محمدرضا باهنر مشاور رئیس مجلس و رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری در گفت‌وگویی که اصلی‌ترین محورهای آن درباره سیاست داخلی ایران و برخی شخصیت‌های سیاسی بود، در پاسخ به سوالی درباره دلایل چرخش اصولگرایانی که شعارشان در مجلس چهارم «اطاعت از رهبری، حمایت از هاشمی» بود و چند سال بعد، هجمه به آیت‌الله ترجیع بند سخنان و مواضع شان شد، گفت: «آیت‌الله هاشمی در فرآیند انقلاب اسلامی چه قبل از پیروزی و چه پس از آن، نقش برجسته و موثری داشته‌اند؛ ایشان از همان اوایل پیروزی انقلاب مخالفینی داشت؛ چراکه ایشان در جریان مبارزات و فعالیت‌های سیاسی شان زیر و بم‌های زیادی داشته‌اند؛ به اعتقاد من آیت‌الله هاشمی از حیث تکثر و تنوع مخالفان در میان شخصیت‌های انقلاب کم‌نظیر است.»

باهنر در ادامه گفت‌وگوی خود با «دیدبان ایران» اصلاح‌طلبان را آغازگرِ هجمه و حمله کلامی به آقای هاشمی خواند و توضیح داد: زمانی که دولت اصلاح‌طلب روی کار آمد، برخی همفکران و همقطاران این دولت، شخصیت آقای هاشمی را با هجمه‌ها و اتهاماتی که روا می‌داشتند، منفجر کردند. القابی نظیر سرخ‌پوش و خاکستری پوش نثار آقای هاشمی کردند. البته من نمی‌خواهم بگویم که این هجمه‌های تخریب‌کننده اصلاح‌طلبان به آقای هاشمی در دولت اصلاحات با آگاهی و رضایت آقای خاتمی بود، اما به هر ترتیب ایشان نتوانستند اعوان و انصار سیاسی و فکری و رسانه‌ای خود را مدیریت کند و نتیجه این امر هجمه‌ها و حملات لجام‌گسیخته اصلاح‌طلبان به آقای هاشمی شد.» باهنر همچنین به سرلیست کردن هاشمی از سوی اصولگرایان در جریان رقابت انتخاباتی مجلس ششم اشاره کرد و با بیان اینکه یکی از سران اصلاح‌طلب به من پیغام داد که یا هاشمی را از لیست خود حذف کنید یا اینکه ما همه شما را غرق می‌کنیم، گفت: پاسخ ما هم به او این بود که ما با آقای هاشمی موتلف هستیم. سپس آن بلا را درآوردند که آقای هاشمی را به‌عنوان نفر سی ام معرفی کردند و بعد با اعتراض ستاد آقای هاشمی و بازشماری آرای صندوق‌ها، رتبه ایشان به ۲۲ ارتقا یافت؛ اما به هر ترتیب ایشان مصلحت دانست و به مجلس ششم نیامد. او درباره دلیل انصراف آیت‌الله هاشمی از حضور در مجلس ششم، گفت:«پس از مشخص شدن نتایج نهایی مجلس ششم، پیش از تشکیل این مجلس، آقای هاشمی به من و آقای (حسین) مرعشی ماموریت دادند تا بررسی کنیم آیا امکان ریاست‌شان بر این مجلس وجود دارد یا نه؟ ما دو نفر که از دو جناح مخالف بودیم، ظرف ۱۰ روز یک بررسی و برآورد کردیم؛ آقای مرعشی معتقد بود می‌توان با به‌کارگیری برخی تاکتیک‌ها البته بدون اکثریت قاطع آقای هاشمی را به ریاست مجلس ششم رساند، اما من تاکید داشتم که چنین امکانی وجود ندارد. شاید همین امر هم باعث شد تا آقای هاشمی از ورود به مجلس ششم صرف‌نظر کند.»

کسی را نداریم که همچون هاشمی بر کرسی مجمع تکیه زند

باهنر درباره اختلافات اصولگرایان با آیت‌الله، این اختلافات را کاملا کاری و کارشناسانه خواند و با اشاره به انتقادهایی که در مجالس چهارم و پنجم، به سیاست تعدیل ساختاری دولت آقای هاشمی در حوزه اقتصادی مطرح کردند، گفت: این مخالفت‌خوانی‌های ما باعث نشد تا ما ایشان را در انتخابات مجلس ششم سرلیست خود نکنیم؛ بنابراین همین امر گواهی بر آن است که اختلافات ما با آقای هاشمی سیاسی نبود. باهنر در ادامه با بیان اینکه در مقطعی که هجمه‌ها و حملات سنگین به آقای هاشمی منتسب به جناح راست شد، عمدتا کار دولت احمدی‌نژاد بود، توضیح داد: «احمدی‌نژاد اگر چه پیشینه اصولگرایی داشت، اما در موعد انتخابات سال ۸۴ مورد حمایت ما نبود و ما کاندیدای دیگری داشتیم؛ اما به هر ترتیب پس از رای آوری احمدی‌نژاد، ما به سبب خاستگاه اصولگرایانه وی، او را مورد حمایت قرار دادیم؛ اما احمدی‌نژاد ۵ ، ۶ ماه بعد از رئیس‌جمهور شدنش زمانی که متوجه شد هجمه و حملاتش به آقای هاشمی با استقبال و اقبال قاطبه اصولگرایان همراه نیست، از جریان اصولگرایی اعلام برائت کرد.» به باور باهنر، آقای هاشمی در عرصه سیاسی در دوران معاصر با دو موج هجمه و حمله مواجه شدند؛ نخستین موج حمله به ایشان از جانب اصلاح‌طلبان بود و دومین موج حمله به وی هم از ناحیه آقای احمدی‌نژاد کلید خورد که این امر نباید منتسب به جناح راست شود. رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری در پاسخ به این سوال که آیا آقای ناطق می‌تواند در فقدان آقای هاشمی، نقش حلقه وصل جریان‌های سیاسی کشور را ایفا کند، گفت: «در دید نخست چنین به‌نظر می‌آید که جایگزینی برای آقای هاشمی وجود ندارد؛ شخصیتی که ۵۹ سال سابقه رفاقت و همکاری با مقام معظم رهبری داشت؛ شخصیتی که در عالی‌ترین مناصب و کلیدی‌ترین پست‌های نظام خدمت کرده بود؛ اما باید توجه داشت که سرمایه‌های نظام ما فراوان است؛ آقای ناطق حتما یک‌سری از مشخصات آقای هاشمی را دارد که البته باید تکمیل شود. اما قطعا کپی آقای هاشمی نیست و به‌رغم بهره‌مندی از تجارب فراوان اما سابقه و تجارب ارزشمند آقای هاشمی نظیر اداره جنگ و ریاست قوه‌مجریه را در کارنامه خود ندارد.»

احتمال تغییر ساختار مجمع

او درباره اینکه چه کسی شایستگی جانشینی آیت‌الله در مجمع را دارد، گفت: در این رابطه شایعات و گمانه‌زنی‌های رسانه‌ای زیادی مطرح است؛ باید بار دیگر تاکید کنم که ما هیچ کس را نداریم که مجموعه مشخصات آقای هاشمی را برای تصدی جانشینی ایشان در مجمع دارا باشد؛ همچنین ذکر این نکته ضروری است که بهره‌مندی از یک‌سری ویژگی‌ها برای ریاست بر مجمع تشخیص اجتناب‌ناپذیر است. در شرایط فعلی ما کسی را نداریم که همچون آقای هاشمی بر کرسی چنین مجمعی تکیه بزند و روسای قوا از او تبعیت داشته و تمکین کنند. حتی خودِ آقای هاشمی هم که رئیس مجمع بود، در موارد و سیاست‌هایی، اختلافات عدیده میان ایشان و رئیس‌جمهوری بروز می‌کرد. این اختلافات میان رئیس‌مجمع‌تشخیص و رئیس‌جمهوری هم تنها منحصر به دوره آقای احمدی‌نژاد نبود؛ بلکه در همین دوره ریاست‌جمهوری آقای روحانی نیز اختلافاتی در جلسات مجمع میان آنها ایجاد می‌شد و برای ما که در جلسات حضور داشتیم کاملا ملموس بود که آقای روحانی ریاست آقای هاشمی را برنمی‌تابند.»

باهنر همچنین گفت: «البته شاید ساختار مجمع تغییر کند؛ برای مثال ریاست مجمع تشخیص نواب ندارد؛ قاعدتا ساختار مجمع باید به‌گونه‌ای تغییر کند که برای آن، نواب رئیس تعریف شود و جلسات مجمع حتی در زمان غیبت رئیس هم دایر شود. این احتمال وجود دارد که ساختار مجمع تشخیص به‌گونه‌ای تغییر کند که محور فعالیت‌های آن همچون شورای عالی انقلاب فرهنگی با دبیرخانه باشد و رئیس مجمع هم به همراه نایبان رئیس صرفا جلسه را اداره کنند.»

دعوت از ناطق برای بازگشت

نایب رئیس مجلس نهم در ادامه درباره علت اکراه آقای ناطق از رجعت به مجامع اصولگرایی گفت: «برخی می‌گویند حتما باید آقای ناطق را به محافل و مجامع اصولگرایی دعوت کنیم. من چنین اعتقادی ندارم؛ من معتقدم ما باید آقای ناطق را دعوت کنیم که بار دیگر به عرصه سیاسی بازگردند زیرا با ورود مجدد ایشان به عرصه سیاسی کشور قطع به یقین ایشان به جرگه اصولگرایان می‌پیوندند و به هیچ‌وجه این احتمال وجود ندارد که آقای ناطق در مقابل اصولگرایان قرار گیرد و به اصلاح‌طلبان ملحق شود. ما بدون پیش‌شرط از آقای ناطق دعوت می‌کنیم که به عرصه سیاسی کشور بازگردند اما ظاهرا ایشان برای بازگشت به میدان سیاست، احساس تکلیف نمی‌کنند.»

باهنر دلیل این احساس تکلیف نکردن آقای ناطق را این‌گونه توضیح داد: «ایشان دلایل مختلفی دارد؛ یک‌سری از این دلایل مربوط به درشت‌گویی‌های آقای احمدی‌نژاد است که معتقدند آنگونه که شایسته بود در مقابل این درشت‌گویی‌ها مورد حمایت اصولگرایان قرار نگرفت و البته ممکن است بعضا به ساختارهای حزبی و تشکیلاتی نیز انتقاداتی را وارد بدانند.» باهنر با ذی‌حق خواندن آقای ناطق در برابر هجمه‌های احمدی‌نژاد گفت: «من هم به ایشان حق می‌دهم؛ اما اینکه تصور شود و توقع شود تمامی اعضا و ارکان یک مجموعه تشکیلاتی می‌توانند در برابر یک اتفاق یا یک هجمه پراکنی، موضع‌گیری کنند، شاید چندان عملیاتی نباشد. البته شاید هم در قضیه هجمه‌های آقای احمدی‌نژاد نسبت به آقای ناطق ما اصولگرایان باید جدی‌تر موضع‌گیری می‌کردیم؛ البته تاکید می‌کنم که دلایل عدم تمایل آقای ناطق برای بازگشت به عرصه سیاسی، صرفا به این امر منحصر نمی‌شود.» او درباره نامزدهای اصولگرا برای انتخابات ریاست‌جمهوری گفت: لیست اصولگرایانی که در مظان کاندیداتوری هستند یا اعلام آمادگی کرده‌اند، تکمیل شده است؛ عده دیگری هم در کنار زمین در حال گرم کردن خود هستند. دوستان ما باید متوجه باشند که انتخابات ریاست‌جمهوری پیش‌رو، تنها دو کاندیدای شاخص خواهد داشت و کسانی‌که می‌خواهند زیرآبی بروند، با یک افت سنگین مواجه خواهند شد؛ اینکه کسی تصور کند با ۵ الی ۶ میلیون رای می‌تواند مزاحمت ایجاد کند و سبد رای فلان جریان را بشکند، چنین چیزی نیست و چنین کاندیدایی نهایتا می‌تواند ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار رای کاندیدای یک جریان را خراب کند. باهنر در پاسخ به اینکه آیا این گوشزد کردن تلویحی به آقای سعید جلیلی بود گفت: «بله من این گوشزد را می‌دهم؛ البته نه تنها به آقای جلیلی بلکه به همه اشخاص اصولگرا این هشدار را می‌دهم که اگر فردی با این جریان و سازوکار همراه نشود، به قول معروف بیلش بسیار کم گل برخواهد داشت!» او درباره اعمال محدودیت‌ها و ممنوعیت‌های فزاینده برای برخی افراد گفت: در این مسائل و معضلاتی که پیش می‌آید، مواضع افراد بسیار تعیین‌کننده است؛ در سال ۸۸ یک فتنه‌ای رخ داد؛ حتی افراد و اشخاصی که این فتنه را محکوم کرده‌اند، نسبت به مباشران و عاملان آن موضع یکسانی ندارند؛ برخی می‌گویند اعدام باید گردد برخی می‌گویند، اصلاح باید گردد. در مراجع فکری و تصمیم‌گیری برخی آقای خاتمی را جزو سران فتنه می‌دانند که من چنین اعتقادی ندارم، البته معتقدم وی با مواضع و تاییداتش در فتنه موثر بوده است. آقای خاتمی باید بالاخره در محفل و مجلسی به‌صورت عمومی موضع خود را نسبت به فتنه سال ۸۸ روشن کند، این امر خیلی از مسائل را مکشوف می‌گرداند. ممکن است گفته شود که آقای خاتمی اپوزیسیون نظام نیست؛ بسیار خوب؛ ایشان با یک موضع‌گیری رسمی این امر را به اثبات برساند و سپس به‌عنوان یک فعال سیاسی وارد عرصه شود و قطعا حضورش برکاتی را خواهد داشت.»