در یک قرن گذشته، ۲۰ ژوئیه بیش از یکبار یک تاریخ مهم بوده است. جنبه بد مهم بودن آن در سال ۱۹۴۴ بود. زمانی که یک سوء قصد نافرجام برای قتل آدولف هیتلر انجام شد. بعد خوب اهمیت آن نیز در سال ۱۹۶۹ بود، زمانی که نخستین انسان قدم به کره ماه گذاشت. اما اکنون آیا ۲۰ژوئیه امسال، حامل خبرهای خوب خواهد بود یا بد؟ پاسخ این پرسش به این بستگی دارد که آیا ایران و گروه ۱+۵(آمریکا، بریتانیا، فرانسه، چین، روسیه و آلمان) می‎توانند به یک توافق هسته‌ای دست یابند یا خیر.

جان کری، وزیر خارجه آمریکا گفته است که ایران باید تا ۲۰ ژوئیه انتخاب کند و تا زمانی که همه طرف‎های مذاکره‌کننده راضی نباشند امکان تمدید مذاکرات وجود ندارد. اگر تا آن زمان توافق هسته‎ای حاصل نشود، مشخص نیست که آمریکا چه خواهد کرد. آیا تحریم‎های بیشتری را علیه ایران اعمال می‎کند، یا به پیشواز گزینه نظامی می‎رود؟ اگر تحریم‎ها تاکنون کارآمد نبوده‎اند، تحریم‌های بیشتر نیز اثری نخواهند داشت و گزینه دوم نیز به‌طور کلی یک گزینه پوچ است. اگر توافقی به دست نیاید، به دلیل تلاش نکردن آمریکا نیست. این هفته کری به وین سفر کرده است تا با مذاکره‌کنندگان ارشد هسته‎ای رایزنی کند و نتیجه مذاکرات را نیز در قالب توصیه‎هایی برای باراک اوباما مطرح کند.

شاید برای درک بهتر موضوع باید روز پس از توافق هسته‎ای را تصور کرد. در ایران، تعهد به لغو تحریم‌ها از سوی طیف وسیعی از ایرانیان که می‎خواهند به غرب دسترسی داشته باشند، مورد استقبال قرار می‎گیرد. آمریکا در میان جوانان ایرانی شناخته شده است و شرکت‎های غربی هم اکنون نیز برای سرمایه‌گذاری و تجارت با ایران آماده شده‎اند. اگر توافق حاصل شود، به‌طور حتم سیاست‌های منطقه‌ای نیز به یک‌باره تغییر خواهد کرد. اما همه از این تغییر خوشحال نخواهند بود. با برقراری روابط خوب بین ایران و غرب، اعراب سنی از قدرت گرفتن ایران نگران خواهند شد. اینکه ایران نقشی پررنگ و قدرتمند در منطقه داشته باشد، برای کشورهای عرب سنی خوشایند نیست.

رژیم اسرائیل نیز به سهم خود دغدغه‎هایی در مورد توافق هسته‎‌ای با ایران دارد. ضمن اینکه این توافق می‎تواند آنچه را غرب تهدید هسته‎ای ایران می‌خواند، کمرنگ کند، تل‌آویو نگران است که تعدیل دشمنی‎های ایران و آمریکا به افزایش فشار بر اسرائیل در موضوعاتی مانند فلسطین منجر شود. همچنین برای اسرائیل نیز افزایش نفوذ ایران در منطقه نگران‌کننده است.

در مقابل، برای آمریکا در منطقه، موفقیت مذاکرات هسته‎ای با ایران زمینه را برای همکاری‌ها در آینده فراهم می‎‌کند. از سوی دیگر با توافق هسته‎ای آمریکا قادر می‎شود فاکتورهای ساختار امنیتی دراز مدت منطقه را بازطراحی کند. این روندی دشوار خواهد بود که به سال‎ها زمان نیاز دارد، اما حتی آغاز این روند نیز بدون توافق هسته‎ای با ایران ممکن نیست. به دلیل تمامی این پیش بینی‎ها است که برخی کشورهای منطقه بیش از توافق هسته‎ای به دنبال بهره‌برداری از نتایج رفتار کنونی و سابق ایران هستند. پس جای تعجب نیست که بسیاری از کشورها برای مانع تراشی در روند توافق هسته‎ای با ایران تلاش می‎کنند. ۲۰ژوئیه در حالی از راه می‎رسد که تنش‎های خاورمیانه به اوج خود رسیده است، بحران عراق روز به روز جدی‎تر می‎شود و درگیری‎های اسرائیل و حماس نیز دوباره وارد مرحله بحرانی شده است. در شرایطی که این تحولات به مذاکرات هسته‎ای در وین ارتباطی ندارد، دلایل زیادی وجود دارد که دست کم مذاکرات هسته‎ای به یکی از بحران‌های خاورمیانه پایان دهد. تیم‎های مذاکره‌کننده هسته‎ای ایران و آمریکا باید در روزهای آینده بسیار متمرکز باشند. اوباما تاکنون توانسته در مقابل فشار نئوکان‎ها و کنگره که مخالفت توافق هسته‏ای هستند، مقاومت کند. او می‎‏گوید به دنبال توافق خوب است. اما این توافق هر چه باشد باز هم اوباما را با موجی از انتقادهای داخلی و خارجی مواجه خواهد کرد. باید امیدوار بود که رئیس‌جمهور آمریکا در این روند ثابت قدم باشد و به هدف خود در سیاست خارجی دست یابد؛ زیرا شکست مذاکرات پیامدهای زیادی خواهد داشت.