‌پرسید‌.

چرا این کاغذها را می‌خرید‌؟

دو دلیل عمده وجود دارد‌.

۱ - به دارنده این کاغذها در دوره‌های متوالی سالانه سود تعلق می‌گیرد که از شرکت منتشر‌‌کننده این برگ دریافت می‌شود‌.

۲ - خود این برگ‌ها را اگر در قیمت مناسب بخرید می‌توانید بعدها به قیمت گران‌تری بفروشید.

پس ارزش این اوراق به علت این است که به دارنده آن سود تعلق می‌گیرد، ولی چگونه می‌توانید بفهمید که شرکت سال بعد هم سود خواهد داشت؟

کار سختی نیست. سود مابه‌التفاوت درآمدها و هزینه‌ها است و شما کافی است، ساختار درآمدها و هزینه‌های شرکت را بدانید‌.

به عنوان مثال، شرکتی را در نظر بگیرید که عمده درآمد آن از محل فروش محصول الف است و هزینه‌های اصلی این شرکت شامل مواد‌اولیه‌، هزینه حقوق و دستمزد و هزینه بازاریابی و فروش است‌.

با کمی دقت در روند فروش‌ سال‌های گذشته شرکت‌، رقبای این شرکت‌، امکان واردات محصول الف و موادی دیگر می‌توان فروش آینده شرکت را هم از نظر مبلغ و هم از نظر تعداد پیش‌بینی کرد‌. البته خود شرکت هم این کار را می‌کند، ولی چون آنها ملاحظات خاص خودشان را دارند نمی‌شود روی اعداد اعلامی آنها زیاد حساب کرد‌‌.

از طرف دیگر با در نظر داشتن میزان نرخ تورم‌، نرخ ارز‌، نرخ افزایش حقوق، دستمزد و غیره می‌توان بهای تمام‌شده کالای فروش رفته و در نتیجه سود شرکت را به دست آورد، اما معامله‌‌گران بازار به سود هر سهم شرکت توجه دارند که می‌توان آن را از تقسیم کل سود به تعداد سهام شرکت به دست آورد‌.

شما سوال کردید و آنها نظراتشان را گفتند، اما نظر ما چیست‌؟

اول اینکه بهترین راه برای ارزش‌گذاری سهام یک شرکت‌، پیش‌بینی جریان‌های نقدی آنها است، اما از آنجا که این حرف در عمل کار سختی است، بیشتر تحلیلگران به پیش‌بینی درآمد حسابداری هر سهم روی می‌آورند تا پیش‌بینی درآمد نقدی هر سهم‌.

دوم اینکه اگر مبلغ زیادی می‌خواهید سرمایه‌گذاری کنید میانگینی از پیش‌بینی درآمد هر‌سهم چندین تحلیلگر را محاسبه کنید و به یک یا دو تحلیل اکتفا نکنید‌، به خصوص اگر سهام شرکتی را می‌خرید که فعالیت‌های متنوعی را انجام می‌دهد. بسیاری از مدیران صندوق‌ها در مواردی خاص ممکن است از نظر ۳۰تحلیلگر مختلف بهره ببرند‌.

سوم اینکه در بازار سرمایه ممکن است معیار خاصی که برای ارزیابی سهام‌، مورد استفاده بیشتر فعالان است از نظر شما معیار درستی نبوده و دارای ایرادهای فراوانی باشد، اما وقتی به عنوان مثال قیمت یک سهم ۵۰۰‌تومان است و اکثر فعالان بازار از مدل گوردون که ارزش ۶۰۰ تومان را برای آن برآورد می‌کند استفاده می‌کنند، احتمالا سمت حرکت قیمت سهم به جهتی خواهد بود که همه فکر می‌کنند، نه به سمت جهتی که درست است‌.

و مطلب آخر اینکه در بیشتر موارد برآورده شدن انتظارات فعالان از سود هر سهم شرکت، قیمت سهم را تعیین می‌کند نه ارزش ذ‌اتی آن را ‌. فرض کنید قیمت سهمی با پیش‌بینی سود هر سهم ۵۰ ‌تومان برابر ۲۰۰‌تومان باشد و سهامداران عمده قیمت آن را تا ۴۰۰ تومان بالا ببرند و بعد از مدتی که این قیمت در ذهن فعالان بازار تثبیت شد برای تعدیل درآمد هر سهم نماد را متوقف کرده و اعلام می‌کنند که به عنوان مثال ۵۰‌درصد تعدیل مثبت دارد‌. در این حالت می‌توانند در هنگام بازگشایی نماد آن سهم‌، سهام‌ خود را در قیمت‌های بالای ۵۰۰‌تومان بفروشند‌. به عبارت دیگر بار اطلاعاتی تعدیل مثبت ۵۰‌درصدی اثر سنگین‌تری بر افزایش قیمت دارد تا بررسی ارزش ذاتی آن سهم‌.

* ناظر بورس تبریز