گروه تاریخ اقتصاد- آنچه می‌خوانید بخشی از مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی است در روز سه‌شنبه، 5 اسفند 1286 شمسی: رئیس: یک تلگرافى از تبریز رسیده است با یک دستخطى از طرف بندگان اعلیحضرت اقدس همایونى راجع به واقعات سرحدى باید خوانده شود. (قرائت شد).

سواد دستخط اعلیحضرت همایونى: احتشام‌السلطنه تلگرافى الان مبنى بر حرکت فریق از ساوجبلاغ رسیده، چون براى دولت و ملت مژده بود، فرستادم ملاحظه نمایید و فردا در مجلس علنى قرائت نمایید که ملت بدانند من آرام و راحت خود را حرام کرده در مراجعت فریق بود و در این پشیمانى طوایف یاغى بدون خونریزى چقدرها اقدامات و زحمات را کشیده‌ام. امیدوارم با همراهى و اتحاد معنوى مجلس مقدس با دولت همه کارها اصلاح شود.
تلگراف از یزد: تصدق خاک پاى جواهر آساى اقدس همایونت شوم از قرار اخبارات واصله از ساوجبلاغ عصر جمعه ۱۸ محمد فاضل پاشاى فریق با اعوان و عساکر خود اعلام می‌کند که براى رفتن به میاندوآب حاضر شوید و پس از حاضر شدن آنها بدوا مهمات حربیه و قورخانه خود را حرکت داده و بعد شبانه به همراهانش به سمت یسوه رهسپار بشوند و مطابق تلگراف که رسیده است عموم خوانین و سرکردگان اکراد از حرکات سابقه خود پشیمان و به مقام اعتذار و استیمان برآمده‌اند و.... (على اکبر تلگرافچى)
مستشارالدوله: در هر یک از امورات مملکتى که رفع غائله می‌شود و مشکلات و حادثه مرتفع می‌گردد لازم است به همان اندازه اظهار تشکر شود، یعنى از طرف ملت تشکر بشود. در این مورد نمی‌توان گفت که بالمره غوائل سرحدى مرتفع شده، زیرا هنوز نقاط سرحدى چه از طرف عشایر و چه از طرف عساکر عثمانى اشغال شده است. چنانچه از طرف ارومیه دشت و مرکور و قدرى از مرکور و اشنویه و از طرف ساوجبلاغ مکرى کهنه لاهیجان و یسوه و سردشت و از طرف ولایت کردستان بانه و سقز در تصرف عشایر متمرده و دخالت عثمانى است، اما مساله ساوجبلاغ اهمیتى دیگر داشت، زیرا که بعضى از نقاط معروضه دیگر جزو آن منطقه متنازع فیه هست که دولت عثمانى گاهى در آن بابت اعتراضاتى داشته است، ولى ساوجبلاغ شش هفت فرسخ از منطقه متنازع فیه به طرف داخل بر آن است. آمدن فریق به اینجا می‌توانست عواقب خیلى وخیمه تولید نماید و دچار بسى مشکلات شویم بحمدالله چنانچه در تلگراف قرائت شد فریق آنجا را تخلیه کرده رو به یسوه حرکت نموده است در هر موفقیتى که به سعى و اهتمام هر وزارتخانه یا دوایر دولتى حاصل شده باشد تشکرات ما باید بدوا به رأس رئیس قوه مجریه که شخص اعلیحضرت همایونى هستند متوجه بشود، زیرا هر اقدامى در هر یک از ادارات دولتى شده باشد در سایه توجهات ایشان است. آن روزى که فرمانفرما از ساوجبلاغ به طرف میاندوآب حرکت کرده بود و کمیسیون سرحدى با هیات وزرا در حضور همایونى در تلگراف خانه باغ مشغول مخابرات بود همه دیدیم که اعلیحضرت همایونى چقدر متاثر بودند و چه قسم اقدامات مجدانه فرمودند و دستخط‌هاى موکد به سرکردگان و روساى قشونى صادر فرمودند و معلوم است از آن روز تاکنون چنانچه دستخط مبارک مشعر آن است چقدر اقدامات و اهتمامات همایونى مصروف این کار بوده است، ولى براى اینکه حق به من له‌الحق عاید گردد، لازم است تشکرات مخصوصه خود را از حسن اقدامات وزارت جلیله امور خارجه عرض بکنم، زیرا همه می‌دانیم که این موفقیت از اثر اقدامات سیاسى حاصل شده چه در این پایتخت و چه در پایتخت‌هاى دیگر و در حقیقت وزیر امور خارجه در این مورد خیلى زحمت کشیده از او و همچنین از تلگرافاتی که متولیا به کمیسیون سرحدى می‌رسد، جناب محتشم‌السلطنه در این باب به حسن تدبیر و اهتمام مصدر خدمات نمایان شده‌اند و چنان‌که دولتین واسطه از سابق در رفع اختلافات و مناقشات سرحدى بین دولتین علیتین حسن اهتمام داشته‌اند در این مورد هم مسلم است که اقدامات دوستانه ایشان بى‌اثر و بی‌دخل نبوده است....
رئیس: آنچه حق مطلب بود الحق جناب مستشارالدوله ایفا کردند، ولى دو نکته را فروگذار نمودند. یکى آنکه در این مورد اقدامات کمیسیون سرحدى که خیلى در این مورد اقدامات نموده و زحمت کشیده‌اند به قسمى هر روزی که هر قدر تفنگ و فشنگ حاضر می‌شد هر روزه می‌دانستند و مجلس باید از اجزای کمیسیون سرحدى خیلى اظهار امتنان و تشکر نمایند و نکته دیگر که یادآورى فرمودید آن محل‌ها متنازع فیه است. باید دانست که آنجاها متنازع فیه نیست. فقط آن نقشه‌ای است که گذاشته‌اند براى تصفیه گفت‌وگوى بین دولتین و الا ما هم در سلیمانیه و جاهاى دیگر حقى داریم منظور اطلاع بوده.
وکیل‌التجار: آنچه لازم تشکر بود جناب مستشارالدوله فرمودند، ولى دستخطى که به جناب رئیس شده خیلى ساده است و بر بنده متاثر آمد.
احسن‌الدوله: آنچه وکیل‌التجار در دستخط ایراد کردند بنده قبول ندارم. اینکه این دستخط در کمال سادگى صادر شده به واسطه حسن نیت و محرمت اعلیحضرت است و از صفاى باطن خودشان است که این‌طور دستخط بى‌اختیارانه ساده صادر شده و دیگر اینکه نسبت به این عشایر یک اندازه اجحافات شده بود و وکلاى آذربایجان مسبوقند که چقدر بر آنها زحمت وارد آمده. پس باید با این عشایر به‌طور ملایمت و مهربانى رفتار نمود که آنها هم مستظهر به مراحم اولیاى امور بوده با کمال آسودگى مشغول رعیتى باشند.