ایران می‌تواند مشت اسرائیل را باز کند

دکتر مهدی ذاکریان استاد واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد در شرایطی که تنها ۳ هفته تا پایان مهلت تعیین شده برای توافق ایران با گروه۱+۵ باقی مانده است، مقامات اسرائیلی تلاش‎های بسیاری را به کار گرفته‎اند تا سران ۱+۵ را قانع کنند که نباید با ایران به توافق برسند. مقامات رژیم صهیونیستی به‌طور شفاف به ‌دنبال این هستند که مذاکرات به نتیجه نرسد و تحریم‎های اعمال‌شده علیه ایران برداشته نشود. لابی آیپک که در پی تامین امنیت اسرائیل در منطقه خاورمیانه است، معتقد است هر نوع همکاری که باعث قدرت گرفتن و بیرون آمدن ایران از انزوای بین‎المللی شود، می‎تواند موجب آسیب و تهدید امنیت اسرائیل شود. به همین خاطر نیز آنها از آغاز مذاکرات فعال بودند. در مقابل در داخل ایران نیز گروه‏هایی بودند که علاقه‎مند نبودند مذاکرات به نتیجه برسد و مسائل ایران در عرصه بین‏الملل حل شود. البته تلاش‏های این افراد در داخل ایران، برای تامین منافع شخصی، رقابت‎های حزبی و سیاسی، حذف رقبای سیاسی و کسب قدرت بوده است و در این راستا تلاش داشتند که مذاکرات به نتیجه نرسد. باید مدنظر داشت که هر چند هدف این دو گروه یکسان و به نتیجه نرسیدن مذاکرات هسته‎ای ایران است، اما تفاوت بارزی وجود دارد مبنی بر اینکه لابی آیپک و جریان طرفدار اسرائیل منافع شخصی‎شان را نگاه نمی‏کردند بلکه به ‌دنبال حفظ منافع ملی و امنیت اسرائیل بودند.

اکنون اگر ایران از انزوا بیرون بیاید مخصوصا وقتی که یک دولت معقول و هماهنگ با اعتدال، عقلانیت و اصلاحات بر سر قدرت است، این دولت می‏تواند مشت اسرائیل را در جامعه بین‏الملل باز کند و نقض حقوق بین‏الملل، حقوق بین‎الملل بشردوستانه، حقوق بشر و حقوق همجواری و همزیستی مسالمت‎‏آمیز از سوی اسرائیل را بر همگان آشکار کند. در برهه فعلی دو عامل وجود دارد که می‎تواند به تحقق خواسته‎های این لابی کمک کند: نخست وجود بی اعتمادی و شک و تردید نسبت به ادعاهای ایران در جریان مذاکرات است.این مساله که ایران اعلام کرده فعالیت‏هایش صلح آمیز است و می‏خواهد کمک کند مذاکرات به نتیجه برسد باید توسط طرف مقابل پذیرفته شود. وجود این تردیدها می‎تواند به تقویت این خواسته‎ها کمک کند. دومین عامل این است که در داخل ایران صدا‌های واحد در رابطه با مذاکرات هسته‎ای به گوش نرسد. به بیان دیگر مذاکره‏کنندگان بحث‎هایی را مطرح کنند، اما در داخل کشور صدا‌های معارض با بحث‎های مذاکره‎کنندگان شنیده شود؛ یعنی نوع نگاهی که مذاکره‏کنندگان از خواسته، تمایل و سیاست‏های جمهوری اسلامی ایران ارائه می‏کنند با مواضع رسمی که از سوی برخی که صاحب قدرت نیز هستند، متفاوت باشد؛ بنابراین همه نهادهای قدرت در ایران باید با طرف مذاکره‎کننده همسو باشند. در حال حاضر بسیاری از کشورها مانند عربستان، ترکیه، پاکستان و روسیه مایل نیستند ایران در عرصه بین‏الملل حضور فعال داشته باشد. دلیل آن نیز مشخص است؛ زیرا از وضعیت فعلی ایران و تحریم‏هایی که علیه این کشور اعمال شده است منافع زیادی عاید آنها شده است؛ بنابراین اگر ایران به جامعه بین‎الملل بازگردد و مذاکرات موفق باشد این کشورها متضرر خواهند شد.

همچنین اکنون و همزمان با پیشرفت مذاکرات هسته‎ای ایران، شاهد تحرکات گروه تروریستی داعش در عراق هستیم. در رابطه با اینکه کدام کشورها و با چه اهدافی پشت این گروه هستند حرف و حدیث‎های بسیاری مطرح است. از جمله این که شاید عربستان که ترس از موفقیت مذاکرات ایران دارد آنها را به سمت عراق فرستاده باشد تا در نهایت در مذاکرات ایران خلل ایجاد کند، اما من بعید می‎دانم سعودی‎ها در این یک ماه تصمیم گرفته باشند داعش را به سمت عراق گسیل کنند تا مذاکرات شکست بخورد؛ بلکه حمایت این گروه از جانب جبهه و جریانات دیگری است. البته در کل در رابطه با داعش عربستان سعودی، قطر، اردن و حتی ترکیه و کردستان عراق مقصر هستند. عربستان می‎داند حضور داعش می‎تواند موجب نزدیکی ایران و ۱+۵ شود؛ زیرا داعش تهدید امنیت منطقه و امنیت بین‎الملل است. در نتیجه به‌نظر نمی‏رسد عربستان دست به چنین حرکتی بزند که به نزدیکی ایران و ۱+۵ منجر شود. حضور داعش در منطقه یک مساله ریشه‎‏دار است؛ اگر از زمان گفت‌‌وگوی تمدن‏ها به بحث‏های مطرح شده از جانب ایران توجه می‏شد جریان‎های افراطی و غلط نمی‏توانستند امروز این‌گونه حضور داشته باشند. عوامل هویتی، عوامل اقتصادی و عوامل حقوقی در شکل‌گیری افراط‎گرایی در منطقه بسیار موثر بودند. این در شرایطی است که گفت‌‌وگوی تمدن‌ها می‎‌توانست در این راستا موثر باشد. اخیرا و در سال ۲۰۱۳ نیز ایران پیشنهادی در سازمان ملل برای جلوگیری از افراط و خشونت مطرح کرده است. اگر جامعه بین‎الملل این بحث ایران را جدی بگیرد در مهار افراط بسیار کمک خواهد کرد. درواقع جامعه بین‎الملل به اشتباه گمان می‎کند که تهدید و خطر، ایران است در شرایطی که تهدید و خطر افراط‌گرایی است.