بانک روسی در برابر بانک ملی و بانک آلمانی-1

اقتصاد ایران در اواخر دوره قاجاریه در شرایط ویژه‌ای قرار داشت و فاقد نهادهای مالی و بانکی تاسیس شده توسط دولت بود. در آن سال‌ها که کشورهای غربی توسعه صنعتی را طی می‌کردند و بازار سرمایه و پول و کالا را یکپارچه ساخته بودند، در ایران بانک‌های فعال در مالکیت دولت‌ها و افراد حقیقی و حقوقی خارجی بود. بانک استقراضی که توسط روس تاسیس شده بود برای اینکه رقیب تازه‌ای پیدا نکند، نه تنها اجازه تاسیس بانک ملی را نمی‌داد، بلکه بر سر راه ورود بانک‌های غیرانگلیسی نیز مانع ایجاد می‌کرد. نوشته حاضر که توسط مظفر شاهدی نوشته شده از سایت موسسه مطالعات تاریخ معاصر اخذ شده است که در چند قسمت می‌خوانید. روسیه تزاری را به عنوان شاخص‌ترین دشمن خارجی انقلاب مشروطیت‌ایران می‌شناسیم. دراین میان انگلیسیان متظاهر نیز صرفا‌ در چارچوب اهداف و سیاست‌های مداخله‌جویانه خود در شئون مختلف‌ایران در قبال انقلاب مشروطه موضع‌گیری کردند.

گذر زمان نیز به تدریج اثبات کرد سیاست‌گذاران انگلیسی ‌امور ایران هم ماهیت مخالفت و کارشکنی‌هایشان در روند انقلاب مشروطیت دست کمی‌ از رقبای قدیمی‌ و متحدان جدیدشان روسیه ندارد. بدین ترتیب‌ این دو کشور به‌رغم برخی موضع‌گیری‌های علی‌الظاهر ناهمگن‌‌، گام‌به‌گام و بازو به بازو در انحراف و شکل‌دهی دلخواهانه تحولات دوران انقلاب مشروطیت‌ایران تشریک مساعی کردند. به‌رغم این تحرکات آشکارا مخالف‌‌، مشروطه خواهان ‌ایران در راه پیشبرد اهداف انقلاب به اقدامات پرشماری همت گماردند که البته بسیاری از‌این تلاش‌ها عمدتا به خاطر مخالفت و کارشکنی‌های روس‌ها و انگلیسی‌ها سرانجامی ‌نیکو نیافت و عقیم ماند. از جمله مهم‌ترین تلاش نظام جدید مشروطه و مجلس شورای ملی که در نهایت به خاطر کارشکنی و عدم همکاری روسیه و انگلستان به شکست انجامید، طرح تاسیس بانک ملی و نیز تلاش برای تشکیل شعبه یا شعبی از بانک شرقی آلمان در تهران و برخی شهرهای ‌ایران بود.

بانک‌های استقراضی و شاهنشاهی که به آن روزگار تحت پشتیبانی و حمایت‌های بی‌دریغ دولت‌های روسیه و انگلستان نبض اقتصاد پولی و اعتباری و نیز تجاری‌ایران را در دست داشتند، البته شایق نبودند موسسه مالی و اعتباری ثالثی موقعیت بلامنازع آنان را در شئون مختلف اقتصادی و نیز سیاسی اجتماعی کشور مورد تهدید قرار دهد. به همین دلیل به شیوه‌های پیدا و پنهان در راه شکل‌گیری بانک ملی و نیز شعبه بانک شرقی آلمان در ایران مانع ‌ایجاد کردند.

با عنایت به استدلال و فرضیه فوق، مقاله حاضر تلاش می‌کند با نگاهی تحلیلی و تاریخی موضع مخالف و البته دشمنانه بانک استقراضی روس با طرح تشکیل بانک ملی و نیز شعبه بانک شرقی آلمان درایران عصر مشروطه را مورد بررسی و مطالعه قرار دهد‌‌، با‌این توضیح که محور قرار دادن مخالفت بانک استقراضی با شکل‌گیری موسسات مالی مذکور به مفهوم نادیده گرفتن نقش مشابه بانک شاهنشاهی دراین واقعه نیست که البته بررسی نقش بانک شاهنشاهی در عدم شکل‌گیری و توقف طرح تاسیس بانک ملی و شعبه بانک شرقی آلمان درایران مجالی دیگر می‌طلبد.

الف. بانک استقراضی در برابر بانک ملی

مدت کوتاهی پس از تاسیس مجلس شورای ملی در صدر مشروطیت هیات دولت، طرح استقراضی به مبلغ بیست کرور تومان از بانک‌های شاهنشاهی و استقراضی را به مجلس ارائه داد‌‌،‌ اما برخلاف انتظار دولت و دربار، مجلس شورای ملی با اخذ هرگونه وامی ‌از ‌این دو کشور مخالفت کرده و‌ این اقدام مجلس مقدمه‌ای برای طرح تشکیل بانک ملی در ایران شد. نمایندگان که به نتایج اسارت بار وام‌های خارجی واقف بودند، تنها راه نجات از‌ این گونه بحران‌ها را در تاسیس بانک ملی یافتند و به دنبال آن طی جلساتی متعدد موضوع تاسیس بانک ملی در مذاکره نمایندگان مجلس شورای ملی مطرح شد. بدین ترتیب مخالفت با اخذ وام از بانک‌های خارجی، انگیزه لازم را به نمایندگان مجلس داد تا طرح تاسیس بانک ملی را به جد مورد توجه قرار دهند.‌ اما هیات دولت که سخت دچار بحران مالی بود و از سوی دیگر تردید داشت که مجلس شورای ملی در کوتاه مدت بتواند بانک مورد نظر را تاسیس کرده سرمایه لازم را برای آن فراهم آورد، کماکان اعتقاد داشت که تا تاسیس بانک ملی دولت ناگزیر از قرضه خارجی است.

اما مجلس شورای ملی که مصمم بود بانک ملی را تاسیس کند، به دولت وعده می‌داد که در آینده‌ای نه چندان دور بانک مذکور را افتتاح و پول مورد نیاز دولت را تامین خواهد کرد و به هیات دولت اخطار می‌کرد که بدون تصویب مجلس هیچ‌گونه ‌امکانی برای اخذ وام خارجی متصور نیست. همزمان با ‌این اقدامات و موضع‌گیری‌های مجلس شورای ملی، برخی نشریات کشور نیز در دفاع از لزوم تاسیس بانک ملی مطالبی منتشر می‌ساختند و بالاخص با برشمردن مضار و مشکلات عدیده‌ای که بانک‌های شاهنشاهی و استقراضی تا آن هنگام برای کشور ایجاد کرده بودند‌‌، مجلس‌‌، دولت و مردم کشور را به همکاری و مشارکت جدی برای تاسیس بانک ملی فرا می‌خواندند. از جمله روزنامه حبل المتین طی مطلبی دراین باره چنین نوشت:

یکی از منابع (تامین پول برای دولت) بانک است. مملکتی که بانک ندارد اعتبار ندارد و زمام اختیارش در دست دولت خارجه است. چنانکه‌ امروز اختیار دولت ما در دست بانک روس و انگلیس افتاده، هر ساعت بخواهند طهران را پر از پول کرده و هر دقیقه میل کنند قحط پول در تهران می‌شود. چرخ تجارت گردش نمی‌کند مگر به قوه تجار بانک.‌امروز معیار پول ما به کف خارجه است. ما نمی‌توانیم پول خود را در یک قیمتی که میل و صرفمان باشد نگاه داریم‌‌، زیرا که بانک نداریم‌‌، بورس صرافیه و... نداریم.

همین روزنامه در مطلبی دیگر تحت عنوان «بانک ملی چه شد» با اشاره به وضعیت ناگواری که از نفوذ مالی - اعتباری بانک استقراضی در شئون مختلف کشور ‌ایجاد شده بود‌‌، خاطرنشان کرد:‌... ما همه روزه می‌بینیم به در و دیوار اعلامیه چسبانیده که بانک استقراضی در فلان روز با کمال احترام لباس زن‌های شما را حراج می‌کند و زینت زنانه شما را می‌فروشد، ابدا‌ متاثر نمی‌شوید... غیرت ملی داریم حرف؛ استقلال دولت می‌خواهیم حرف؛ حب وطن داریم و...‌.

در همان حال اعلام حمایت‌هایی هم از سوی برخی مراجع عظام و روحانیون در تایید و لزوم تاسیس بانک ملی صورت می‌گرفت که مردم را به انحای مختلف به مشارکت و همکاری در تاسیس ‌این بانک فرا می‌خواندند و گاه با کمک‌های مالی به بانک در دست تاسیس، مردم را در یاری رساندن مالی به آن تشویق می‌کردند.

مجلس شورای ملی نیز که طرح‌هایی برای تدوین نظام‌نامه بانک ملی تهیه کرده بود و گام‌هایی درباره چگونگی تاسیس و اداره بانک برداشته بود، در ابتدای ‌امر درصدد برآمد برای تهیه سرمایه مورد لزوم بانک به منابع داخلی روی آورد.

به همین دلیل تمام مردم کشور برای کمک مالی به این بانک در دست تاسیس به کمک فراخوانده شدند و با انتشار اوراق مشارکت به جمع‌آوری نقدینگی و سایر اشیای قیمتی مردم مبادرت شد.