اعدام شیخ «نمر باقر النمر» روحانی شیعی منتقد آل سعود در عربستان را می‌توان نقطه عطفی در رفتار دولت سعودی از یکسو و موج اعتراض‌ها در استان قطیف و شهر العوامیه زادگاه شیخ دانست. شیخ نمر که متولد ۱۳۷۹ هجری قمری است، در پی اعتراضات شیعیان عربستان در سال ۲۰۱۲ بازداشت شد و در ۲۳ مهرماه ۱۳۹۳ دادگاه جنایی عربستان شیخ را به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و محاربه، به اعدام با شمشیر و به صلیب کشیده شدن در انظار عمومی محکوم کرد. در کمتر از سه ماه پیش وزارت کشور سعودی با امضای «محمد بن نایف» ولیعهد این کشور حکم اعدام رهبر شیعیان عربستان را تایید کرد که این به معنای مجوز «سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان به وزارت کشور برای اجرای حکم اعدام بود. اگرچه حکم اعدام شیخ نمر بارها از سوی سازمان‌های حقوق بشری محکوم شد، اما تحلیل واقعیت‌های میدانی و سختی‌هایی که بر این اقلیت فراموش شده روا داشته شده، حکایت دیگری را به تصویر می‌کشد.

به‌طور کلی روی کارآمدن وهابیت در عربستان و پیوندی که با نهاد سیاست و قدرت برقرار کرد(پیوند دولت و دعوت)، حذف و به حاشیه راندن شیعیان را به دنبال داشت و تضعیف ساختاری نهادهای شیعه به سیاست رسمی رژیم آل سعود تبدیل شد. در واقع اینجا مساله صرفا به مخالفت‌های آل‌سعود با اقلیت‌ها و دگراندیشان مخالف که خود عامل بسیار مهمی در وضعیت کنونی شیعیان است، خلاصه نمی‌شود، بلکه مساله ماهیت نهادینه دارد و آن اندیشه‌های وهابیت و کافر پنداشتن شیعیان است که حتی امروز نیز در نهاد علمای رسمی عربستان معروف به هیات کبارالعلما این شیعه ستیزی به وفور وجود دارد. بنابراین در این چارچوب باید وضعیت مبارزاتی شیعیان عربستان، فشارهای سیستماتیک دولت سعودی و نهاد وهابیت و سکوت مجامع و نهادهای حقوق بشری را مورد ارزیابی قرار داد و متوجه وضعیت وخیم شیعیان به‌عنوان اقلیت 15 درصدی عربستان شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و موج هویت‌خواهی منبعث از آن توسط رهبران شیعی عربستان، سازمان انقلاب اسلامی جزیره‌العرب تاسیس و وارد فاز مبارزاتی شد. شیخ حسن الصفار، دکتر توفیق السیف، محمود السیف، حمزه الحسن و دیگران متاثر از فضای آن موقع به تنظیم فعالیت‌های شیعی پرداختند؛ اما بلافاصله از سوی حکومت شناسایی، بازداشت و مورد سرکوب قرار گرفتند. این وضعیت پایدار بود تا اوایل دهه 1990 و متاثر از جنگ خلیج‌فارس و تحول در روابط منطقه‌ای که بر وضعیت داخلی عربستان هم تاثیر گذاشت. بنابراین حکومت در یک سیاست اتخاذی از فشار خود بر شیعیان کاست و گفت‌وگو با اقلیت‌ها به‌خصوص شیعیان را آغاز کرد. در این چارچوب نیز شیعیان به رهبری شیخ الصفار در حرکتی متاثر از گشایش به‌وجود آمده، نام و فعالیت جنبش خود را به الاصلاحیه تغییر داد. از آن زمان تا سال 2006 نزدیک به 9 دور گفت‌وگو به ابتکار ملک عبدالله پادشاه پیشین عربستان برگزار شد که در مجموع منجر به بهبود وضعیت معیشتی شیعیان و کاسته شدن برخی فشارهای اجتماعی و سیاسی در شرق عربستان شد. اما همچنان تا وضعیت مطلوب راه زیادی پیش روی این اقلیت وجود دارد. ازاین رو اعدام رهبر مبارز و منتقد این جنبش نه تنها به اعتراضات در شرق عربستان دامن می‌زند، بلکه امکان هرگونه گفت‌و‌گو و مصالحه را نیز تضعیف خواهد کرد.

کامران کرمی