گروه تاریخ‌اقتصاد- آنچه می‌خوانید خلاصه‌ای از گفت‌وگوی نمایندگان مجلس شورای ملی است در روز سه‌شنبه، 5 اسفند 1286 شمسی، در مهم‌ترین دستور کار این جلسه بلدیه از مجلس تقاضا دارد که به آنها اجازه داده شود از عایدات شهری برای مصارف بلدیه و آبادانی شهر، استفاده کنند:
تلگرافى از بوشهر توسط آقاى آقا سید عبدالله مجتهد قرائت شد که آقا عبدالرسول خان کلانتر سابق بوشهر مبلغ چهار هزار تومان مالیات دولت را خورده و اتباع او بر ضد کلانتر حالیه اسباب اغتشاش و افساد شهر را فراهم آورده و نمی‌گذارند که مردم شهر راحت باشند. این بى‌ترتیبى و بى‌نظمى با اهمیت سرحدى این نقطه به کلى برخلاف پلتیک و سیاست است، البته اولیاى امور توجه خاص در این امور خواهند فرمود.
وکیل‌الرعایا: بنده دو کلمه متعلق به راپورت کمیسیون عدلیه عرض دارم، چون اجزای آن کمیسیون دوازده نفرند و هشت نفر آنها که عبارت از دو ثلث باشد. وقتى که حضور بهم رسانیدند مشغول مذاکرات می‌شوند. جناب آقاى حاجى امام جمعه مدتی است که به واسطه پاره‌ای از موانع و مشاغل حاضر نشده‌اند و جناب آقا سید علینقى هم همه روزه تشریف نمى‌آورند و این لایحه را کمیسیون عدلیه در حالتى که تام‌الارکان بود، نوشته است و مطلب آن هم به عقیده بنده عیبى ندارد، فقط یکى دو مطلب آخرش اگر لازم به مذاکره است، مذاکره شود و بگذرد.
آقا شیخ یوسف: معلوم می‌شود که امروز مجلس موضوع مذاکره معینى ندارد، فقط راپورت کمیسیون‌ها است و کمیسیون وزارت داخله مدتى بود که رسیدگى به کارهاى انجمن بلدیه می‌نمود و یک صورتى به کارهاى انجمن بلدیه داده در کمیسیون تصویب شد و باید در مجلس قرائت شود. اگر صلاح بدانند قرائت شود.
رئیس: بلى آن صورت در اینجا حاضر است مذاکره می‌شود.
وکیل‌التجار: آیا کمیسیون عدلیه رئیس و نایب رئیس دارد یا نه هر گاه دارد بدون حضور آنها نمی‌توانند چیزى را تصویب کنند؟
آقا میرزا محمود: بنده عرض می‌کنم که در یکى از مواد نظامنامه داخلى نوشته شده است که کمیسیون حکم اعضای مجلس را دارد تا رئیس یا نایب رئیس حاضر نباشد مذاکرات آن رسمیت ندارد و نیز این مطلب هم قرار داده شد که منشى کمیسیون باید از خود وکلا باشد و منشى خارج نباشد تا این‌طور اسباب اشکال فراهم نشود که گفته شد خط منشى کمیسیون است و بعضى از اعضا تصدیق ندارند، این مطلب به کمیسیون عدلیه برمی‌خورد.
رئیس: پس این مساله بماند دوباره رجوع به کمیسیون شود تا اینکه درست ملاحظات خودشان را بنمایند و وکلا هم آرای خود را در این باب تصفیه کرده در جلسه دیگر مذاکره نمایند.
آقا سید مهدى: اداره بلدیه به جهت عایدات شهرى اکثر اوقات به کمیسیون داخله رجوع کرده و استجازه می‌نماید که بعضى محل‌ها و عوارضات شهرى به آنها واگذار شود؛ به جهت مصارف بلدیه. بعضى از آنها هم تصویب و اجازه داده شده است و حالا محل‌هایی ‌که در این ورقه شرح داده‌اند می‌خواهند اعضای کمیسیون هم به ملاحظه تعمیر خیابان‌هاى شهرى تصویب نمایند و حال به مجلس اظهار داشته‌اند تا راى مجلس مقدس چه اقتضا فرماید. لایحه که در این خصوص نوشته بودند قرائت شد که از درشکه و کالسکه و دوچرخه و چهارچرخه از کرایه و غیره در ماه یک میزان معینى دریافت دارند براى تعمیرات خیابان‌ها.
آقا شیخ حسین: در باب بلدیه در این شهر بعضى گفت‌وگوها است. بعضى می‌گویند که بلدیه پول گرفته و در مقابل خرج نکرده و بعضى می‌گویند که چرا بلدیه بارى ده شاهى از زغال می‌گیرد و آن چیزهایی که در آنجا نوشته شده. مثلا در باب چرخ بستنى که ماهى ده شاهى بگیرند بنده عرض می‌کنم که اصلا لازم نیست که بستنى باشد تا آنکه از چرخ آن ده شاهى بگیرند و نیز در قانون بلدیه نوشته شده است که هر چه بلدیه باید بگیرد اول باید به مجلس اظهار شود. اگر مجلس تصویب کرد و قانونى شد، گرفته شود.
آقا میرزا محمود اصفهانى: در این لایحه بى‌اعتدالى شده براى اینکه چهارچرخه و دوچرخه هر دو را تقریبا به یک میزان نوشته‌اند و حال آنکه آنها با هم فرق دارند و دیگر اینکه یک نفر چند دوچرخه دارد یا کسى چند درشکه و کالسکه دارد، ولى یکى یا دو تاى آنها در کار است آیا از آنها هم باید مالیات گرفت یا نه.
آقا سید مهدى: کرارا در اینجا مذاکره شد که براى تنظیف و تعمیر خیابان‌ها و کوچه‌هاى شهر لازم است یک پولى گرفته شود و اینکه می‌گویند دوچرخه و چهارچرخه با هم تفاوت دارند اینها با هم تفاوتى ندارند و دیگر اینکه مالیات نه از روى عدد دوچرخه یا چهارچرخه است، بلکه از روى عدد اسب است که چند اسب بسته شده و در کار است.
حسنعلى خان: این ترتیب که بلدیه نوشته است خیلى خوب است و باید بالاخره هم این کار بشود، ولى باز در اینجا مجددا محض تذکار عرض می‌نماید که این لایحه از آن لوایحى است که اولا باید راى گرفته شود که آیا مجلس تصویب می‌نماید یا رد می‌کند بعد از آن برود به کمیسیون و بعد از کمیسیون برگردد به مجلس.
رئیس: این لایحه در کمیسیون داخله گذشته است و کمیسیون هم تصویب کرده که در مجلس قرائت شود. این بود که قرائت شد.