بخش پایانی این نوشته که از نشریه دوران اخذ شده با چند پرسش نویسنده پایان می‌پذیرد.

خوب توجه کنید چگونه ‌تاریخ تکرار می‌شود، اما این هوشیاری و آگاهی است که نتایج را خوب یا بد به دست می‌دهد. اگر جهاد و شهادت اسلام راستین و خط مستقیم معروف به امام این امت مسلمان را یاری نمی‌ساخت همان قیافه‌های به ظاهر ملی و در باطن وابسته و پیوسته به سیاست بیگانه همان قسم خورده‌هایی که می‌باید در لحظات حساس نقش اصلی را ایفا نمایند، همان اعضای شبکه‌های مخفی و نامرئی که در همه ارکان حکومت رسوخ کرده بودند ولیعهد جدیدی را در سلطنت ابقا می‌کردند و اوضاع آرام می‌گرفت و سیل کمک‌های خارجی از نقدی و جنسی و فنی و تکنیکی سرازیر می‌گشت و سیاست‌های استعمارگر با رضایت خاطر به تسلط کامل خود ادامه می‌دادند. راستی چرا در شهریور ۱۳۲۰ه‍ ش مردم این درس ‌تاریخی را نداشتند؟ چرا در جهت تحصیل حاکمیت متحد نشدند؟ چرا اوضاع قبل از کود‌تای ۱۲۹۹ه‍ ش، را به نظر نیاوردند؟ چرا نتوانستند در مقابل ایادی پنهان بایستند؟ چرا در جهت قطع ایادی بیگانه محکم مقاومت نکردند؟ چرا گول امثال فروغی را خوردند؟ شاید هنوز محیط مساعد نبود، شاید هنوز آگاهی‌ها به حد امروز نرسیده بود، شاید هنوز پرده‌های ابهام کنار نرفته بود، شاید اسلام به صورت یک دین رزمنده و در شکل واقعی خود شناسایی نشده بود. به هر حال به شرحی که دیدیم شهریور ۱۳۲۰ه‍ ش دوره آزادی نسبی را پیش آورد، اما این دوره کو‌تاه بود.