دنیای اقتصاد: سید‌حسین موسویان، معاون اسبق شورای‌عالی امنیت ملی و دیپلمات باسابقه ایران طی سخنانی در جمع استادان و دانشجویان دانشگاه براون آمریکا گفت که ترامپ در جهت تحقق شکست بن‌بست برای ایجاد تغییر بنیادین در روابط با ایران باید استانداردهای دوگانه را کنار بگذارد.

موسویان با بیان اینکه سه گزینه پیش‌روی ترامپ در مورد ایران وجود دارد که اولین گزینه «سیاست تغییر رژیم» است، ادامه داد: «گزینه سلطه و تغییر رژیم در ایران از قدمتی شصت ساله در ایران برخوردار است، یعنی از سال ۱۹۵۳ تا ۲۰۱۳. آمریکا در سال ۱۹۵۳ با تبانی با انگلیس، حکومت دموکراتیک مردمی مصدق در ایران را ساقط کرد و با منصوب کردن شاه، یک ربع قرن بر ایران سلطه یافت و از دیکتاتوری فاسد حمایت کرد.» او افزود: «انقلاب اسلامی ایران در حقیقت واکنش مردم ایران هم به حکومت دیکتاتوری و هم سلطه خارجی بود اما چون استراتژی آمریکا سلطه بر نفت منطقه بود، استقلال ایران را نمی‌توانست تحمل کند و همین واقعیت ریشه اصلی سیاست «تغییر رژیم» آمریکا در ایران از سال ۱۹۷۹ تا ۲۰۱۳ بود. در این دوران آمریکا از تجاوز صدام به ایران به منظور تجزیه خاک ایران و نیز تغییر رژیم حمایت کرد، تا جایی که امکانات لازم برای کاربرد سلاح‌های شیمیایی علیه ایرانیان را در اختیار صدام گذاشت و موجب شد صد هزار ایرانی قربانی سلاح‌های شیمیایی در ایران شوند. آمریکا در دوران بحران هسته‌ای هم سخت‌ترین تحریم‌های یک‌جانبه، چندجانبه و بین‌المللی را علیه ایران سازماندهی کرد.» موسویان با اشاره به اینکه اعضای کابینه‌ کلیدی ترامپ، اکثرا ضدایران، ضدبرجام و طرفدار سیاست تغییر رژیم در ایران هستند، ادامه داد: «پمپئو کاندیدای ریاست سازمان سیا در کنگره پیشنهاد تغییر رژیم را مطرح کرد و گفت برای لغو برجام هم لحظه‌شماری می‌کند. فلین کاندیدای شورای امنیت ملی هم سیاست تغییر رژیم را بهترین سیاست در مورد ایران اعلام کرد. شعار ژنرال ماتیس کاندیدای وزارت دفاع هم این است که سه تهدید اصلی آمریکا: ایران، ایران، ایران.»

این دیپلمات با سابقه پیشین ایرانی با تاکید بر اینکه گزینه «تغییر رژیم» یک گزینه امتحان شده و شکست‌خورده است، افزود: «در عین حال سریع‌ترین راه برای ورود به چنین استراتژی هم پاره کردن برجام است. ایران تاکنون به تمام تعهداتش در قالب برجام بدون کم و کاست عمل کرده است، در حالی که آمریکا در اجرای تعهداتش لنگ می‌زند. اخیرا هم که سنا با رای ۹۹ به صفر، تمدید قانون تحریم ده ساله ایران را تصویب کرد. در عین حال مقام معظم رهبری ایران هم اعلام کرده که اگر آمریکا برجام را پاره کند، ایران هم آن را آتش خواهد زد.»

او گزینه دوم پیش‌روی ترامپ را «سیاست تعامل» عنوان کرد و گفت: «این سیاست توسط اوباما صرفا سه سال یعنی از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ در روابط با ایران اجرا شد. سیاست تعامل اوباما مبتنی بر خصومت حداقلی، کنار گذاشتن سیاست تغییر رژیم، اجتناب از درگیری نظامی، مذاکره مستقیم و بدون پیش‌شرط در موضوعات مورد اختلاف بود. این مذاکرات در مورد موضوع هسته‌ای که از دید آمریکا تهدید اصلی بود نیز آزمایش شد و نتیجه آن هم حل مسالمت‌آمیز بحران هسته‌ای و برجام بود. در این دوره در سطح وزیران خارجه مذاکرات مستقیم صورت گرفت. این سیاست موجب حل بخشی از اختلافات کهنه مالی شد و آمریکا ۷/ ۱ میلیارد دلار به ایران پرداخت. مقامات امنیتی دو کشور هم برای اولین بار به‌طور مستقیم مذاکره و برخی از زندانیان دو کشور هم تبادل شدند. ضمن اینکه ایران هم از مجازات ۱۶ ملوان آمریکایی به‌خاطر ورود غیر قانونی به آب‌های ایران گذشت و آنها را فورا آزاد کرد.»

به گفته موسویان، این سیاستی است که به مرور زمان می‌تواند به رفع تشنج در روابط دو کشور کمک کند و ادامه آن می‌تواند یک گزینه برای ترامپ باشد. فراتر از آن هم ترامپ می‌تواند از منطقه‌ای شدن اصول برجام حمایت کند تا زمینه خاورمیانه عاری از سلاح هسته‌ای فراهم شود.

تغییر بنیادین در روابط با ایران

در ادامه این سخنرانی موسویان، گزینه سوم پیش روی ترامپ را شکست بن‌بست برای ایجاد تغییر بنیادین در روابط با ایران دانست و گفت: «این گزینه به ترامپ کمک می‌کند تا به‌دنبال روابطی سالم و واقعا دوستانه با ایران باشد. این نوع رابطه نیز قدمتی صد‌ساله در تاریخ روابط ایران و آمریکا دارد یعنی از ۱۸۵۶ تا ۱۹۵۳. در این دوران آمریکا از نهضت ایرانی‌ها برای مقابله با سلطه دو قدرت استعمارگر وقت، یعنی روسیه و انگلیس حمایت می‌کرد و روابطی دوستانه و سالم با ایران داشت. به‌عنوان نمونه هاوارد بسکرویل (معلم آمریکایی مدرسه مموریال در تبریز بود که در جریان جنبش مشروطه و تلاش برای شکستن محاصره تبریز در این شهر کشته شد. از او اغلب به‌عنوان «لافایت آمریکایی ایران» و «شهید آمریکایی جنبش مشروطه ایران» یاد می‌شود) در سال ۱۹۰۷ از دانشگاه پرینستون، دانشگاهی که من الان در آن مشغول به کار هستم، فارغ‌التحصیل شد، به ایران رفت، در تبریز به شغل معلمی پرداخت، دوشادوش مردم تبریز در تظاهرات سال ۱۹۰۹ مردم ایران برای قانون اساسی و دموکراسی شرکت کرد و کشته شد و هزاران ایرانی او را به‌عنوان یک قهرمان ملی تشییع کردند و در تبریز به خاک سپردند. او گفته بود که «تنها تفاوت من با مردم ایران، محل تولد است که تفاوت بزرگی نیست.»

او ادامه داد: «حالا شما دورانی که یک آمریکایی برای دفاع از آزادی و استقلال ایران جانش را فدا کرد را مقایسه کنید با دورانی که آمریکا با دادن مواد و تجهیزات شیمیایی به صدام، باعث کشته و زخمی شدن حدود صد هزار ایرانی شد! در آن دوران روابط دوستانه و اعتماد در حدی بود که دولت ایران با مصوبه مجلس، از یک آمریکایی برای سامان‌دهی سیستم مالی ایران دعوت کرد. یعنی با خواست ایران، یک آمریکایی در رأس نظام مالی ایران قرار گرفت. البته من خوش‌بین نیستم که حتی اگر ترامپ هم بخواهد، بگذارند که در مورد چنین گزینه‌ای موفق شود. در عین حال او چند روز پیش گفت که آمریکا از این به بعد سیاست‌های اشتباه گذشته در مورد ساقط کردن رژیم‌ها را کنار گذاشته و با هر کشوری که قصد مبارزه با داعش داشته باشد نیز شریک خواهد شد. این دو عنصر می‌تواند زمینه‌ساز چنین گزینه‌ای باشد. به هر حال اگر ترامپ بخواهد این گزینه را انتخاب کند، من نقشه راه زیر را به او پیشنهاد می‌کنم:

۱-درک صحیح از ایران

۲-ممانعت از دخالت کشورهای ثالث مثل اسرائیل و عربستان در روابط واشنگتن-تهران

۳-پایان بخشیدن به سیاست تغییر رژیم در ایران

۴-رعایت اصول احترام متقابل و عدم مداخله

۵- احترام به منافع مشروع ایران در منطقه،

۶- بهره‌برداری از زمینه‌های بهبود روابط اقتصادی همچون معامله ۲۷ میلیارد دلاری بوئینگ

۷-رفع موانع روابط مردمی

۸-همکاری در منافع مشترک همزمان با گفت‌وگو در موارد اختلافی. مقام معظم رهبری ایران هم فرمودند که اگر برجام بدون ابهام اجرا شود می‌تواند زمینه‌ای برای گفت‌وگو در سایر موضوعات شود.

آمریکا استانداردهای دوگانه را کنار بگذارد

او در ادامه با بیان اینکه آمریکا موضوع دموکراسی و حقوق بشر در ایران را همیشه بهانه کرده در حالی که همه می‌دانند وضعیت دموکراسی و حقوق بشر در ایران قابل مقایسه با هیچ‌یک از کشورهای عرب متحد آمریکا در منطقه نیست، افزود: «پروسه صلح روزگاری بهانه آمریکا برای فشار بود که حالا معلوم شد نتانیاهو عامل شکست طرح آمریکا برای تشکیل دو دولت فلسطینی و اسرائیلی است و نه ایران.»

موسویان ادامه داد: «آمریکا موضوع توان موشکی و سلاح‌های متعارف ایران را همیشه بهانه کرده در حالی که بودجه دفاعی ایران، یک دهم کشورهای عرب خلیج‌فارس با جمعیتی کمتر از ایران است. آمریکا در مرزهای ایران حضور نظامی دارد و فقط به عربستان در چند سال گذشته ۱۱۰ میلیارد سلاح پیشرفته فروخته است. از این رو با این اوضاعی که آمریکا درست کرده، ایران باید توان تسلیحاتی متعارف خود را افزایش دهد. فراموش هم نکنید که ایران در ۲۰۰ سال گذشته به هیچ کشوری تجاوز نکرده در حالی که در ابتدای انقلاب مورد تجاوز همسایگان عرب قرار گرفته است.»

این دیپلمات باسابقه ایرانی در نهایت با اشاره به اینکه آمریکا همیشه ایران را در مورد تروریسم محکوم کرده است در حالی که همه سران آمریکا و اروپا به‌طور رسمی اعتراف کرده‌اند که عربستان و متحدان عرب‌شان منبع اصلی مالی و تسلیحاتی و ایدئولوژیک گروه‌های تروریستی مثل داعش و القاعده هستند، افزود: «این هم یک واقعیت است که ایران تنها قدرت منطقه‌ای است که در خط مقدم مبارزه با داعش و القاعده به کشورهای عراق و سوریه کمک می‌کند. از این رو آمریکا در جهت تحقق گزینه سوم باید استانداردهای دوگانه را کنار بگذارد.»