استاد بازی‌‌ها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانه‌‌ای

سادات با تهدید به کنار گذاشتن ترفند گام‌به‌گام کیسینجر به این نتیجه رسید که به نظر می‌رسد «جایگزینی جز رفتن به ژنو» و مذاکره برای صلح جامع وجود ندارد. بااین‌حال، سادات گشایش مختصری از خود به‌جای گذاشت. او پیشنهاد کرد که عقب‌نشینی بعدی اسرائیل یک عقب‌نشینی بزرگ باشد؛ بسیار فراتر از گذرگاه‌های خط «العریش –رأس محمد». او گفت امتیازاتی که آلون خواستار آن بود را نمی‌توان با چیزی کمتر داد. او آماده بود فهمی را به واشنگتن بفرستد تا «استراتژی اساسی را دوباره بررسی کند.» پاسخ سادات باعث شد که کیسینجر در ۱۷دسامبر به دینیتز بگوید که «ما با پایان رویکرد گام‌به‌گام روبه‌رو هستیم.» اسرائیل مقصرِ ماه‌ها بن‌بست بود؛ مقصر این بود که چیزی به ملک حسین پیشنهاد نکرده و اکنون مقصر بود که با ارائه‌ فهرست بلندبالایی از خواسته‌ها [به طرف دیگر] و متقابلا درخواست‌های کم [از جانب خود]، به سادات توهین کرد. او استدلال کرد که استراتژی منزوی کردن سوریه مستلزم امتیازات بزرگ‌تر اسرائیل به مصر است. در غیاب آن وی گفت: «ما بدون استراتژی هستیم.» کیسینجر به سادات نوشت که ژنو یک گزینه نیست؛ زیرا هر مشکلی که مصر در حال حاضر داشت در آنجا بزرگ‌تر می‌شد.

او که در مقابل سادات ایستاده بود، با صراحت به وی گفت که می‌تواند پیشنهادهای اسرائیل را رد کند؛ اما اگر انتظار دارد به اهدافش برسد، باید یک پیشنهاد متقابل ارائه کند. سادات در پاسخ از کیسینجر خواست تا یک پیشنهاد آمریکایی را تدوین کند. برای انجام این کار، کیسینجر از طریق نامه‌ای پاسخ داد که او ابتدا باید ایده‌های سادات را بشناسد. سادات آمادگی این را نداشت که به ایلتس اعتماد کند؛ اما آغاز یک سفر رفت‌وبرگشت دیگر به خاورمیانه برای کیسینجر- که سادات آشکارا از او می‌خواست- نیز پرخطر بود. موقعیت آمریکا در هندوچین در حال فروپاشی بود، تنش‌زدایی در حال فرسایش بود، اقتصاد آمریکا با رکود دست‌وپنجه نرم می‌کرد و پس از رباط به نظر می‌رسید دیپلماسی خاورمیانه‌ای کیسینجر نیز دچار تزلزل شده است.

پنج‌شنبه، ۱۶ژانویه۱۹۷۵، واشنگتن دی‌سی   وقتی آلون دوباره به شهر آمد، او نیز به نفع یک دیپلماسی رفت و برگشتی «مقدماتی» استدلال کرد. آلون به کیسینجر اطمینان داد: «به‌این‌ترتیب، این سفر بدون خطر است.» اما کیسینجر قانع نشد. او پاسخ داد اگر شکست بخورد، «ما یک مشکل عظیم خواهیم داشت.» زمانی که کیسینجر و فورد سعی کردند دست و پای آلون را درباره آنچه می‌توانستند از اسرائیل انتظار داشته باشند، ببندند، آلون توضیح داد که او مجاز به گفتن چیزی فراتر از آنچه در آخرین دیدارش گفته است، نیست. کیسینجر حداقل می‌خواست بتواند از سادات بپرسد که اگر اسرائیل گذرگاه‌ها و میادین نفتی را واگذار کند، حاضر است از چه چیزی دست بکشد.

اما بیشترین چیزی که فورد و کیسینجر می‌توانستند از آلون بگیرند، هشداری بود که کیسینجر به‌خوبی به آن توجه می‌کرد. کیسینجر گفت: «رابطه‌ مستقیمی بین آنچه می‌توانیم بدهیم و آنچه می‌توانیم به‌دست آوریم، وجود دارد.» آلون از نیاز اسرائیل به مدتی طولانی برای توافق و یک «نیروی اضطراری» با ثبات سازمان ملل برای آن دوره صحبت کرد. وقتی فورد پرسید که آیا این برای اسرائیل کافی است تا میدان‌های نفتی و گذرگاه‌ها را رها کند، آلون تعهدی نداد.

کیسینجر به دنبال اطمینان بیشتر از دینیتز بود که به او اطلاع داده بود که تصورش بر این است که اکثر پیشنهاد‌های آلون بیهوده هستند. دینیتز گفت که اسرائیل اکنون فقط به دنبال این است که سادات با «تسلیم چیزی خصمانه» موافقت کند. دینیتز قویا توصیه کرد که کیسینجر مصر را متقاعد کند که یک دوره‌ سه‌ساله برای توافق را بپذیرد که طی آن هیچ فشاری از سوی ایالات‌متحده بر اسرائیل برای عقب‌نشینی بیشتر وارد نشود. کیسینجر حق داشت نگران شود. در بهترین حالت، این معامله مانند یک معامله‌ نابرابر به نظر می‌رسید: اسرائیل دارایی‌های ملموس مصر را در ازای غرامت نه چندان قابل‌توجه پس می‌داد. ایالات‌متحده اقتدار و اسرائیل زمان را به‌دست می‌آوردند؛ اما این به‌سختی می‌توانست منتقدان داخل و خارج کابینه‌ اسرائیل را راضی کند. او باید کلام آخر رابین را می‌دانست.

او از دینیتز خواست تا متوجه شود: «آن حداکثری که اسرائیل در ازای حداقل موقعیت مصر می‌تواند بدهد چیست؟» کیسینجر همچنین برای تقویت دست خود به دنبال اهرم فشار بر اسرائیل بود. او می‌دانست که رابین نگران درخواست‌های تسلیحاتی اسرائیل است که با نامه‌ غیر دیپلماتیک نخست‌وزیر خطاب به رئیس‌جمهور مبنی بر شکایت از عقب‌نشینی پنتاگون درباره درخواست‌های نظامی اسرائیل تایید شد. کیسینجر قبل از عزیمت خود به شلزینگر گفت: «ما باید اسرائیل را به هر وسیله‌ای که لازم است به حرکت درآوریم.» شلزینگر گفت: «فقط به من بگو چه‌کار کنم؟» کیسینجر دستورات خود را برای متوقف کردن تمام درخواست‌های تسلیحاتی جدید اسرائیل تا زمان توافق تکرار کرد. کیسینجر از رئیس‌جمهور پرسید که آیا می‌تواند به رابین اطلاع دهد که «اگر هیچ پیشرفتی حاصل نشود، ما آماده نیستیم کمک‌ها را ادامه دهیم.» پاسخ فورد این  بود: «به سردی به او چنین بگو.»

سه‌شنبه، ۱۱فوریه۱۹۷۵، بیت‌المقدس. وقتی تیم آمریکایی وارد اتاق کابینه اسرائیل شد، جایی که ساعت‌های زیادی را با گلدا مایر و مشاورانش گذرانده بودند، متوجه تغییری در ترتیب صندلی‌ها شدند. رابین، آلون، پرز، گور و تمام دستیارانشان رو به روی پنجره‌ها بودند؛ آمریکایی‌ها اکنون روبه‌روی دیواری بودند که نقشه‌ توپوگرافی بزرگی که خطوط جدایی مصر و سوریه را نشان می‌داد روی آن آویزان شده بود. این انتظار آنها را افزایش داد که آنها [هیات آمریکایی] در آستانه‌ مشاهده‌ پیشنهاد جدید اسرائیل برای خط عقب‌نشینی در سینا بودند. اشتهای آنها با مصاحبه «ای‌بی‌سی‌نیوز» که رابین چند روز قبل از ورود هیات آمریکایی انجام داده و در آن میدان‌های نفتی و گذرگاه‌ها را به‌صورت علنی وارد بازی کرده، افزایش یافته بود که نشان می‌داد اسرائیل مایل به عقب‌نشینی از آنها بود؛ اما در ازای آن می‌خواست مصر «به‌طور موثری از جنگ خارج شود.» آنها به‌شدت ناامید خواهند شد. طبق معمول، کیسینجر جلسه را با تفسیری مفصل از وضعیت جهان آغاز کرد. اما مرثیه‌سرایی‌اش عوض شده بود.

این بار، او بر تلاشی برای توجیه دیپلماسی گام‌به‌گام خود در مواجهه با آنچه به‌عنوان کمپین تحت رهبری یهودیان علیه آن در ایالات‌متحده معرفی کرد، تمرکز کرد. این انعکاس یک بحث عمومی بود که در اسرائیل آغاز شده بود و آریل شارون در سمت راست و «آبا ابن» در سمت چپ، هر دو، استدلال کردند که زمان آن فرا رسیده است که به ژنو برویم و بر سر یک توافق صلح نهایی مذاکره کنیم به‌جای اینکه قلمروهای بیشتری را بدون دستیابی به صلح تسلیم کنیم. برای مخاطبی که نباید هیچ نیازی به توضیح درباره خطرات بازگشت به کنفرانس ژنو داشته باشند، او شرح مفصلی از یک‌کاسه شدن از سوی اعراب و شوروی حامی آنها علیه اسرائیل و ایالات‌متحده ارائه کرد که در آنجا رخ خواهد داد.