نخست‌وزیری فروغی و پیمان  با شوروی و انگلیس

گروه تاریخ اقتصاد - ششم شهریورماه سال ۱۳۲۰ در پی اشغال ایران توسط متفقین، رضا شاه، علی منصور، نخست‌وزیر وقت را برکنار و با فراخواندن محمد علی فروغی، مرد کارکشته سیاست و دیپلماسی، او را مامور تشکیل کابینه جدید و مذاکره با اشغالگران کشور (روس‌وانگلیس)کرد. فروغی در۲۳ آذرماه سال ۱۳۲۰ در مجلس شورای ملی این گونه از پیمان سه‌جانبه دفاع کرد: «سیاست خارجی ما که تمام دول امروز مدارش بر این جنگی است که در حال جریان است. خاطر آقایان به‌خوبی مستحضر است که دامنه این جنگ روز به روز توسعه پیدا کرده‌است تا جایی که امروز تقریبا تمام دنیا را گرفته‌است و کمتر جایی است؛ بلکه شاید جایی نیست که مستقیم یا غیر‌مستقیم از این جنگ نصیبی نداشته باشد، ناچار ما هم همین حال را داریم. حالا باید به‌خاطرآورد وقایع شهریورماه گذشته را در آن موقع قوای دولتین شوروی و انگلیس داخل خاک ما شدند و عملیاتی کردند، دولت مصلحت ندید با آنها ستیزگی بکند و مقتضی دیدند که ترک مقاومت بکنند و با نمایندگان آن دو دولت مشغول مذاکره شدیم و مذاکرات ما منتهی شد به‌مبادله مکاتباتی که در همان شهریورماه آنها را به مجلس آوردیم و آقای وزیر امور خارجه قرائت کردند و خاطر آقایان چه بود و عموم ملت از قضایا مسبوق شد که علت وقوع این وقایع چه بود. بنده فرض می‌کنم که اگر از خود حضرات آقایان شوروی‌ها و انگلیس‌ها هم بپرسیم این طور جواب خواهند داد که این جنگ از برای ما یک مساله حیاتی و مماتی است حکایت جنگ‌های سابق نیست، سابقا وقتی دو دولت با هم جنگ می‌کردند سر یک موضوع خاصی بود مثلا برای این بود که یک قطعه خاکی از آن دولت بگیرند یا خاکی که آن دولت از آنها گرفته‌است پس بگیرند وقتی که یک طرف مغلوب می‌شود این‌طور نیست این جنگ جنگی است که اگر مغلوب شویم دشمن ما وجود ما و حیثیات ما را فانی خواهد کرد، بنابراین ما مجبوریم که به هر وسیله متوسل بشویم که مانع این پیشامد بشود؛ از جمله آلمان‌ها رسم دارند که هر جا هستند به هر قسم که می‌توانند بر ضد ما کار کنند و برای ما مشکلات بتراشند و فتنه‌انگیزی می‌کنند و ما مطلع بودیم که در ایران هم جماعت کثیری از آلمانی‌ها جمع شده بودند چهارصد، پانصد نفر آنها که مردمان کاری هستند مشغول به همین عملیات هستند و تهیه می‌دیدند که فتنه بزرگی را ایجاد کنند به دولت شما هم این تذکرات را دادیم و توقع کردیم تمنی کردیم رفع این شر را بکنند، دولت شما اعتنایی که می‌بایست بکند نکرد و ما مجبور شدیم بالاخره خودمان عمل کنیم. در هر حال این زبان حال آنها است این امور واقع شد و موافقت شد با آنها که آلمان‌ها از خاک ما با ترتیباتی بیرون بروند، پس از آنکه این نگرانی تا اندازه رفع شد آمدند و به ما پیشنهاد کردند بیایید با ما یک پیمان اتحاد ببندید چرا؟ علت این پیشنهادی که به ما کردند و می‌کنند چیست؟ باز از قول آنها؛ یعنی چه از مطالبی که استنباط می‌کنیم و چه از چیزهایی که صراحتا و مستقیما به ما گفته‌اند و چه از آنچه غیر‌مستقیم از آنها استنباط کردیم می‌توان زبان حال آنها را اینطور فرض کرد که می‌گویند مواقع جغرافیایی مملکت شما که با دو دولت همسایه ‌است طوری است که ما دو دولت که هر دو مشترکا داخل در جنگ هستیم با یک دشمن قوی باید متفقا و جدا در دفاع و حفظ خودمان بکوشیم و مجبوریم و ناچاریم با همدیگر ارتباط و اتصال داشته باشیم برای اینکه بتوانیم به هم کمک کنیم... .» براین اساس، در بهمن ماه همان سال پیمان سه‌جانبه میان ایران، انگلستان و شوروی را به امضای طرفین رسانید. بر پایه این پیمان، مقرر شد در برابر همکاری‌های ایران با متفقین در طول جنگ، دو دولت یادشده از سویی استقلال و تمامیت ارضی ایران را تضمین کنند، از سوی دیگر،‌ متعهد شوند شش ماه پس از پایان جنگ جهانی، نیروهای نظامی خود را از ایران خارج سازند. وقتی فروغی در حال دفاع از این پیمان در جلسه پنجم بهمن‌ماه ۱۳۲۰ در مجلس شورای ملی بود، یکی از تماشاچیان سنگی به سوی او پرتاب کرد که اصابت نکرد؛ سپس به سوی جایگاه هجوم آورد که قصد جان فروغی کند، اما نمایندگان مانع شدند. فروغی در همان نشست گفت: «جمله معترضه‌ای کلام مرا قطع کرد که جای تاسف است، ولی جای تعجب نیست.» هرچند مجلس شورای ملی با اکثریت قاطع (۸۰ رای موافق از ۹۳نفر نمایندگان حاضر در جلسه) پیمان سه‌جانبه را تصویب کرد، اما حملات و فشارهای گسترده شماری از نمایندگان مجلس و مطبوعات به فروغی چنان کوبنده و فرساینده بود که او را نسبت به ادامه کار به تردید واداشت و در فکر کناره‌گیری از قدرت افتاد.