مردی که تقدیر پارسیان را رقم زد

شاید بتوان گفت رهبری چیزی است که باعث می‌شود امور دنیا پیش برود. تردیدی نیست که عشق جاده را هموار می‌کند، ولی عشق معامله‌ای است خصوصی بین دو آدم عاقل و بالغ. رهبری معامله‌ای است عمومی با تاریخ. نفس رهبری، قابلیت افراد را برای حرکت، الهام بخشی و بسیج توده‌های مردم، چنان که بتوانند با هم در جهت تحقق یک هدف بکوشند، به اثبات می‌رساند. رهبری گاه به دنبال اهداف خوب است و گاه بد، اما خواه هدف نیک باشد یا پلید، رهبران خوب آن مردان و زنانی‌اند که مهر شخصی خود را بر تاریخ به جا می‌گذارند.

«کورش کبیر» عنوان کتابی از نشر ققنوس است که آن را در مجموعه کتاب‌های رهبران جهان باستان خود منتشر کرده است.

این کتاب توسط ساموئل ویلارد کرامپتون در ۹ فصل به همراه یک گاهشمار از زندگی کوروش نگاشته شده است. در فصل ابتدایی «کوروش کبیر» با عنوان «یک آمریکایی در ایران» سفر ویلیامز جکسون، استاد زبان‌های ایرانی در دانشگاه کلمبیا شرح داده می‌شود. گزارش سفر جکسون به همدان و کرمانشاه از موارد مطرح شده در این فصل است، اما آنچه جکسون را دچار شگفتی کرد، بازدید او از آرامگاه کوروش بود که به گفته این استاد دانشگاه کلمبیا در این بازدید دچار مکاشفه‌هایی شد.

«نیروهای نور، نیروهای ظلمت»، عنوان فصل دوم این کتاب است که در آن نگارنده پیشینه کوروش، شرحی از دوران کودکی و جوانی اولین پادشاه سلسله هخامنشی را بیان می‌کند. توصیفی از جهان در روزگار کوروش عنوان فصل سوم کتاب «جهانی که کوروش می‌شناخت»، است. فصل چهارم این کتاب «از شاهزادگی تا پادشاهی» نام دارد و در آن شرحی از کلام گزنفون درباره کوروش نقل شده است. به عقیده نگارنده، گزنفون کوروش کبیر را بسیار می‌ستود و هر چه بیشتر در خاک ایران سفر می‌کرد، شیفتگی‌اش به او بیشتر می‌شد.

ساموئل ویلارد کرامپتون در فصل پنجم کتاب خود با عنوان «تا غروبگاه خورشید»، نبرد کروزوس، پادشاه لیدیه در برابر کوروش و انگیزه‌های آن را بررسی می‌کند. به گفته نگارنده در نبرد خونین اولیه هیچکدام از طرفین پیروز نشدند اما در نبردهای بعدی کوروش توانست سارد را تصرف کند.

«به سوی دمیدن سپیده» عنوان فصل ششم کتاب «کوروش کبیر» است و در آن ضمن گزارش شورش‌های رخ داده در لیدیه پس از بازگشت کوروش، سرکوب این شورش‌ها توسط سرداران کوروش شرح داده می‌شود. «ساموئل ویلارد کرامپتون در فصل هفتم خود با عنوان «مرکز جهان» به ذکر حمله کوروش به بابل می‌پردازد.

«شاه شاهان» عنوان فصل هشتم کتاب «کوروش کبیر» است که با ورود او به بابل آغاز می‌شود. زمینه‌های نگارش منشور کوروش در صفحات ابتدایی شاه شاهان تقریر شده است و در ادامه نگارنده به بیان مطالبی آماده شدن کوروش برای مرگ در آستانه ۵۰ سالگی و نبرد او با ملکه صحراها می‌پردازد.

آخرین فصل «کوروش کبیر» مساله جانشینی آغازگر سلسله هخامنشیان را مورد توجه قرار می‌دهد و ضمن تردید در پیشینه داریوش، ازدواج او با یکی از دختران کوروش را عامل پیوستگی او به این سلسله برمی‌شمارد. در ادامه این فصل ساموئل ویلارد کرامپتون حملات خشایارشا به آتن را شرح داده و پس از آن درخاتمه ظهور اسکندر به عنوان خاتمه دهنده این سلسله را پیش می‌کشد. از نظر او کار بزرگی که کوروش آغاز کرده بود و اسکندر می‌خواست تکرار کند در سده‌های سوم و دوم ق. م به تدریج از یادها رفت. کوروش کبیر توسط نشر ققنوس در شمارگان دو هزار جلد به چاپ رسیده و با قیمت سه هزار تومان در کتابفروشی‌ها موجود است.