شب‌های ماشین بازان   بی‌خیال خودرو

محسن گروسی

دیروز به سرمان زد به بهانه خرید شب عید هم که شده، خودرویی را دست و پا کرده و به همراه اهل و عیال نداشته‌مان تعطیلات را به گشت‌و‌گذار بپردازیم.

عکس: دنیای اقتصاد، حمید جانی‌پور

اولش با خودمان گفتیم برای خرید خودرو چه کسانی بهتر از دوستان ایران‌خودرویی و رفقای سایپایی! ما که همواره ارادت متقابل خود را به یکدیگر ابراز کرده و از خجالت هم درآمده‌ایم.

پس بهتر است در این فقره هم به عزیزان مذکور رجوع کنیم. همین شد که راه نمایندگی‌های به اصطلاح مجاز ایران‌خودرو و سایپا را در پیش گرفته، درخواست خودرو کردیم. اما از شما چه پنهان با ملتفت شدن شرایط فروش، عطای خرید خودرو از نمایندگی‌ را به لقایش بخشیده و بی‌خیال دوستان مربوطه شدیم. چراکه با آن شرایط، احتمالا حوالی تعطیلات نوروز سال آینده خودرو به دستمان می‌رسید و ممکن بود دوباره کار به کل‌کل با رفقای خودروساز کشیده و باز هم بازار جوابیه و حاضر جوابیه‌ها داغ شود. ما نیز که حوصله دردسر نداشتیم، گفتیم این یک بار را لااقل روی پای خودمان ایستاده و دست از سر عزیزانمان در ایران‌خودرو و سایپا برداریم. همین شد که عزم بازار کرده و دربه‌در نمایشگاه‌های خودرو شدیم.

اول کار به خاطر حقوق و مزایای دریافتی‌مان جوگیر شده و برای خرید خودرو از پژو ۲۰۶ صندوق‌دار شروع کردیم، که با شنیدن قیمت آن از زبان یکی از نمایشگاه‌داران محترم، رنگمان از سفید به خاکستری تغییر یافت و سریعا محل را ترک گفتیم. مطمئنا اگر شما هم جای ما بودید و برای خرید پژو ۲۰۶ صندوق‌دار مبلغی بین ۱۷ میلیون تا ۱۹ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان باید پیاده می‌شدید، همین حال رفته بر ما به شما نیز دست می‌داد. نمی‌دانیم مهم است یا نه، ولی به گفته منابع آگاه تقاضای بالای این محصول فرانسوی‌الاصل و عرضه محدود آن (که خدای‌نکرده به هیچ‌وجه تقصیر خودروسازان محترم نیست!) دلیل گرانی ۲۰۶ مذکور است. به هر حال هر چه بود، ما بی‌خیال خرید این خودرو شده و طی اختلاط با خود به این نتیجه رسیدیم که مهم خود ۲۰۶ است، حال صندوق‌دار و بی‌صندوقش که توفیری ندارد. در اثر همین نتیجه‌گیری نیمه‌پخته بی‌‌ربط، به‌ سراغ مدل‌های هاچ‌بک ۲۰۶ رفتیم. که این بار نیز با استماع قیمت مدل‌های بی‌صندوق این خودرو ضایع شده و باز هم به سرعت محل اخذ قیمت را ترک کردیم.

مطمئن هستیم این بار هم اگر شما جای ما بودید، همین کار را می‌کردید. آخر وقتی خرید ۲۰۶ تیپ ۶ با کولر و ضبط و پخش و البته در حالت دوگانه‌سوز، ۱۹ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان آب می‌خورد، چاره‌ای جز ترک محل اخذ قیمت باقی نمی‌ماند؛ مخصوصا اینکه ملتفت شدیم تیپ (۲) این خودرو نیز که دوستان ایران‌خودرویی لطف کرده از خط تولید خود اخراجش کردند نمک‌نشناس‌ها، ۱۴ میلیون تومان قیمت دارد. سرتان را درد نیاوریم، با رویت قیمت‌های مذکور، کلا بی‌خیال خرید ۲۰۶ از هر نوع آن شده و رویای نشستن پشت فرمان پرشیا را در سر پرورش دادیم. اما چه سود که قیمت این خودرو نیز که ما فکر می‌کردیم به لحاظ مصرف سوخت بالا و سهمیه‌بندی بنزین، توی سرش خورده و تعدیل یافته، به گروه خون ما نمی‌خورد.

چراکه باید برای خرید آن ۱۷ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان ناقابل پیاده شویم. به هر حال پرشیا را هم بی‌خیال شده سروقت پژو ۴۰۵ عزیز رفتیم. هر چند که خود ما در جریان آتش‌سوزی‌های گزارش‌شده، به وفور زیرآب این فرانسوی دل‌سوخته را زده و زیر پایش را خالی کردیم، ولی با خوش‌خیالی که در مورد بهای این خودرو در کله خود داشتیم، هوای خرید ۴۰۵ به سرمان زد که البته این بار هم مانند دفعات گذشته ضایع شدیم.آخر از شما چه پنهان ۴۰۵ Glx که به سلامتی چند وقت پیش مدل SLX آن نیز بازار را به ورود خود مفتخر کرد، ۱۴ میلیون تومان قیمت داشت، به گفته برخی دیگر از منابع ناآگاه خروج این خودرو از خط تولید دوستان ایران‌خودرویی طی سال آینده، و ترس مشتریان وطنی از اتمام این تحفه فرانسوی که حدود ۳۰ سال از تولد آن در حومه پاریس می‌گذرد، سبب به هم خوردن تعادل عرضه و تقاضای ۴۰۵ و در نتیجه گرانی آن شده است.

با این تفاسیری که معروض داشتیم، از خیر ۴۰۵ هم گذشته این بار تندر-۹۰ را برای خرید نشانه رفتیم. قصد نداریم با ذکر نام این خودرو داغ دل ثبت‌نام کنندگان سرگردان آن را تازه کنیم، ولی بدمان نمی‌آید جهت اطلاع رفقای خودروساز هم که شده اعلام کنیم، در حال حاضر قیمت مدل ۱ E تندر-۹۰، ۱۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان بوده و خرید مدل ۲ E آن نیز ۱۴ میلیون آب می‌خورد که البته برای ذکر دلیل گرانی این خودروی باز هم فرانسوی‌الاصل دیگر نیازی به منابع آگاه و ناآگاه نیست، چون خواجه حافظ شیرازی که هیچ شکسپیر هم می‌داند گرانی تندر-۹۰ به تولید اندک و در نتیجه عرضه محدود آن وصل است. تا یادمان نرفته بگوییم تندر-۹۰ هم قسمت ما نشد و این دفعه یقه پژو روآ را برای خرید چسبیدیم.

از آنجا که خودروی مذکور در بلعیدن بنزین یدطولایی دارد، به سرمان زد نوع دوگانه‌سوزش را اختیار کنیم، که بدبختانه موجودی جیبمان به خرید این نوه مرحوم پیکان هم نرسید. آخر ما خبرنگار کجا و روآی ۹ میلیون و ۲۰۰ هزار تومانی کجا. آن هم در اوضاعی که به روآی از همه جا بی‌خبر تهمت بالا کشیدن ارث و میراث مرحوم پیکان را می‌زنند (منظورمان از ارث و میراث، آلایندگی بالا و مصرف سوخت زیاد است). به هر حال روآ هم نصیبمان نشد و ما به لحاظ در آوردن لج پژو و رنو هم که شده به تکاپوی خرید خودرو ملی که به نام سمند، سند خورده است، افتاده، با خودمان گفتیم با خرید سمند هم روی خانواده پژو و رنو را کم می‌کنیم، هم حالی به محصولات ملی داده و شعار «ایرانی کالای ایرانی بخر» را گسترش می‌دهیم. اما چه سود در این فقره هم باید گفت که صد رحمت به همان پژو و رنو.

لابد می‌پرسید چرا؟ خب معلوم است، در حال حاضر خرید یک سمند معمولی که قرار است به سلامتی از خط تولید دوستان ایران‌خودرویی خارج شود، ۱۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان آب می‌خورد. دیگر حساب اینکه بهای سورن چقدر است با خودتان، ما حوصله دردسر و جوابیه نداریم، جان شما!

با اوضاعی که برایتان تشریح کردیم، کلا از بابت خرید محصولات دوستان ایران‌خودرویی ناامید شده و شدیدا به یاد پراید یارغار رفقای سایپایی‌مان افتادیم. با خودمان گفتیم هرچه باشد، پراید با آن کیفیت بالا و حیرت‌انگیزی که دارد (جان خودش البته) قیمتش مناسب بوده و به گروه خون ما می‌خورد. اما چه بگوییم که این خودرو هم برای ما کلاس گذاشته و قیمت آن با جیب ما تناسب نداشت. باور کنید، پراید بنزینی ۸ میلیونی و دوگانه‌سوز ۸ میلیون و ۳۵۰ هزار تومانی برای خبرنگار جماعت گران به حساب می‌آید.

سرتان را درد آوردیم، ولی دست آخر این را داشته باشید که گشت‌و‌گذار دیروز ما برای خرید خودرو، نتیجه‌ای جز ضایع شدن و احساس افسردگی برایمان نداشت، خودرو که گیرمان نیامد هیچ، فکر خریدش را هم از سرمان بیرون کرده و تصمیم گرفتیم تعطیلات را یا در منزل بتمرگیم و یا با اتوبوسی، قطاری، چیزی عزم سفر کنیم، با همان اهل و عیال نداشته‌مان البته!