در پیشگاه سیمرغ

۲۵ فروردین را روز بزرگداشت عطار نامگذاری کرده‌اند و این همه سهم یکی از بزرگ‌ترین عرفا و شاعران تاریخ ایران از حضور در ذهن و زبان ایرانیان معاصر است. شاید اگر دانشمند فرزانه و فخر ادبیات ایران، استاد شفیعی کدکنی نبود، عطار بیشتر از اینها مهجور می‌ماند. دکتر کدکنی با تصحیح مجموعه آثار عطار، گنجینه بزرگی را احیا و ضبط کرده و در این راه بیش از ۴ دهه وقت گذاشته است. در روز بزرگداشت عطار، شرح احوال و آثار او در گفتاری از دکتر شفیعی کدکنی مغتنم است و امید اینکه استاد و دیگر پاسداران گنجینه ادب و هنر ایران برقرار، پایدار و پرکار بمانند.

فریدالدین ابوحامد محمد عطار نیشابوری در اواخر سده‌ ششم و اوایل سده‌ هفتم می‌زیسته است. او در سال ۵۴۰ هجری قمری زاده ‌شد. نامش «محمد»، لقبش «فریدالدین» و کنیه‌اش «ابوحامد» بود و در شعرهایش بیشتر عطار و گاهی نیز فرید تخلص کرده ‌است. نام پدر عطار، ابراهیم (با کنیه‌ ابوبکر) و نام مادرش رابعه بود.

او که داروسازی و عرفان را از شیخ مجدالدین بغدادی فراگرفته‌ بود، به شغل عطاری و درمان بیماران می‌پرداخت.

از وی به عنوان یکی از پرکارترین شاعران ایرانی یاد می‌کنند و بنا به نظر عارفان، در زمینه‌ عرفانی از مرتبه‌ای بالا برخوردار بوده ‌است؛ چنان‌که مولوی درباره‌ او می‌گوید: «هفت شهر عشق را عطار گشت/ ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم».

عطار در سال ۶۱۸ هجری قمری در فتنه‌ مغولان در نیشابور به قتل رسید و درباره‌ کشته شدن او به دست مغولان داستان‌هایی نقل کرده‌اند.

تالیف‌ها و تصنیف‌های عطار را در نظم و نثر به عدد سوره‌های قرآن، ۱۱۴ دانسته‌اند که معروف‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از: دیوان قصیده‌ها و غزل‌های او که در حدود ۱۰هزار بیت است. دیگر «الهی‌نامه»، «خسرونامه»، «پندارنامه»، «اسرارنامه»، «مصیبت‌نامه»، و از مثنوی‌های بسیار مشهور او «منطق‌الطیر» است که نزدیک به هفت‌هزار بیت دارد و مراتب سیر و سلوک و رسیدن به حق و توحید را از زبان مرغان که در طلب سیمرغ حرکت می‌کنند، بیان می‌کند و هفت منزل طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت و فنا را شرح می‌دهد.

از تالیف‌های مهم شیخ عطار به نثر فارسی، «تذکره‌الاولیا» است. در آن شرح حال و اقوال و کرامت‌های تعدادی از پیشوایان طریقت تصوف و عارفان بزرگ را به نثری ساده و شیوا نگاشته است.

گفته می‌شود، کشته شدن شیخ شهاب‌الدین سهروردی در سال ۵۸۷ هجری قمری در روحیه‌ عطار بسیار تاثیر گذاشته و کتاب «اسرارنامه» را با آگاهی از واقعه‌ دلخراش مرگ شیخ اشراق در آن عصر سروده است. برخی گفته‌اند کتاب «مصیبت‌نامه» را نیز تحت تاثیر همین واقعه به نظم درآورده است.