منافع مشترک میان روسیه و عربستان کم نیستند، همچنان که عوامل دور کردن این دو کشور نیز کم نیستند. تماس‌های اخیر میان عربستان و روسیه، مشابه روابطی است که اکنون میان واشنگتن و تهران مشاهده می‌شود. روزنامه «الحیات» در مطلبی علت نزدیک شدن روسیه و عربستان را منافع دو کشور می‌داند. به گزارش «انتخاب»، روزنامه الحیات چاپ لندن آورده است: «منافع مشترک میان روسیه و عربستان کم نیستند همچنان که عوامل دور کردن این دو کشور نیز کم نیستند. تماس‌های اخیر میان عربستان و روسیه، مشابه روابطی است که اکنون میان واشنگتن و تهران مشاهده می‌شود.

نویسنده با بیان اینکه ریاض همچنان به سیاست‌های قبلی خود ادامه می‌دهد، درباره اهداف عربستان از نزدیک شدن به روسیه می‌افزاید: «اگر هم پیمان قدیمی عربستان یعنی آمریکا نمی‌تواند خواست کشورهای عربی خلیج‌فارس را تامین کند و نگرانی‌های آنها را در قبال آینده از بین ببرد، آنها جایگزین‌های زیادی (به جای آمریکا) در اروپا و شرق دارند.» دراین راستا باید گفت سفر فرانسوا اولاند رئیس‌جمهوری فرانسه به عربستان مؤید آن است که درهای مشارکت کاملا باز است و هیچ کشوری نمی‌تواند مشارکت را در انحصار خود (منظور آمریکا) داشته باشد. تماس‌های کنونی میان عربستان و روسیه هم در این چارچوب قرار دارد؛ چون هر دو کشور پیام‌های صریحی را به مخاطبانشان به‌ویژه ایران و آمریکا ارسال کردند. آنچه امروز برای مسکو مهم است داشتن روابط مستحکم با کشورهای عربی به‌ویژه کشورهای عربی خلیج‌فارس است و روس‌ها از اهمیت عربستان در بازارهای انرژی و کالا آگاهند.

وزیر نفت عربستان هم که به همراه شاهزاده محمد بن سلمان جانشین ولیعهد عربستان به مسکو سفر کرده بود، اعلام کرد: همکاری‌های میان این دو کشور در زمینه انرژی منجر به ایجاد «‌ائتلاف نفتی دو کشور» خواهد شد که به نفع کشورهای تولید‌کننده نفت و بازارهای بین‌المللی و ثبات این بازارها خواهد بود. دراین راستا روس‌ها هم به بالا رفتن سطح همکاری‌های نفتی امید زیادی بسته‌اند؛ به‌ویژه که بهای نفت کاهش یافته و به اقتصاد کشورهای تولید‌کننده ضربه زده است. توافق‌های اقتصادی و تجاری که دو طرف منعقد کردند، می‌تواند در آینده منجر به سرعت گرفتن همکاری‌های سیاسی شود. دراین راستا دو طرف مواضع همسویی در مصر دارند و خواستار حمایت از نظام عبدالفتاح السیسی هستند. درعین حال میان روسیه و اردن هم روابط خوبی برقرار است و تمامی این عوامل مشترک،به افزایش افق‌های تفاهمات مشترک منجرخواهد شد. علاوه بر اینها روسیه به خوبی می‌داند عربستان امروز،‌ اکثر کشورهای عربی را هدایت می‌کند و ائتلاف عربی را برای حمله به یمن رهبری می‌کند و اینها به این معنی است که عربستان می‌تواند درگیری‌های منطقه را مدیریت کند و قوانین بازی سیاسی و نظامی را در درگیری با سایر ابرقدرت‌ها ترسیم کند. مسکو برای تامین منافعش در خاورمیانه (غرب آسیا) مایل به ایجاد روابط ممتاز با ریاض است و به خاطر مجازات‌های تحمیلی آمریکا و اروپا، اکنون به دنبال افزایش دامنه منافعش دراین منطقه است. نویسنده در ادامه به مواضع این دو کشور اشاره می‌کند و می‌افزاید اینکه برخی می‌گویند در مواضع این دو کشور تحولات اساسی رخ خواهد داد ساده‌انگارانه است. دراین راستا باید گفت روس‌ها با مواضع عربستان در قبال تحولات یمن مخالفت نکرده‌اند و منطقی هم نبوده است که در برابر عملیات «توفان قاطعیت» ائتلاف عربی بایستند و به همین خاطر از رأی دادن به قطعنامه بیست‌ و دو هزار و دویست و شانزده خودداری کردند، هرچند می‌توانستند آن را وتو کنند. علت این موضع‌گیری روس‌ها در درجه اول به این خاطر است که آنها از دولت (فراری) منصور عبد ربه حمایت می‌کنند. روس‌ها بعد از وقوع «بهار عربی» استدلالشان این بود که تحولات داخلی کشورها، مساله‌ای داخلی است و نباید کشورهای دیگر در امور آنها مداخله کنند. علاوه بر اینها مسکو می‌داند که عربستان به حوثی‌ها به‌عنوان بازوی ایران می‌نگرد که امنیت و منافع ریاض را در منطقه تهدید می‌کند! به همین خاطر این انتظار را ندارد که عربستان در قبال این گروه دست روی دست بگذارد. این موضع روسیه، درست مشابه مواضع روسیه در قبال حیاط خلوتش یعنی اوکراین است و مسکو چند روز قبل تهدید کرد اگر امنیتش به خطر بیفتد واکنش نامحدودی خواهد داشت.

با همه اینها اخیرا در مواضع پوتین در قبال بحران سوریه تغییراتی صورت گرفته است. چون با توجه به افزایش قدرت داعش و سایر گروه‌های تروریستی در عراق و سوریه،‌ روس‌ها نگران شده‌اند که مبادا نظام سوریه یکدفعه سقوط کند. به همین خاطر به‌طور جدی علاقه‌مند به بررسی تغییرات در هرم قدرت سوریه برآمده است؛ به نحوی که تا حدی ساختار حکومت سوریه و باقی‌مانده نهادهای نظامی آن حفظ شود و از سوی دیگر منافع روسیه در کرانه دریای مدیترانه و همچنین در منطقه محفوظ بماند.

با همه اینها این دو کشور می‌دانند که صرف تمایل،‌ به تنهایی برای حل بحران‌های سوریه،‌ عراق و یمن کفایت نمی‌کند؛ چون ایران در این سه کشور بیشترین تاثیر‌گذاری را دارد. با همه اینها باید گفت پیام‌های ارسالی عربستان و روسیه به ایران و آمریکا، ابدا به این معنی نیست که در نقش‌ها تغییرات ریشه‌ای صورت گرفته یا قرار است مشارکت‌های جدیدی به زیان مشارکت‌های قدیمی صورت گیرد، چون نه روس‌ها می‌خواهند دست از روابط خودشان با غرب به اندازه‌ای که امنیت و منافع شان تامین شود بردارند و نه می‌خواهند از ایران به اندازه‌ای که پل ارتباطی میان روس‌ها و همسایگان غربی و شرقی اش شود، دور شوند و در مقابل، ریاض هم این قصد را ندارد که به روابط تاریخی خود با آمریکایی‌ها پشت کند. بنابراین باید منتظر واکنش تهران و واشنگتن به پیام‌های عربستان و روسیه ماند.